نامه عاشقانه به پنیر

Anonim

کلارا دیز و ساول اثر آیرس مونیز

کلارا دیز و ساول اثر آیرس مونیز

یک روز به یک پنیر نگاه کردم و زندگیم تغییر کرد . و من می گویم نگاه کردم، زیرا حتی قبل از اینکه آن را امتحان کنم و متوجه شوم دنیایی از بافت، عطر و طعم در پشت یک غذای ساده پنهان شده بود ، فقط با نگاه کردن به آنها می توانستم آن را در پارس آنها احساس کنم. زمانی که هر نوع کپک ژئوتریکوم روی آنها ایجاد میشود، آن پوستههای خشن، یا آن ادغام خاکستری ها وقتی این پنی سیلیوم است که در آنها ساکن است یا حتی به درون هر کدام نگاه می کند پنیر آبی ، با غارهایش که شما را به دزدکی در داخل دعوت می کند، مانند آلیس در سرزمین عجایب وقتی خرگوش را تعقیب می کند، به داخل سوراخ می رود.

هر فرهنگ شیر را به روشی متفاوت درک کرده است، و بنابراین، بسیاری از انواع پنیر در جهان در پاسخ به روشهای متعددی که هر منطقه، یا حتی هر پنیرساز فردی، به شیر نگاه کرده است و میداند چه چیزی میتوانند از آن به دست آورند، چگونه آن را دگرگون کنند، و بدین ترتیب دنیایی از امکانات بینهایت را به ما میگشایند. اما این فقط آخرین مرحله است: گاو، بز یا گوسفند که از علف های اطراف خود تغذیه می کنند ، آنها ابتدا تعریف کرده اند که چگونه خواهد بود آن شیر ، پیوند دادن به این صورت پنیر ، به طور غیر قابل برگشت به قلمرو خود، به محیط تولید، که در پنیر حاصل به تصویر کشیده و قاب می شود. پنیر، به عنوان پرتره ای از یک قلمرو.

کلارا دیز در حال بریدن ساول توسط آیرس مونیز

کلارا دیز در حال بریدن ساول توسط آیرس مونیز

من یاد گرفته ام که دنیا را از منظر شیری ببینم : من فرهنگهای مختلف، مرتبط بودن ویژگیهای جغرافیایی هر منطقه و چگونگی تأثیر آنها بر شیوه زندگی، رفتار یا غذا خوردن ساکنان آن را بهتر میدانم. با صحبت با چوپانان آنها، تاریخ آنها را بهتر درک کرده ام و شروع کردم به دیدن محیط روستایی به عنوان مناسب ترین محیط برای درک از کجا آمده ایم, ما کجا میریم ، ی رابطه ما با زمین و همه چیزهایی که در اختیار ما قرار می دهد چیست؟.

همینطور پنیر مرا به سفر واداشته است. من با او به نقاط مختلف جهان سفر کرده ام ، و من از طریق فرهنگ های مختلف کاوش کرده ام از سنت های پنیر آن، از تخمیر آن . یادم می آید یک شب با اعضای یک قبیله ماسایی در آفریقا شیر تخمیر شده می نوشیدیم. پنیر مرا به دورافتاده ترین جاها برده است. اگرچه لازم نیست تا این حد پیش بروید. هر گوشه از کشور ما با کثرت پنیرهای آن تعریف می شود: از ویگو به کادیز، با عبور از سیوداد رئال یا وایادولید محیط روستایی آن مملو از پنیرسازان بسیاری است که بار دیگر قلمرو را از طریق خلاقیت های خود تفسیر و تعریف می کنند.

طبیعت بی جان پنیر توسط آیرس مونیز

طبیعت بی جان پنیر توسط آیرس مونیز

پنیر نیز به من آموخته است که گذر زمان را درک کنم، پذیرش پیری، بلوغ، به عنوان یک فرآیند طبیعی که، همیشه، همیشه، ظرافت و پیچیدگی را اضافه می کند . همچنین آموخته ام که همه چیز سلیقه ای است، و در بیشتر موارد، هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد، همه چیز در ریزه کاری هاست، و گاهی اوقات، تلخی ها معنا دارند و به خوبی جا می گیرند. آنها به زندگی ما غنا و شخصیت می افزایند.

پنیر خود زندگی است و زندگی من پنیر است. به لطف پنیر.

ادامه مطلب