تو هنوز سر وقت هستی

Anonim

توسعه دهندگان

تو هنوز سر وقت هستی

چیزی را که در اولین روزهای حبس و سردرگمی پیدا کردم باور نخواهید کرد: دفترچه ای با متن هایی به خط خودم در اطراف در سالهای اول دبیرستان, R.E.M. به تازگی منتشر شده است خارج از زمان در سینما دیدم سکوت بره ها و هنوز چهار سال از مرگ پدرم گذشته بود: اما من نمی دانستم. لورا درست میگوید، ما هرگز نمیدانیم آخرین بار چه زمانی خواهد بود همیشه آخرین بار هست چقدر این اطمینان وحشتناک است.

من زندگی را به عنوان تصور کردم یک داستان بی پایان (یکی از کتاب های مورد علاقه من در آن زمان)، یک مسیر فوق العاده یک طرفه - به جلو، چیزی شبیه یک وودویل، یک سیرک با صد حلقه که در آن تنها چیزی که مهم بود تفریح بود، آیا یوهان کرایف این را نگفته بود؟ زندگی یک تارانتا است و شما باید از این ضرب المثل فنجان چای پیروی کنید: پرنده از لانه ای نیست که در آن متولد شده است، بلکه از آسمانی است که در آن پرواز می کند ". چقدر اشتباه کردم

پرنده از لانه ای است که در آن متولد شده است و شما فقط در صورتی این بازی را خواهید فهمید که به نوعی، یک نفر همیشه (همیشه) به آن لانه متصل می ماند ; آن لانه پدر و مادر شماست، محله شماست، مدرسه شماست، خیابان شماست و سیاره شماست . از آن زمان به شما می گویم دفترچه ای با ده ها نوشته مملو از معصومیت و شوق نگه می دارم که یکی از آنها با عنوان تو هنوز سر وقت هستی و در حال حرکت بود به خود آینده ام یعنی این من با چهل و سه تاکو، در گذشته ای نه چندان دور ازدواج کردم و خدمتکار یک گربه وحشی. همانطور که در آن اعلامیه استاد، از خودم خواستم که هرگز فراموش نکنم که زندگی را باید زندگی کرد ، هشداری به هرگز مرد خاکستری نشو . فکر کنم به حرفات گوش دادم بچه

بنابراین من فکر کردم که امروز روز خوبی برای انجام درست برعکس است: آن نامه را برگردان . با امید به شما بنویسید، اگر نه یک DeLorean که شما را به عنوان داخل بازگرداند بازگشت به آینده اگر آن را از گوشه خاطره ای که هنوز در آن زندگی می کنید بخوانید: من یکی از کسانی هستم که فکر می کنم تمام عمرمان را همیشه زندگی می کنیم، همانطور که در توسعه دهندگان ، سریال استادانه از الکس گارلند پیرامون احساس گناه؛ به همین دلیل است که نمی توان بر جدایی غلبه کرد بدون اینکه دوباره آن را زندگی کرد، بدون اینکه هزاران بار آن را احساس کرد. ترس، بچه، توجه داشته باش:

سفر کنید، دنیا را ببینید، به حرف مردم گوش دهید ; با گذشت زمان خواهید آموخت که «سفر بسیار مفید است، تخیل را به کار میاندازد. بقیه چیزی جز ناامیدی و خستگی نیستند.» جمله ای که در فیلمی خواهید شنید که شما را برای همیشه به یادگار خواهد گذاشت و در سال 2013 اکران خواهد شد. سفر تا خستگی، Terrés; سفر کنید زیرا تنها راه درمان حماقت است اما وقتی انجام می دهید کاملاً آگاه باشید که سیاره متناهی است این که قسمت دومی وجود نخواهد داشت، که هر حرکت کوچکی که از دنیا مراقبت می کند، راهی برای مراقبت از خودتان نیز هست.

برو به قفسه کتاب کانت را باز کن -که میدونم الان ازش متنفری- و زیرش رو با قرمز خط بکشی که اینو میگه ما می توانیم قلب یک فرد را از طریق رفتار آنها با حیوانات قضاوت کنیم . درست است: به یک مرد، به یک زن، به یک جامعه و حتی یک کشور، اگر من را فشار دهید. زندگی خود را وقف مراقبت از حیوانات کنید زیرا تقریباً همیشه آنچه را که می دهید به دست می آورید و عشق به یک حیوان خالص ترین هدیه ای است که می توانید به خود بدهید . آنقدر به شما خواهند داد که نوشتن آن برایم سخت است. آنقدر دوستشان خواهی داشت که به دردشان بخورد و هر باختی مانند مردن اندکی خواهد بود، اما یک روز میفهمی که تقریباً تمام پاسخها در چشمان آنها زندگی میکنند.

چیزهای زیبایی که شما بدیهی می گیرید به پایان می رسند، می دانم که شما آینده را با ماشین های پرنده (هیچ کدام وجود ندارد) و ساعت هایی که با صداهای مرموز صحبت می کنند (بله) تصور می کنید، اما این واقعیت از سال 2020 بسیار عجیب است: یک بیماری همه گیر جهانی، آینده شما را در خانه محصور نگه می دارد ، مردم نمی تواند لمس کند و با ماسکهای جراحی در خیابان راه میرویم، فروشگاه ویدیو اکنون در تلویزیون زندگی میکند و پنیر با فشار دادن دکمهای روی موبایل به خانه میرسد: قطعهای از تجهیزاتی که شما از آن استفاده زیادی خواهید کرد. من احساس می کنم که شما طبیعت را یکسان تصور می کنید، اما اینطور نیست: سواحل پر از پلاستیک است، ماهی ها از خفگی می میرند و یخ های قطب شمال تقریباً یک خاطره است. ; را افزایش دمای جهانی مقصر میلیون ها مرگ در سال است، تقریباً بهار نیست و یک ابر سمی هر روز صبح بر فراز مادرید می نشیند طولی نمی کشد که می توانیم زیر زیباترین آسمان کیهان ببوسیم.

آنها بارها به شما یک نصیحت مزخرف خواهند گفت: "خودت باش" ، آنها را نادیده بگیرید زیرا بیشتر اوقات تهمتی است که در پس آن جز تنبلی و کینه نیست ، باید بهتر باشی قانع نشوید، دیگری را سرزنش نکنید، به دنیا کج نگاه نکنید، زیرا تقریباً همیشه، تقصیر احساس شما به گردن شما خواهد بود. بدون ترس گریه کن، بی اندازه عشق بورز و با دقت انتخاب کن که چه کسی را دوست خطاب می کنی: آنها راهنمای تو خواهند بود. خواندن. همه چیز را راحت کن، مراقب مامان باش، آدم خوبی باش.

ن: بابا رو بغل کن، اونقدر محکم بغل کن که به اینجا برسه.

ادامه مطلب