الهام از سفر: گفتگو با فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان فیلم

Anonim

فرانسیس فورد کاپولا

فیلمساز از رفت و آمدهایش برایمان می گوید.

نسخه های مسافر Condé Nast در چین، هند، خاورمیانه، انگلستان، ایتالیا و اسپانیا با حمایت ویراستارانی که از نیویورک روی نسخه بینالمللی کار میکنند، گرد هم آمدهاند تا پیامی جهانی از خوشبینی سفر را منتشر کنند: #زیر یک آسمان. این ابتکار الهامبخش مصاحبههایی را با شخصیتهایی مانند سوزی کیو، پاتریشیا آناستاسیادیس، ژول پروون یا فرانسیس فورد کاپولا، قهرمان این گفتگو.

نام فرانسیس فورد کاپولا در ذهن هر طرفدار فیلم طنین انداز می شود . اگرچه کار این فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان، حداقل، گسترده است، اما سینماگران اصلی و فرعی اولین باری که میشناسند پدرخوانده شاهکار بزرگ او بود عنوانی که بخشی از تاریخ سینما شد.

اکنون، در Condé Nast Traveler، عکسها را برای چند لحظه کنار میگذاریم صحبت از سفر، ماندن، آمدن و رفتن . فرانسیس فورد کاپولا به ما می گوید مقاصد مورد علاقهتان، آهنگها و کتابهایی که شما را به یاد میآورند و مکانهایی که برای همیشه خواهید ماند.

Condé Nast Traveler: بوتیک هتل مخفی مورد علاقه شما در جهان چیست؟

فرانسیس فورد کاپولا: من دلیل این پاسخ را نمی دانم و از آنجایی که حوزه های بسیار متفاوتی در جهان و فرهنگ ها وجود دارد، انتخاب یکی از آنها دشوار است. ولی پاسخ من Lancha در گواتمالا است . من کاملاً مطمئن نیستم که چرا. حدس میزنم چون شخصاً در آنجا احساس خوشبختی کردهام. من عاشق فرهنگ، مردم گواتمالا، غذا و هنرشان هستم . هتل واقع شده است روی یک دریاچه واقعا زیبا . بسیار ساده است، با پرندگان و گونه های جالب میمون ها. من معتقدم که من از آن سادگی، معصومیت مردم خوشم می آید . همچنین جایی است که افکار شخصی من تحت تأثیر فرهنگ یا نمایش نیست.

س: هتل کلاسیک مورد علاقه شما در جهان؟

آ: من همیشه کاملاً تحت تأثیر قرار می گرفتم هتل Alvear در بوئنوس آیرس و از آن به عنوان نمونه اولیه چیزی که در مورد یک هتل کلاسیک دوست داشتم استفاده کردم. کاخ کوپاکابانا در ریو همچنین به نظر می رسید که یک سطح را مشخص می کند، به خصوص در روزهای قدیم قبل از بازسازی. دیگران در پاریس در روزهای قدیم، مانند Plaza Athenee و Ritz بدون شک در لندن، جایی که الکساندر کوردا، تهیه کننده بزرگ فیلم، کلاریج در آن زندگی می کرد، سطحی دشوار برای غلبه بر آن بود. در رم، من همیشه The Excelsior را دوست داشتم، درست در Via Veneto.

س: اگر بتوانید در حال حاضر در یکی از رستوران های مورد علاقه خود در جهان جشن بگیرید، کجا می بود؟

آ: هوم، فقط یکی؟ زندگی اینطور نیست، لیست هایی مانند ده فیلم برتر یا دو بهترین رستوران در واقعیت وجود ندارند، بلکه در ذهن روزنامه نگاران وجود دارند. می توانم بگویم می توانم به دو مورد فکر کنم ، اما این، دوباره مانند هتل ها، احتمالاً جایی است که من شخصاً از همه خوشحال بودم. یا درست مانند زمانی که از بارون روچیلد بزرگ دو موتون روچیلد پرسیده شد که نظرش در مورد موتون 1929 چیست، او پاسخ داد: "من شراب را به خاطر نمی آورم، من آن زن را به یاد دارم". پاسخ من می تواند Girarrosto Fiorentino 3، Via Sicilia باشد . یک رستوران کوچک در نزدیکی Via Veneto. آنجا بود که من تلاش کردم اسپاگتی بهار ، (اسپاگتی کاملاً آماده با گوجه فرنگی رسیده تازه و یک ژامبون بی نظیر) آنتی پاستی و چیزی که باید بگم بهترین استیک دنیاست . همه اینها همراه با افرادی که در دنیا بیشتر دوستشان دارم: همسر و فرزندانم و والدینم. دیگران هستند که نزدیک می شوند اما حدس می زنم این پاسخ من باشد.

س: کتابی که خواندید به شما انگیزه سفر کرد یا حداقل رویای مکانی را در سر می پرورانید؟

پاسخ: قایقرانی برای دیدن، نوشته ایروینگ جانسون ، اما من فکر می کنم بازیگر استرلینگ هیدن در زمانی که خیلی جوان بود در این بازی حضور داشت. این یکی از کتاب های مورد علاقه برادرم آگوست بود و هر چه برادر بزرگترم دوست داشت، من هم دوست داشتم. او (و من) را پر کرد آرزوی رفتن به تاهیتی را دارد که هرگز نداشتم رویاهای اقیانوس آرام جنوبی، گوگن و ناشناخته بزرگ

س: فیلمی که دیدید لوکیشن آن ذهن شما را به هم ریخت؟

آ: باشه، لورنس عربستان کاملا متقاعد کننده بود . داستان های حجاج عجیب در آن زمان، داستان هایی در مورد پادشاه شگفت انگیز فیصل دوم ، به نظر می رسید تعریف دقیقی از اینکه یک پادشاه باید چه باشد.

س: جایی که عاشقش شدید؟

آ: کوهها و زیبایی دره ناپا، املاک بزرگ اینگلنوک از بین رفته است ، به طرز غم انگیزی تکه تکه شد. چیزی که من احساس می کردم اگر ایالات متحده وزیر فرهنگ داشت که از گنجینه های این ملت بزرگ محافظت می کرد، امکان پذیر نبود. کوه سان خوان بر فراز دره ناپا، جایی که سرخپوستان واپو پنج هزار سال پیش به وفور در آن زندگی می کردند. و اکنون جایی است که من نشسته ام و این را با مناظر خیره کننده از طبیعت زیبا در بهترین حالت خود می نویسم، و هیچ ساخته دست بشری که دیدگاه های من را مختل کند.

س: کدام شرکت هواپیمایی، مزرعه یا قطار سرعت شما را تعیین کرده است و چرا؟

آ: برای سفر بسیار هیجان زده بودم در مرمت اورینت اکسپرس با نوه ام جیا . تیم، ماشین های فوق العاده با رستوران ها، موسیقی و ظرافت. قطار دیگری که به لطف مهربانی دوست عزیزم جورج لوکاس طی کردم بود در قطار سلطنتی، در سراسر کانادا . اگر تجربه ام را با رفتن تقسیم کردم از تورنتو تا ونکوور من می توانستم آن را در سه عمل انجام دهم. در اول، ما آن را فوق العاده زیبا توصیف کردیم، با کلماتی که نمی توانستم بیان کنم. دومی از سفر اول پیشی گرفت، مسافرت، ناهار خوری و بازی های رومیزی، اگرچه نمی توان با زیبایی آن مطابقت کرد. سپس به بنف رفتیم و این سومین آخری سطح دیگری از لذت، تماشایی و زیبایی بود که در ونکوور به پایان رسید. این یک تجربه واقعا به یاد ماندنی بود که ما مفتخریم آن را تجربه کنیم زیرا شنیده ام که قطار سلطنتی بازنشسته شده است.

دره ناپا کالیفرنیا

تعجبی ندارد که کاپولا به این دره زیبا علاقه دارد.

س: آهنگی که همیشه شما را به یاد تعطیلات می اندازد چیست؟

A: آهنگ نرماندی، نوشته مری راجرز (دختر ریچارد)، از نمایش شگفت انگیز روزی روزگاری تشک.

س: مکان مورد علاقه شما در جهان؟

آ: هیچ چیز در قلب و ذهن من قابل مقایسه نیست رادرفورد، دره ناپا، خانه من.

س: جایی که بیشتر از همه به دیدن آن وسواس دارید؟

آ: هر سال، وقتی یکی از نوه هایم نه ساله شد، آنها را به تنهایی با خودم به سفری که آنها انتخاب می کنند، می برم. . جیا با من آمد در QE 2، از طریق کانال جدید آن زمان و در Orient Express به ونیز و با خانواده در استانبول ملاقات کردیم. نوه دیگرم رومی، او با من برای یک عروسی سلطنتی به جنوب فرانسه آمد، سپس به بولونیا. (شهری فوق العاده)، و سپس برای یک هفته به ونیز. سال گذشته، کوزیما در ساعت نه مرا به پاریس، برنالدا همراهی کرد تا یک شب را در کاخ مارگریتا بگذرانیم. ، همیشه یک تجربه دیدنی و پس از آن به قاهره و اسکندریه در مصر . این یک ماجراجویی شگفت انگیز بود، مصری ها مردمی فوق العاده شگفت انگیز و مهربان هستند. مورد بعدی زمانی خواهد بود که پاسکال نه ساله است و در راه است در یک هتل یخی در جایی در مردم سامی، سرزمین گوزنهای شمالی، بخوابید و خورشید نیمه شب، به امید دیدن شفق شمالی با هم.

س: مناظری که نفس شما را بند می آورد؟

آ: آنهایی که دور از خانه دارم: خیلی هستند، یکی از سراسر دره ناپا ، اما کسی که هرگز نمی تواند مرا تحت تاثیر قرار دهد همانی است که من دارم صدها هکتار طبیعی که توسط چیزهای ساخته شده توسط انسان آشفته نشده است.

س: سه مورد که همیشه در کمد لباس تعطیلات شما هستند:

آ: 1. من لباس خواب نخی ویتنام . 2. من حمام سبک وزن Charvet که دخترم سوفیا به من داد. 3. کیندل من.

س: مارک چمدان مورد اعتماد شما چیست؟

ج: چمدان غورکا، ساخت آمریکا . زیبایی و ساده و اکنون بخشی از من است.

سالن SimplonOrientExpress ونیز

از سوئیتها گرفته تا غذاها، ونیز Simplon-Orient-Express تجربهای است که ارزش زندگی کردن را دارد.

س: آیا شخص، ملک یا مکانی وجود دارد که شما می شناسید که کارهای شگفت انگیزی انجام دهد تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کند؟

ج: ملیندا و بیل گیتس، اختصاص داده شده به بهداشت و آموزش . من تجربه به یاد ماندنی نشستن در کنار ملیندا را در یک شب هنگام شام داشتم، و احترام من برای بیل سه برابر شد که دیدم او چنین زن شگفت انگیزی را انتخاب کرده است. همچنین مایکل بلومبرگ اگرچه من هرگز او را ملاقات نکردم. من اولویتهای او را برای سالهای زیادی که او شهردار نیویورک بود، با چشمانم حس کردم و دیدم و تحت تأثیر قرار گرفتم که تمرکز او بهبود زندگی مردم در هر کجا که میتواند بود. باراک و میشل اوباما؛ بسیار شیوا و تاثیرگذار رئیس جمهور و بانوی اول، هنوز جوان و قادر به جان بخشیدن به چند خط زیبا در مورد کشور ما: "... و تاج نیکی خود را، با برادری، از اقیانوسی به اقیانوس درخشان."

س: مکان مورد علاقه شما برای تعطیلات در خانه؟

آ: خانه من دو هزار جریب ملک است پس صدها مکان زیبا برای آن وجود دارد . شاید یکی از آنها باشد یک زمین خصوصی کوچک که فرزندان و نوه های من در آن دوست دارند بازی کنند ، شنا کنید و لاک پشت ها و مارمولک های کوچک را پیدا کنید.

سامی نروژ

او می گوید سفر بعدی او به سرزمین گوزن های شمالی خواهد بود. توقف بعدی؟ عصر یخبندان!

ادامه مطلب