تاریخ رمانتیک (و بدعت آمیز) Patio de la Infanta

Anonim

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

Patio de la Infanta، جواهر کمتر شناخته شده ساراگوسا.

قبل از جنگ استقلال، پایتخت آراگون به دلیل تعداد کاخ های دوره رنسانس که در اختیار داشت به فلورانس اسپانیا معروف بود. پس از دو محاصره فرانسوی ها که در آن مردم ساراگوسا از شهر خود خیابان به خیابان و خانه به خانه دفاع می کردند، تعداد بسیار کمی از آن کاخ ها پابرجا ماندند. با این حال، برخی از دستهای غیرقابل کاهش وجود داشتند که با وجود فراز و نشیبها زنده ماندند.

حیاط اینفانتا است یکی از آن جواهراتی که می توانست چندین بار در طول تاریخ گم شود، اما به طور معجزه آسایی توانست در طول قرن ها زنده بماند، به لطف ویژگی آراگونی که استقامت است. (به قول شایعات با لجاجت اشتباه نشود). همانطور که پرز گالدوس در اپیزودهای ملی خود نقل می کند: "در میان آوارها و در میان مردگان همیشه زبان زنده ای وجود خواهد داشت که بگوید ساراگوسا تسلیم نمی شود."

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

حکاکی قرن 19 از خانه گابریل زاپورتا.

گابریل زاپورتا یک بانکدار یهودی تغییر مذهب بود که اصالتاً اهل منطقه مونزون بود و در حدود سال 1535 با همسر اولش در ساراگوسا ساکن شد. جرونیما آربیزو که با او صاحب دو فرزند شد: ایزابل و لوئیس. او اولین بانکدار تاج آراگون و این کشور روابط تجاری پررونقی با والنسیا، فرانسه، فلاندر و ایتالیا داشت و محصولاتی مانند پشم، گندم، زعفران و گاو صادر می کرد. وام و اعتبار نیز اعطا می کرد و از سرشناس ترین مشتریان آن بود خود شاه کارلوس اول که در سال 1542 به او لقب اشراف آراگون را اعطا کرد همراه با ارباب والمانیا.

پس از مرگ همسر اولش، گابریل زاپورتا قصری در Calle Nueva در ساراگوسا، در لبه محله قدیمی یهودیان ساخته بود. به عنوان هدیه عروسی برای همسر دوم خود، سابینا د سانتانگل، که او عمیقاً عاشق او بود. این خانه حدود 1700 متر مربع را اشغال می کرد و در اطراف یک حیاط مرکزی مربع در فضای باز سازماندهی شده بود. میراث سنت رومی، با تزیینات یادآور مد ایتالیایی آن زمان بود و نمایشی از قدرت و ثروت بود.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

پلان کاسا زاپورتا، "کاخ عشق" ساراگوسا.

پاسیو شامل و از چهار ضلع تشکیل شده است و جان پناهی که در حاشیه آنها قرار دارد با شانزده مدال تزئین شده است که در آن می توانید مشاهده کنید. مجسمههای مجسمهای از شخصیتهای تاریخی مانند کارلوس اول، فرناندو ال کاتولیکو، فیلیپه ال هرموسو، شارلمانی یا امپراتوران رومی مانند تراژان، هادریان یا مارکو اورلیو. در زیر جان پناه، روی ستونها، دیواری کوچک با 28 مدال روبهروی یکدیگر قرار دارد و نشاندهنده چهارده جفت عاشق معروف، از جمله پاریس و هلن، اروس و روان، دانته آلیگری و بئاتریس، یهودیان ابراهیم و سارا و یعقوب و راشل، یا یونانی-لاتینی سنکا و پومپیا و اولیس و پنه لوپه. پس جای تعجب نیست که کاسا زاپورتا در آن زمان به عنوان کاخ عشق شناخته می شد.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

جزئیات یکی از ستون های ماه در پاسیو د لا اینفانتا.

یک پاسیو، یک نمودار عروسی و تولد

با این حال، این همه پیچ و تاب از مجسمه های تاریخی و تزئینات اساطیری چیزی جز این نبود راهی برای استتار چیزهای بسیار عجیبتر و غیبیتر که محققان چندین قرن برای رمزگشایی آن زمان بردند. در زیر تمثال پادشاهان و امپراطوران و فریز با چهره عاشقان جهانی نمادهای چهار عنصر کلاسیک قرار داشت: آب، هوا، زمین و آتش، که به نوبه خود بر روی چهار ستون مرکزی قرار داشتند که شامل نمایش چهار سیاره بود: خورشید، ماه، زحل و عطارد. بر اساس نظم کیهان در یک لحظه بسیار خاص مرتب شده است.

همانطور که یهودیان نوکیشان می کنند، جبرئیل و سابینا باید ایمان مسیحی خود را در برابر جهانیان نشان می دادند و بنابراین نمی توانستند چیزی را تشخیص دهند که برای آن زمان بدعت بود: حیاط برای نمایش و یادآوری نمودار تولد لحظه دقیق عروسی آنها طراحی شده بود: ساعت 6:50 بعد از ظهر در 3 ژوئن 1549.

عروس و داماد جبرئیل و سابینا که در چوب تراشیده شده اند، از بالا بر پاسیو نظارت می کنند، نیمه پنهان و همدست، طالع بینی مخفی ازدواجشان با طنز سومارد.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

از سال 1860 کاربری های مختلفی به این کاخ ساراگوسا داده شد.

یک سلسله ناقص

این زوج سه فرزند داشتند: جبرئیل که در 19 سالگی درگذشت. گیلن که یک فرانسیسکن شد و از میراث و نام خانوادگی خود چشم پوشی کرد. و لئونور که صاحب فرزندی به نام مارتین بود که دو سال بیشتر عمر نکرد. سابینا در 20 مارس 1579 درگذشت و ده ماه بعد، همسرش گابریل در 4 فوریه 1580 او را دنبال کرد. خانه خانوادگی توسط لوئیس، پسر ازدواج اولش به ارث رسید، اما او یک سال بعد درگذشت، بنابراین اموال به دست دخترش، جرونیما زاپورتا و آلبیون، رسید. که در آن زمان شش ساله بود.

بیوه، ماریانای آلبیون و رئوس، او با شاعر لوپرسیو لئوناردو د آرگنسولا، وقایع نگار بزرگ پادشاهی آراگون، ازدواج جدیدی انجام داد و با او صاحب پسر دیگری به نام گابریل لئوناردو و آلبیون شد. وقتی خواهر ناتنیاش جرونیما بدون فرزند درگذشت، سرانجام کسی بود که وارث خانه شد.

از قرن هفدهم، کاسا زاپورتا به دست یک خانواده دیگر، فرانکو و لوپز، که قبلاً وارد قرن هجدهم شده بودند، آن را به تاجر مارتین دو گویکوچیا اجاره کردند. حامی و دوست نقاش فرانسیسکو دی گویا. در اواسط عصر روشنگری، انجمن اقتصادی سلطنتی آراگون تصمیم گرفت مدرسه طراحی را در سال 1784 تأسیس کند و آن را در طبقه همکف کاسا زاپورتا نصب کند. چند سال بعد، در آوریل 1792، شاه کارلوس چهارم این مدرسه را به آکادمی سلطنتی هنرهای زیبای سان لوئیس تبدیل کرد، که بعداً در موزه فعلی ساراگوزا نصب شد.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

پرتره ماریا ترزا د والابریگا، نقاشی شده توسط گویا.

کاسا زاپورتا پس از چند سالی که رامون دی پیگناتلی را به عنوان مستأجر برجسته داشت، بار دیگر یتیم شد. تا اینکه در سال 1793، ماریا ترزا د والابریگا، بیوه اینفانته دون لوئیس د بوربون، برادر کارلوس سوم، پس از سال ها دربار تصمیم گرفت به زادگاهش بازگردد و در آنجا زندگی کند. این خانه به مرکزی برای روشنفکران، هنرمندان و روشنفکران تبدیل شد و از آن لحظه به بعد، کاخ به Casa de la Infanta تغییر نام داد. و پاسیو آن، «Patio de la Infanta»، نامی که با آن به روزهای ما رسیده است.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

Patio de la Infanta، جدا شده، در انتظار انتقال آن به پاریس در آغاز قرن بیستم.

وخامت، آتش سوزی و سفر به فرانسه

در مرگ اینفانتا، خانواده مالک ساختمان را به انواع کاربری های دیگر اختصاص دادند. دانشجویان، هنرمندان، بازرگانان و صنعتگران را در خود جای داده بود. این مدرسه به عنوان یک لیسیوم ادبی خدمت کرد، کازینوی سلطنتی و لیبرال، بعدها آکادمی حقوقی عملی آراگون را در خود جای داد. و همچنین انبار و کارگاه کالسکه بود. در اواسط قرن 19، مالکان روشنایی گاز نصب کردند و قطعات یدکی ساختمان را اجاره کردند. پس از آن پاسیو و خانه به عنوان ریخته گری، انبار زغال سنگ و چوب، آموزشگاه موسیقی، چاپخانه و حتی کارگاه کابینت سازی خدمت می کردند.

در شب 11 سپتامبر 1894، خانه دچار آتش سوزی مهیب شد که فقط پاسیو و پله ها از آن نجات یافتند. وارثان پس از حادثه تصمیم به تخریب و فروش دیوارهای کاخ گرفتند. به اندازه کافی عجیب، تخریب در 4 فوریه 1903، سالگرد مرگ گابریل زاپورتا آغاز شد. علیرغم تلاش برخی از روشنفکران آن زمان، پاسیو به مبلغ 17000 پستا به عتیقه فروش فرانسوی فردیناند شولتز فروخته شد و او آن را برچید، جابجا کرد و دوباره سرهم کرد. به عنوان ویترینی برای عتیقه فروشی اش، در خیابان ولتر، شماره ۲۵ در پاریس.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

پاسیو برای تزئین یک مغازه عتیقه فروشی در پاریس استفاده می شد.

بازگشت به خانه

در سال 1958 این خبر به مطبوعات رسید و خوزه سینوئس، مدیر آن زمان Caja de Ahorros de Zaragoza، Aragón y Rioja (امروزه Ibercaja) تصمیم گرفت دوباره آن را به قصد بازگرداندن خاطره گابریل زاپورتا و شکوه و جلال آن ساراگوزای رنسانس خریداری کند. او برای آن 30 میلیون فرانک فرانسه پرداخت کرد. بیش از بیست سال پاسیو نگهداری شد تا اینکه در سال 1980 تصمیم گرفتند آن را در مقر جدید ایبرکاخا در پلازا پارایسو نصب کنند، جایی که امروز هم می توانیم از آن بازدید کنیم. و برخی از رازهایی را که هنوز پنهان می کند تحسین کنید.

Patio de la Infanta یک داستان عاشقانه رنسانس در ساراگوسا

هرالدو د آراگون در سال 1903 بازتاب تاریخ پاسیو د لا اینفانتا بود.

ادامه مطلب