بازدیدکنندگان متحجر برجسته: ظهور مجسمه ها در خیابان

Anonim

فدریکو گارسیا لورکا مادرید

فدریکو گارسیا لورکا در میدان سانتا آنا، مادرید

فدریکو گارسیا لورکا و تئاتر اسپانیایی

مادرید موزه مجسمه های فضای باز است که با آن در شبی پر از سردرگمی و آشفتگی تلو تلو خوردن. شاید محبوب ترین و محبوب ترین مورد مورد علاقه جوانان دانش آموزی باشد که در میدان سن ایلدفونسو عجله دارد و نامی موازی به آن مکان می دهد: میدان دختر . اما با چسبیدن به دلیل این مسیر، ارزش برجسته کردن آن را دارد فدریکو گارسیا لورکا که به صورت استواری در مقابل تئاتر اسپانیایی در کاستیزا و تراس میدان سانتا آنا . این مجسمه در سال 1984 توسط هنرمند خولیو لوپز هرناندز با هدف بزرگداشت 50 سال از مجسمه سازی ساخته شد. عقیم و تا 10 سال بعد در مکان فعلی خود، درست روبروی یکی از مهم ترین تئاترهای پایتخت قرار نداشت. تا همین چند سال پیش، شاعر در دستانش، پرندهای که در بسیاری از ابیات او ظاهر میشود. تابستان مادریگال ':

و حتی اگر مرا دوست نداشتی، من تو را دوست خواهم داشت

برای نگاه غمگین تو،

همانطور که لک لک روز جدید را می خواهد،

فقط برای شبنم

امروز پرنده پرواز کرده است (روشی ظریف برای گفتن اینکه یک پسر عوضی این قطعه مجسمه را دزدیده است)

فدریکو گارسیا لورکا مادرید

حالا بدون لک

اوویدو اثر وودی آلن

در خیابان عابر پیاده Milicias Nacionales، در قلب Oviedo، فیلمساز درخشان نیویورکی با دستانش در جیب و نگاهی تا حدودی گمشده، روزهای خود را متفکرانه می گذراند. این مجسمه 10 سالی را جشن می گیرد که در آن به یکی از پر عکاس ترین بناهای تاریخی پایتخت آستوری تبدیل شده است. ولی چرا وودی آلن لیاقت یک مجسمه را در اینجا دارد؟ اساساً به دلیل تبلیغات رایگانی که او پس از دریافت یک سال قبل از آن در شهر انجام داد شاهزاده آستوریاس ، که او از آن به عنوان "افسانه" یاد کرد. سپس آن صحنه های مصرفی در آن وجود خواهد داشت ویکی، کریستینا، بارسلونا با سوء استفاده متعاقب آن از فرهنگ عامه بی بافت. اما وودی این و بیشتر بخشیده می شود.

Oviedo از این نوع بناها شگفت زده نمی شود. می توان گفت که ساکنان جاودانه آن بیشتر از زندگی است. در پلازا د آلفونسو دوم ال کاستو، در مقابل کلیسای جامع، معروف است آنا اوزورس، که بیشتر به عنوان ریجنت شناخته می شود . و این است که لئوپولدو افسوس کلارین شناختهشدهترین اثر خود را در اینجا قرار داد، اگرچه به بازاریابی فکر نکرد و شهر را با نام مستعار نامید: کهن.

وودی آلن اویدو

چوبی برای دو نفر

کن فولت در مقابل کلیسای جامع قدیمی ویتوریا

نویسنده ولزی پنج سال را صرف تحقیق، سفر و مستندسازی خود برای نوشتن کرد دنیایی بی پایان برای انجام این کار، او نه از یک زن، بلکه از تاریخ بازسازی دائمی کلیسای جامع قدیمی ویتوریا الهام گرفت. البته این کتاب در پایتخت آلاوا ارائه شد و بازتاب آن به قدری بود که شهر فقط یک راه برای تشکر از آن پیدا کرد: ماندگار کردن چهره خود در میدان بورولریا . بنابراین، یکی از شاه میداس نامههای امروزی، تمام ابدیت خود را با مراقبه (و تظاهر به جالب بودن) معبدی میگذراند که بسیار مجذوب او شده است.

کن فولت ویتوریا

کن فولت، "دنیای بدون پایان" در ویتوریا

گائودی خارج از بارسلونا

هر کسی که یکی از اولین معماران برند در تاریخ بود، مسافر بزرگی نبود. در واقع، چند باری که او کاتالونیای خود را ترک کرد، طراحی 3 ساختمان در آن بود آستورگا، لئون و کومیلاس. خب، در این دو مکان آخر تصمیم گرفتند که دیدار نابغه مدرنیست را با جاودانه ساختن او در مقابل آثارش متحجر کنند. در هر دو است مدیتیشن نشسته، اگرچه در مقابل خانه بوتینس او بیشتر بی توجه می رود و مانند هر گردشگر دیگری می نشیند. به نوبه خود، در ال کاپریکو هنوز هم می توانید چهره غرور و رضایتی را که معمار وقتی کارش را تمام شده می دید (و نه باید می پوشاند) نشان می دهد.

گائودی کومیلاس

گائودی در کاپریکو خود، کومیلاس نشسته است

آلمریا، جان لنون و عینک گردش

سال 1966 بود که لنون شش هفته را در آلمریا گذراند . دلیل؟ خوب، البته، سینما. آنجا مجبور شدم فیلمبرداری کنم و در دیوانه بازی کنم چگونه در جنگ پیروز شدم ، تنها فیلم کارنامه کاری او که در آن خوانندگی بیرون نیامد و در آن نقش یک سرباز را در طنز علیه جنگ بازی کرد. واقعیت این است که این مدت کوتاه زندگی لنون را تغییر داد. می گویند تنها تفریحی که او در زمان استراحت از آن لذت می برد این بود در کنار دریا قدم بزنید تا الهام بگیرید و تأمل کنید. کارشناسان می گویند که زندگی جدید او در اینجا شکل گرفت، دور از چهار نفره لیورپول و همسرش سینتیا. جدای از تصمیمات ماورایی، اقامت او در آلمریا نقطه عطف زیبایی شناختی در شخص او بود.

جان که اینطور به نظر می رسید مورد علاقه / جالب با عینک گرد از فیلم، او تصمیم گرفت که این قرار است لوازم جانبی طلسم او برای زندگی باشد. برخی از عدسیهایی که امروزه توسط خرابکاران در مجسمهای که آلمریا با آن به یاد اوست، واقع در میدان گلها در این بنای یادبود، بیتل افسانه ای نشسته، در حال نواختن گیتار و ظاهرا شاد ظاهر می شود. کنار در، فضایی که هر آدم کنجکاویی می تواند در آن بنشیند و با این اسطوره یک دونفره خیالی داشته باشد.

جان لنون آلمریا

جان لنون و عینک نمادینش در آلمریا

چوریگرا در سالامانکای شیک خود

سالامانکا از قورباغه یا فضانوردش راضی نبود، نه. او مجبور شد مجسمه ای از مشهورترین معمار خود، نویسنده ترابالزبانی ترین سبک هنر اسپانیایی بسازد. شهرش او را به یاد کار میاندازد، در صحنهای یخ زده در پلازا دل پوئتا ایگلسیاس. همه چیز برای جشن گرفتن در سال 2005 250 سال از معروف خود را میدان اصلی . سرسختی برای اثری که اثر منتقل می کند آنقدر زیاد است که حتی نزدیک شدن به آن احساس بدی می کند تا مبادا بی احتیاطی ترین ها را قاب کند.

چوریگورا سالامانکا

چوریگرا در سالامانکا بدون توقف کار می کند

برادران تونتی در بیلبائو... و در سانتاندر از مشهورترین دلقک های نیمه دوم قرن بیستم (با اجازه دلقک های تلویزیون) به نیکی یاد می شود. هم در سانتاندر (شهر مبدا) و هم در بیلبائو . در شهر کانتابریا آنها حلقه مخصوص به خود را دارند، کپی سیرک معروف اطلس، واقع در پارک مزونز، جایی که امروزه همچنان کودکان و بزرگسالان را می خندانند. در بیلبائو، آنها فضای خود را در پارک هنری دارند دونا کاسیلدا جایی که خوزه ویلا دل ریو با بالا بردن کلاهش به همه رهگذران سلام می کند.

بیلبائو همچنین تمایل خاصی به ماندگاری برجسته ترین سیاستمداران خود دارد. به همین دلیل است که تعجب آور نیست که خود را در وسط poteo بیابید خوزه آنتونیو د آگیر و لکوب e (اولین Lehendakari) به طور رسمی در Calle Ercilla ایستاده یا غافلگیر کننده است رامون روبیال (اولین Lehendakari از رژیم پس از فرانکو) به سمت Puerta de los Honorables در کنار Guggenheim.

رامون روبیال بیلبائو

رامون روبیال در حال پیادهروی به سمت عمارت Puerta de los Honorables در بیلبائو

ادامه مطلب