نامه عاشقانه به مادرید یکشنبه ها

Anonim

دختری روی پشت بام در مادرید

یکشنبه عزیز، که شما را در تقویم به رنگ قرمز نشان می دهد، که برای خیلی ها مترادف با استراحت هستید، مهمانی. اینکه تو آخرین هفته هستی، کسی که همه خانواده را دور هم جمع می کند و اجازه می دهد در رختخواب تنبلی (به تعویق انداختن) (به اصطلاح الان) در رختخواب باشد، گناه نیست، اما یک تعهد.

وقتی رسیدی، یکشنبه زنگ ساعت و زنگ موبایل را می دهیم و بسته به محله، زودتر از ده (قبلاً خیابان ها بیابان است) پایین می رویم تا کروسانت کره ای و نان خمیر مایه بگیریم یا با نیم دوجین. باتوم آنها را با قهوه خوب و آب پرتقال تازه فشرده شستیم. امروز هیچ عجله ای نیست. در راه روزنامه و تمام ضمیمه هایش را خریدیم و همه بوی کاغذ و جوهر را که تقریباً فراموش کرده بودیم روی میز اتاق نشیمن باز کردیم و توپخانه خواندن را بدون آرامش و ترجیحاً با لباس خواب ببلعد. برگشت در رختخواب.

اگر شهری وجود دارد که شما را با تمام وجود دوست دارد، یکشنبه، مادرید است، زیرا تقریباً تمام چیزهایی که ما بیشتر از همه دوست داریم و بسیاری از آنهایی که میخواهند وقتی برای بازدید میآیند تجربه کنند. از دست تو اتفاق بیفتد.

یکشنبه تو هستی روز درمان خماری ; رفتن به برانچ در پارک، در فضای باز یا با موسیقی کم، یا امتحان کردن جدیدترین ها در شهر، با دانستن اینکه از پنجشنبه (یا یکشنبه) دیگر چیزی نخواهد بود. سپس، قدم زدن در مرکز، یا با سیستا میموزا پست میموزا دنبال می شود.

امروز شما هستید، روز یکشنبه، روزی که باید بعد از توقف در La Duquesita برای خرید درختان نخل یا یک دسر با بافت شکلاتی، به دیدار پدربزرگ و مادربزرگ بروید. لحظه خوردن پائلا در لاگلوریا و برای رفتن به Lavapiés، برای دیدن آنچه در La Tuerta پخت و پز است. روزی برای رفتن به پونزانو نیست. این که برای خریدن آن چراغی که به اتاق حس بی نظیری می دهد به رسترو بروید و اتفاقاً با پوست کن جادویی سیب زمینی که فروشنده اش با یک ضربه (ببخشید زیاده روی) بین کیلوهای پوست تست می کند. از آنجا باید ژیمخانا را با ورموث سنتی، کانیا (که در اینجا پرتاب میشود)، حلزونها در Tirso de Molina، میگوها در El Boquerón یا کباب یکشنبه در Los Chuchis، که به دلایلی یکشنبه نامیده میشود، ادامه دهید. کباب.

با شما به کنسرت در ماتادرو، با خانواده به مادرید ریو و عروسک های رتیرو می رویم. بازار موتور نیز به افتخار شما جشن گرفته می شود. و بازار عشایر. و بازار طراحی و پاسئو دل پرادو برای برخی رویدادهای ورزشی یا برای پیادهروی و پیادهروی ما به روی ماشینها بسته است و رینا، پرادو یا مرد آزاد هستند، تا ما از هنر مست شویم و بیایید از دو تا از بهترین موزه های جهان رو در رو لذت ببریم.

ورموت لا آردوسا

کلاسیک پایه ورموت یکشنبه

برای کسانی که آخر هفته کار می کنند، شما جمعه جدید هستید، به همین دلیل است که به محض بیرون آمدن یک پرتو خورشید، لاتینا همانگونه است که هست، و به همین دلیل، بگو که قرار است این عرق را بخوری، همه ما می دانیم که چگونه به پایان می رسد مثل اونی که رفت توتون و تنباکو بخره...

ورزش نیز با حسرت در انتظار شماست. در مادرید از این فرصت استفاده میکنیم و به پیادهروی یا دوچرخهسواری به La Pedriza یا El Pardo میرویم، اما همچنین از Patones دیدن میکنیم یا برای چندمین بار به چینچون برمیگردیم، گویا او را در کلیسا میبینیم و در حالی که کسی کانتین فلاس و اورسون ولز را به یاد می آورد، در میدان استیک بخورید ، و سپس با سیر پر می شوند.

بعدازظهرهای شما برای یادآوری، مناسب برای انداختن فیلم و پتو یا رفتن به سینما در بعدازظهر است. اگر بارانی باشد و فیلم به نظر خیلی صمیمی باشد و در نسخه اصلی باشد بهتر است. تا بعداً با خیال راحت خودت را مثل سیگار در زیرسیگاری بینگو مصرف کنی و فردا دوشنبه است. و اینکه به زودی باید دوباره بلند شویم. و برای رفتن به محل کار، سوار مترو شوید. و شمارنده را صفر کنید تا دوباره برسید. اما تو میرسی و در آن روز، شما را با رنگ قرمز در تقویم خود علامت گذاری می کنیم.

ادامه مطلب