بازارهایی برای خوردن VI: ترانسیلوانیا

Anonim

بران شهری که از افسانه خود زندگی می کند

بران: شهری که با افسانه خود زندگی می کند

ما در ترانسیلوانیا هستیم. روی شانههای جادهها مردانی هستند که جلیقه و شلوار مخملی پوشیدهاند. زنان با روسری رشته های سیر و سبدهای پیاز قرمز را از غرفه های کوچک اما مرتب می فروشند. خطوط بلند سرهای سیر از یک نخ نامرئی آویزان است که از انتها تا انتهای شاخه های محکم درختان کنار جاده را اشغال می کند. غیرممکن است که این تصویر به شما یادآوری نکند که اینجا سرزمین ترسناک ولاد تپس است بیشتر با نام دراکولا شناخته می شود.

اینگونه به آنجا می رسی سبوس ، یک شهر کوچک در نزدیکی Brasov. گسترش زمین، شهرها و تاریخ محافظت شده توسط کوه های کارپات، واقع در 166 کیلومتری بخارست. ترانسیلوانیا توسط افسانه خون آشام هایش تسخیر شده است ، روح رقصان آنها در منظره ای پر از مه. حتی اسمش هم ترسناک است. ترانسیلوانیا به معنای چیزی شبیه «آن سوی جنگل» است. و قطعاً همین است: مکانی پر از پوشش گیاهی نیمه وحشی که هیچ کس را بی تفاوت نمی گذارد. یک کشف سفر که در آن افسانه، فانتزی و واقعیتی فروتن و صریح واقعا تعجب آور

جاده های رومانیایی دو خطه، کند و شلوغ هستند. با چی سفر از طریق ترانسیلوانیا جاده ای آهسته و پر از صبر است . برای دیدن قلعه اسطوره ای، قلعه قرون وسطایی مجارستانی، ساختمانی شبح مانند که برام استوکر را برای تنظیم رمان خود دراکولا الهام بخشید، باید به بران سفر کنید.

وقتی به قلب شهر، به میدان اصلی آن رسیدید، اولین چیزی که پیدا می کنید یک بازار است . اگر یکشنبه باشد، بسیار سرزنده تر خواهد بود. رسم بر این است که خانواده ها در میادین به خانواده های دیگر ملحق می شوند، میزهای کمپینگ خود را در آنجا می چینند و ساعت ها موسیقی و غذا را به اشتراک می گذارند. آنها شراب روستایی، مسقط خشک یا پینو گریس می نوشند و رشته هایی از گوشت خوک ترشی شده یا پنیرهای نیمه پخته شده را به اشتراک می گذارند. این اتاقهای نشیمن موقت در هر نقطه از بران، حتی در کنار قبرستان، برپا میشوند. چه کسی می ترسد که مرده غذای آنها را بدزدد؟

بازارهای این سرزمین ساده و تا حدودی فقیرانه است. آنها در میدان های شهرک های کشاورزی و دامداری هر منطقه ازدحام می کنند و آنچه را که زمین به آنها می دهد روی میزهای تاشو می گذارند: خوشه های انگور که زنبورهای بی قرار در آن زندگی می کنند، گوشت ترشی، پنیرهای بز و گوسفند، پرتقال و میوه های فصل، ذرت خام و کبابی. ... علاوه بر این، موسیقی همیشه به صدا در می آید: یک آکاردئون اشک آلود یا یک گیتار قدیمی.

آن مرکز مهمانی، قلعه معروف را احاطه کرده است. اگر به آسمان نگاه کنید با برج های مناره قلعه ترسناک گرفته می شوید. شما شروع به بالا رفتن از خیابان های کوچک شهر می کنید و یک طرف و طرف دیگر تعداد بی پایانی را ترک می کنید غرفه های سوغاتی همه مربوط به شخصیت تشنه خون است: دندان مصنوعی، ماسک زامبی، شنل سیاه...

عرضه بی پایان سوغاتی خون آشام

عرضه بی پایان سوغاتی خون آشام

برام استوکر در زندگی شاهزاده ولاد تپس بازسازی شد تا شخصیت خونخواری را شکل دهد که تاریخ این شهر را رقم زده است. امروز بران و شاهزاده بدخواهش و دراکولای او آنها تقریباً مجموعه ای از والت دیزنی هستند، یک بازاریابی تبلیغاتی عالی که توده های گردشگران مشتاق را به خود جذب می کند برای کنجکاوی در اتاق های قلعه خون آشام ها. اتاق ها تقریباً فاقد مبلمانی هستند که از نظر تئوری متعلق به شاهزاده تپس است. از پنجره، پنجره ای که کارت پستال زیبای دره بران، سبز و پر از سقف های قرمز را به ما تقدیم می کند. شرق شهر و برازوف در نزدیکی آن در افسانه خود زندگی می کنند اگرچه شایعاتی وجود دارد که این قلعه واقعاً متعلق به ولاد تپس نیست.

با آفتاب، بران کندوی گردشگران است از دهقانانی که آنچه را که زمین به آنها میدهد میفروشند و از خانوادههایی که زمانی برای تقسیم کردن دارند. روز که می گذرد و شب می شود، سکوت وارد می شود. فقط ستاره ها به ما اجازه می دهند مشخصات قلعه را حدس بزنیم. سپس هر فصل از دراکولا درک می شود. فرقی نمی کند که این قلعه عمارت واقعی شاهزاده ترسناک و خونخوار ولاد تپس بوده یا نه، زیرا آن یکی، بدون شک، این یک فضای ترسناک است که دقیقاً از یک رمان ترسناک بیرون آمده است.

دراکولین های بیشتر

دراکول های بیشتر

ادامه مطلب