«شامخوری» کجا فیلمبرداری شد؟

Anonim

پس از مرگ مادرش، گابریلا یبارا او سعی می کرد در نوشتن تسلی پیدا کند. او تمام عمرش را نوشته بود، اما در آن لحظه در نشستن در مقابل ورق کاغذ سفید نوعی شفا یافت. اینگونه در سال 2015 متولد شد شام، رمانی که داستان خانواده اش را روایت می کرد و یبارا آن را با داستان پر کرده بود. داستانی بسیار مشهور و نامزد جایزه بین المللی من بوکر.

روز رونمایی کتاب گابریلا ایبارا و آنجلس گونزالس سینده، فیلمنامه نویس، کارگردان و وزیر اسبق فرهنگ، دیدار کردند. او کتاب را دوست داشت و پیشنهاد داد که آن را اقتباس کند. هفت سال بعد از آن لحظه فیلمی با همین عنوان می آید، شام (اکران در تئاتر 27 مه).

گونزالس-سینده که از زمان Una voz tuya ۱۴ سال بود که فیلمی را کارگردانی نکرده بود، توضیح میدهد: «من فکر میکنم برخلاف دیگر اقتباسها، این فیلم و رمان مکمل یکدیگرند و یکدیگر را خنثی نمیکنند. «فیلم خیلی بیشتر بر چیزی تکیه دارد که تقریباً در پایان رمان است و در اینجا به محور اصلی تبدیل میشود: رابطه بین پدر و دختر». بازی شده با جینز گارسیا میلان و سوزانا آبایتوا (وطن).

پدر و دختر در بیلبائو.

پدر و دختر در بیلبائو.

داستان El Comensal مربوط به خانواده گابریلا است، اما کمی هم از اسپانیا سکوت، آشتی، دوئل، خاطره. پدربزرگ او، خاویر دو یبارا، شهردار بیلبائو، رئیس شورای استانی ویزکایا و ال کورئو، در 20 می 1977 توسط ETA ربوده شد و یک ماه بعد به قتل رسید. انریکه دیبارا، پسرش و پدر گابریلا، به مدت یک دهه مورد تهدید باند قرار گرفت و مجبور شد به مادرید نقل مکان کند. هر دو مورد در خانه مورد بحث قرار نگرفت، اما پس از مرگ مادرش در سال 2011، نویسنده به پاسخ نیاز داشت، او نیاز داشت به عزاداری، به خاطره صدا بدهد.

در رمان، عمل بین آن دردناک اتفاق افتاد کشور باسک دهه 70 و کشور کنونی، بین نیویورک و مادرید. در فیلمی که گونزالس سینده در آن قرار داده است "لایه ای دیگر از تخیل و حافظه" تغییر نام شخصیت ها برای احترام و فاصله گرفتن، سناریوها نیز تا حدودی متفاوت است. «این یک خانواده خیالی است. او توضیح می دهد که ما به دنبال واقعی بودن واقعیات واقعی نبوده ایم. "ولی بازآفرینی نگوری در نگوری بسیار مهم بود. خانواده Ybarra در آنجا زندگی می کردند و آنها به اندازه کافی خوش شانس بودند که پیدا کردند “خانه ای دیدنی رو به دریا” که هنوز "جزئیات معماری اصلی را بدون تغییر" حفظ کرده است.

فکر می کنم به فضاهایی که شخصیت ها در آن حرکت می کنند بسیار اهمیت می دهم مکان هایی که در آن زندگی می کنیم نیز به ما شکل می دهند و از ما صحبت می کنند.» نویسنده و کارگردان ادامه می دهد.

خانه یبارا

خانه یبارا

زمان های مختلف، مکان های مختلف

گونزالس-سیند در تلاش برای اجتناب از برچسبهایی که مکانها و زمان را مشخص میکنند، به دنبال فضاها و مجموعههایی بود که تضادها را به خوبی مشخص کنند تا بیننده بلافاصله خود را در سال 1977، در دهه 90 یا 2011 قرار دهد. بیلبائو و نگوری دریا یا خور هستند و از طرف دیگر جنگلی است که تقریباً نقش شخصیتی فیلم را بازی می کند.» او می گوید. "مادرید، در عوض، آنها ساختمان هایی هستند که چشم انداز اطراف ندارند. Y پامپلونا باید پامپلونا بود، در بیمارستانها، دانشگاهها، شهر قدیمیاش و البته سن فرمین بسیار قابل تشخیص بود.»

پامپلونا تغییری نسبت به رمان است. «شخصیت دختر در نیویورک زندگی میکند و مادر و پدر به نیویورک سفر میکنند، اما با همهگیری همهگیری امکان فیلمبرداری در آنجا غیرممکن شد و از آنجایی که ناوارا قرار بود میزبان فیلمبرداری باشد، تصمیم گرفتم. انتقال اکشن به پامپلونا چون از نظر روایی حتی برای من بهتر کار کرد: دانشگاههای خوبی وجود دارد که میتوان گفت که قهرمان داستان در آنها کار میکند و بیمارستانهای خوبی وجود دارد که مردم از سراسر اسپانیا برای درمان به آنجا میروند. و علاوه بر این، فرهنگ و سنت های زیادی را با کشور باسک به اشتراک می گذارد، که به من کمک کرد تا در پدر تنش ایجاد کنم.» Sinde توسعه می دهد.

سال 70 ساحل Ereaga.

سال 70، ساحل Ereaga.

آنها را نیز تغییر دادند کوه گوربیا، جایی که جسد خاویر دو یبارا پیدا شد، برای دره اولزاما نزدیک پامپلونا «خیلی مهم بود. آن جنگل فقط در کوه نیست. همچنین در پسزمینه کلینیک Ubarmin در پامپلونا، که در آن فیلمبرداری کردیم، یک پروژه شگفتانگیز مربوط به دهه 1960 توسط معمار فرناندو ردون است. جنگل رمز و راز است، تهدید چیزی برتر است که شخصیتها آن را کنترل نمیکنند.»

آنها بین ماه مه و ژوئن 2021 تیراندازی کردند. که به کار آمد "زیرا وقایع واقعی بین مه و ژوئن 1977 و بین مه و ژوئن 2011 رخ داده است و بنابراین، چشم انداز همان سرسبزی را داشت."

به نظر می رسد Getxo (خانه ای در Avenida Basagoiti) و همچنین ساحل Ereaga. و در پایان دوباره دریا. کارگردان میگوید: فکر میکردم برای کسی که در کنار دریا به دنیا آمده و بزرگ شده است، رفتن به فلات سخت است. «این راهی برای نشان دادن یک انکار و اشتیاق بود. برای آن نیز فیلم باید در شهری در ساحل بیسکای رو به دریا به پایان می رسید. و ما انتخاب می کنیم مونداکا، مکانی کوچک و بسیار حفظ شده که در آن پدر و دختر در مقابل یکدیگر قرار می گیرند.

شام.

شام.

ادامه مطلب