نیویورک به روایت وودی آلن اول

Anonim

پل افسانه ای کوئینزبورو که از میدان ساتن دیده می شود

پل کوئینزبورو، گل سرسبد وودی آلن نیویورک

این حقیقت مطلق نیست، نه بیشتر و نه کمتر از آثاری که شهری تاریک، خطرناک یا سرد را به ما نشان می دهند، اما اگر مجبور بودیم بمانیم. در تجسم فیلم نیویورک زندگی کنید ، بلافاصله به سراغ یکی می رویم که با اعتبارات سفید روی پس زمینه سیاه و فقط در آن شروع می شود صداهای موسیقی جاز یا کلاسیک. چقدر آسان است که گاهی تصمیم بگیریم.

آنی هال

را اولین فیلم از وودی آلن جدید که آمد تا بماند 1977 (آنقدر متفاوت از «اولین فیلمها، فیلمهای سرگرمکننده»، همانطور که تماشاگران مدام در «Recuerdos» به او یادآوری میکنند) نقطه عطفی در رابطه او با نیویورک و اولین باری است که شهر می شود در آن بسیار تحسین شده " یک شخصیت دیگر ". قهرمان داستان، آلوی سینگر ، روان رنجور و با افتخار نیویورکی است و در تجربه اش در لذت گرایی، آفتابی و کوکائینی، عمیقاً مشتاق شهر است. کالیفرنیا.

کارگردان از اینجا شروع کرد تا پایه های آن را بگذارد وودیلینی نیویورک که در ناخودآگاه جمعی ساکن است، اما بسیاری از مکان هایی که به ایجاد آن محیط کمک کرده اند اکثرا دیگر وجود ندارند - اساساً به این دلیل که فیلم مربوط به سال 1977 است و در نیویورک یک ابدیت است. را بندر جنوبی خیابان که در آن قهرمانها میبوسند (بوسهای که با همان بازیگران منهتن همخوانی خواهد داشت) تغییر زیادی کرده است: مناظر باورنکردنی از پل بروکلین اما بقیه منطقه، با اسکله 17 تبدیل به مکانی برای اوقات فراغت به جای لنگرگاه قایق ها، دنیای دیگری است.

سکانس آنی هال

سکانس آنی هال

بسته باشگاه راکت وال استریت که در آن پس از بازی تنیس با هم آشنا شدند آنی Y الوی; ترن هوایی تاندربال کونی جزیره که باعث ایجاد شخصیت عصبی قهرمان داستان شد، تخریب شد و افسوس که بسیاری از سالن های این فیلم که در آن شخصیت ها مدام به سراغ سینما ناپدید شده اند . آنها با وجود بیماری ها باقی می مانند تئاتر پاریس، جنب هتل پلازا ، و تا حد زیادی دگرگون شده زنده می ماند تالیا ، جایی که در پایان فیلم آلوی با آنی و دوست پسر جدیدش ملاقات می کند، اما او آن را بست بیکمن (جایی که شخصیت اصلی توسط یک طرفدار آزار میدهد) و بیش از همه، آن را بسته است تئاتر نیویورک ، که یکی از صحنه های به یاد ماندنی فیلم در لابی او فیلمبرداری شد.

الوی سینگر در حالی که در صف خرید بلیط است، با یک استاد کالج در مورد معنای نمایش وارد بحث می شود. مارشال مک لوهان (مقاله ای که اتفاقاً با در نظر گرفتن بونوئل نوشته شده بود)، بحثی که با یک ضربه به قلم به پایان می رسد زیرا خود نویسنده از آستین بیرون کشیده می شود تا با او موافق باشد و به طرف مقابلش بگوید که کاملاً موافق است. اشتباه. چه کسی زمانی رویای انجام آن را نداشته است؟

سکانس آنی هال

سکانس آنی هال

منهتن

قبلا اینجا گفتیم کل فیلم است مرثیه ای به شهر و عملاً هر یک از قاب های آن به رنگ سیاه و سفید باشکوه به روح و گوشه آن اشاره دارد. با این حال، غیرممکن است که آنچه را که قبلاً یکی از نمادهای نیویورک است برجسته نکنید: پل کوئینزبورو دیده شده از میدان ساتن با سیلوئت از وودی آلن Y دایان کیتون در برابر طلوع خورشید ترسیم شده است.

این کار همچنین به شهرت آن مکان هایی کمک کرد که حتی امروز، سی سال بعد، مردم همچنان به خاطر خاطره فیلم وارد آن می شوند، مانند ** زابار، پیتزا فروشی جان ** (یکی از آن «بهترین پیتزاها در شهر» با طعم آیزاک و تریسی، دوست دختر نوجوانش -آلن همیشه نقاط ضعفش را نشان می دهد- با بازی ماریل همینگوی ) قریب به اتفاق اتاق چای روسی یا کتابفروشی ریزولی (اگرچه در مکان فعلی شما نیست).

پارک مرکزی، یکی از لوکیشن های مورد علاقه کارگردان است، همچنین سرش را برای قهرمانان بیرون می کشد تا در دریاچه آن قایق سواری کنند. همچنین، شخصیت بسیار روشنفکری که توسط دایان کیتون او به طور منظم در موزه هایی مانند گوگنهایم، را شهر بزرگ یا ویتنی ، اگرچه در ** سیارهنمای هیدن موزه تاریخ طبیعی ** خواهد بود، جایی که او و آیزاک از باران پناه میبرند تا در تاریکی کلماتی را زمزمه کنند.

سکانس های منهتن

سکانس های منهتن

برادوی دنی رز

مجلل هنر دکو از ساختمان درخشان (که در برادوی ) و فضای داخلی لوکس از والدورف-آستوریا در مقابل، آنها ظاهر نماینده هنرمند برجسته را شلخته تر می کنند. اما این است اغذیه فروشی کارنگی ، جایی که داستان از دنی رز ، که امروز بهترین ادای احترام ممکن را به کارگردانی که نامش را بر سر زبان ها انداخته است ارائه می کند: ساندویچی با کیلوهای پاسترامی.

هانا و خواهرانش

"هیچ کس، حتی باران، چنین دست های کوچکی ندارد." چقدر مدیونی E.E. کامینگ این فیلم را هرگز نخواهیم دانست در این آشفتگی خانوادگی از یک روز شکرگزاری تا روز بعد، بسیاری از سنگ محک های سینمای آلن را می یابیم. آنها شخصیت ها همیشه به کتابفروشی ها می روند و همچنین رفتن به سینما و البته اینها نیز مانند کتاب های مجالس ، که از ملاقات تصادفی دروغین بین مایکل کین Y باربارا هرشی که در آن کتاب شعر معروف را می خرند. از این ملاقات، آنها به زودی به سراغ قرارهای مخفیانه (زنا، یکی دیگر از موضوعات آلنیایی که در آنجا وجود دارند) می روند. هتل سنت رجیس .

کافه کارلایل در نقش هانا و خواهرانش

کافه کارلایل، قهرمان داستان هانا و خواهرانش

را هیپوکندری یکی دیگر از آن کلماتی که قبلاً با بقایای کارگردان مرتبط است، پس از بررسی در فیلم ظاهر می شود بیمارستان کوه سینا که باعث برانگیختن چندمین بحران وجودی شخصیت وودیالنی می شود که تنها پس از دیدن «سوپ غاز» در سینما از آن خارج می شود. متر . همچنین در این فیلم معروف است کافه کارلایل که کارگردان با نواختن کلارینت به صورت هفتگی در آن افسانه ای مضاعف ساخت و حتی به خود اجازه فیلمبرداری از برخی از ساختمان های مورد علاقه اش در منهتن را داد و یک تور معماری شامل پیاده روی در منهتن را به نمایش گذاشت. پوماندرها راه می روند ، خیابانی که شبیه یک دهکده کوچک انگلیسی در قلب است وست ساید بالا. و این اثر شامل یکی دیگر از آن ژست های گسست بین شخص و شخصیت است که در کارنامه کاری او بسیار رخ داده است و گاهی اوقات فرد را تلخ می کند: خونه هانا (Langham, 135 Central Park West)، شخصیت از میا فارو با بازی یک نسخه بسیار تقریبی از خودش، خانه واقعی بازیگر زن بود.

روزهای رادیویی

این فیلم احساسی ادای احترام دیگری به نیویورک است، بله، اما به فیلمی که حتی در زمان فیلمبرداری آن دیگر وجود نداشت: دهه 1940 که از نگاه کودکی از حومه شهر دیده می شود. زندگی روزمره، زندگی واقعی، در سنگ دور ، در منطقه ساحلی ملکه ها (خانه قهرمان داستان و خانواده ماهی خواران گروتسک او در خیابان 115 ساحل 180 است). از اسکله نزدیک می توانید یک زیردریایی نازی ها را ببینید، اما از طریق رادیو می توانید به منظره ای به همان اندازه شگفت انگیز دسترسی داشته باشید: منهتن از کلوپ های وحشتناکی که دیگر وجود ندارند ، به عنوان مراکش.

وودی آلن در روزهای رادیو

وودی آلن در روزهای رادیو

بله بسیار تصفیه شده باقی می ماند اتاق غذاخوری کینگ کول از هتل سنت رجیس ، فضایی که در آن راجر و ایرن با دختر سیگاری با بازی میا فارو . در این اثر وودی آلن توانست ظرفیت شیفتگی خود را گسترش دهد: او ورودی باورنکردنی را به ما نشان می دهد. تالار موسیقی رادیو سیتی و باعث می شود که نفسمان را از دست بدهیم، انگار او هنوز کودکی است که با عمه دوست داشتنی اش در شهر گردش کرده است.

زن دیگر

در این فیلم درباره روانکاوی و عایق صوتی ضعیف دنبال می کنیم گنا رولندز قدم زدن در خیابان های دهکده در تعقیب باردار و بسیار عذاب میا فارو . از میان ساختمان های آجری قرمز خیابان ها بدفورد Y بارو او به ** تئاتر Cherry Lane در خیابان تجارت ** می رسد، که هنوز در حال فعالیت است، جایی که او با یکی از آن ایده های خاطره / فانتزی / گلدان روبرو می شود که می تواند زندگی را تغییر دهد.

تئاتر Cherry Lane با بازی در یک زن دیگر

تئاتر Cherry Lane با بازی در یک زن دیگر

جنایات و اشتباهات

معضل اخلاقی پیرامون درام یک چشم پزشک نیز یکی از خنده دارترین و گردترین فیلم های آلن است. و بله، شامل بازدید از سینمایی است که قبلاً بسته شده است سینما خیابان بلیکر این بار. فیلم پرتکرار ** میخانه سنترال پارک در گرین** محیطی برای برخورد وودی آلن با آلن آلدا است و پایان دلخراش و شفاف در یک مهمانی در والدورف آستوریا قدم زدن با دخترش در دهکده و با میا فارو در پارک مرکزی این داستان در مورد نیهیلیسم، زنا و خدا را کامل می کند.

*** شما همچنین ممکن است علاقه مند باشید ... **

- نیویورک به روایت وودی آلن (قسمت دوم)

سکانس های برادوی دنی رز

سکانس های برادوی دنی رز

ادامه مطلب