بزها، تاج های گل، جنگل ها و صخره ها: سفر در مناظر وحشت عامیانه

Anonim

جادوی سیاه آتاویسم پارانویا بت پرستی خرافه و طبیعت

صحنه ای از "میدسومار"

آخرین فیلم از آری آستر میدسومار (2019)، ما از یک سفر فیزیکی، ابتکاری و لیسرژیک در میان مناظر الهام گرفته ایم. عامیانه-ترسناک . پژواک مکان های از سوئد وحشی ، جنگل های نیوانگلند یا صخره های ارتفاعات اسکاتلند آنها مانند آهنگ های آتاویستی در سر ما طنین انداز می شوند. آیا تاج گذاری کنیم "ملکه می"؟

اما جهنم (هرگز بهتر گفته نشود) این وحشت عامیانه چیست؟

ایده ها و تأثیرات مختلف مانند آتش سوزی در روده ها جاری است ژانری که عملاً در نتیجه مرگ و میر دوران طلایی سینمای ترسناک بریتانیا متولد شد: مفهومی که توسط نویسندگان وقف شده است تولیدات چکش.

تاجهای بز از گلها و صخرهها در میان مناظر وحشت مردمی سفر میکنند.

صحنه ای از "کشتار با اره برقی تگزاس"

را مناظر روستایی ، هنگامی که توسط طبیعت وحشی مورد تهاجم قرار نگرفته باشد، از میدلندز و ارتفاعات، آنها محیط های مورد علاقه برای فیلمبرداری (یا تصور) مجموعه ای از فیلم ها بودند که طبقه بندی آنها دشوار است.

کم و بیش سخت گیر بودن، ما هرگز نخواهیم گفت که تمام فیلمهای ترسناکی که در مناطق روستایی یا جنگلها اتفاق میافتند، فولک ترسناک هستند. نه خیلی کمتر. همچنین ارزش تقلیل گرا بودن و درک آن را ندارد که فقط در کشورهای انگلیسی می تواند این داستانهایی که آتاویسم و کاتارسیس را جشن میگیرند.

با این حال، ما می توانیم پیدا کنیم فیلمهای بیشماری که اسطورههای بوکولیس را نابود میکنند، ما را با کابوسهای روستایی آشنا میکنند و به نوعی توسط این زیرژانر تلاقی می شود. اما این فیلم ها نزدیک تر به گوتیک آمریکایی یا وحشت روستایی ساده.

به عنوان مثال، اگر تصور کنیم خانوادههای ناکارآمد در حال خراب کردن گردشها برای جوانان شهری از طریق مناظر نیمه بیابانی هستند، عملاً همه ما «پیشآگاهی آرمادیلو» را در سر خواهیم داشت... کشتار اره برقی تگزاس (قتل عام اره زنجیری تگزاس، توبه هوپر، 1974) وحشت عامیانه نیست. همانطور که هیچ کدام نیست در جهنم بیدار شو (بیداری در ترس، تد کوچف، 1971)، سگ های نی (سگ های نی، سام پکینپا، 1971) یا تپه ها چشم دارند (تپه ها چشم دارند، وس کریون، 1977). بدترین (یا بهترین، بسته به نوع نگاه شما) چرخه ممکن قبل از رفتن به یک منطقه روستایی!

نمادینترین (یا حداقل نزدیکترین) فیلمهای ترسناک عامیانه فیلمهایی هستند که در آنها آیین ها، بت پرستی، جادوگری، غیبت و رایحه فرقه ای با شور و نشاط منظره ای که تصعید و خفه می شود در هم آمیخته است. در قسمت های مساوی وحشت مردمی راه خود را در زمینهای حاصلخیزتر میپیچد: جوانههای شکوفهدهی که در اوج زیبایی هولناک منفجر میشوند.

تاجهای بز از گلها و صخرهها در میان مناظر وحشت مردمی سفر میکنند.

نه، "کشتار با اره برقی تگزاس" یک فیلم ترسناک عامیانه نیست

منشا اولین عناوین از این زیر ژانر وحشت، همانطور که پیشبینی میکردیم، ارتباط زیادی با غروب دهه شصت دارد.

مرگ رویای هیپی ("هیپی ها اشتباه کردند"...) و "تابستان عشق" که با امضای خونین در وقایع نگاری سیاه آمریکایی خانواده منسون، به نظر میرسد که بستر مناسبی برای این تولیدات برای کشف مجدد تصویر اجدادی بسیار پیشنهادی است: طلسمات در الفبای رونیک و دیگر زبان های مرده، قدرت های غیبی در طبیعت، آیین های باروری، تمایلات جنسی بدون مهار و در نهایت، انعکاس یک امید معین به آزادی فردی پناه گرفته در طبیعت که در نهایت به ترک خوردگی می انجامد. غیرممکن است که در اینجا میراث کلیسای غیبت گرایان را به خاطر بسپاریم آلیستر کراولی

تاثیرات مفاهیم "ترسناک اولیه" ما در حال حاضر می توانیم آنها را در جواهرات به عنوان نماد به عنوان شگفت آور پیدا کنید هاکسان (بنجامین کریستنسن، 1922) : مستند شوک آور، داستانی و قصیده سوئدی برای توهم گرایی (آری آستر خوب در ارجاعات انسان شناختی خود با میدسومار چقدر خوب و ظریف چرخیده است). تصادفی نیست که دقیقاً در سال 1968م ویلیام اس باروز به تیتراژهای این اثر صدا بزنید و آن را تبدیل کنید جادوگری در طول اعصار ( جادوگری در طول اعصار ) .

یکی دیگر از پیشایندهای بزرگ آنچه که در بهترین حالت به وحشت فولک تبدیل می شود، این است شب شیطان (شب دیو، ژاک تورنور، 1957). همچنین به عنوان شناخته شده است نفرین شیطان . کجا می توانستیم پیدا کنیم الفبای رونیک به عنوان گرافیتی ماقبل تاریخ در استون هنج؟

تاجهای بز از گلها و صخرهها در میان مناظر وحشت مردمی سفر میکنند.

"Häxan" شگفت انگیز

جدا از این مجوز شاعرانه زیبا و تعامل آن با مناظری که به نظر می رسد شخصیت ها را در بر می گیرد، در فیلم تورنور یکی دیگر از جالب ترین مفاهیم وحشت عامیانه را قدردانی می کنیم: برخورد بین یک تفکر «متمدن» یا «عقلانی» در برابر نیروها یا فراخوان های بت پرست، که توسط طبیعت محافظت می شود.

این برخورد کیهان ها به اوج خود خواهد رسید مخالفت با نوپگانیسم، یا بازیابی باورهای اجدادی که به شدت ریشه در طبیعتی به همان زیبایی که ترسناک است، دارد، با مسیحیت؛ و به طور خاص با پیوریتانیسم یا پروتستانیسم کالوینیست. در واقع، فولکلور جادوگری و واقعیت انسان شناختی آن نفوذ در این ژانر زیاد طول نمی کشد.

همانطور که مارک گیتیس در مستند سریال بی بی سی چهار توضیح می دهد تاریخچه وحشت (2010)، دو فیلم ضروری در فولک هوور هستند پنجه شیطان (خون بر پنجه شیطان، پیرز هاگارد، 1971) و مرد حصیری (مرد حصیری، رابین هاردی، 1973). تعریف گاتیس در جمله زیر عملاً صحنه را تنظیم می کند: فیلمهایی که «در مورد مناظر بریتانیا، فولکلور و خرافات آن وسواس مشترک دارند».

به دور از دست کم گرفتن خون روی پنجه شیطان، به خوبی لنگر انداخته در زمین حاصلخیز بریتانیا، فیلمبرداری شده در حومه آکسفوردشر و باکینگهامشر، جواهری که در تاج (گل ها) فولک ترور وجود دارد، بدون شک، مرد حصیری . (حتی اگر فقط به خاطر موهای عالی کریستوفر لی باشد...) .

تاجهای بز از گلها و صخرهها در میان مناظر وحشت مردمی سفر میکنند.

صحنه ای از "مرد حصیری"

فیلم کالت رابین هاردی نماد اصلی همه چیزهایی است که فیلم وحشت فولک نشان می دهد و جلوه های بعدی آن و البته یکی از واضح ترین و لذت بخش ترین ارجاعات سینمایی به Midsommar آری آستر است.

کسانی که می خواهند برخی از سکانس های فراموش نشدنی دهه هفتاد مرد حصیری را دوباره زنده کنند، می توانند این کار را با گم شدن انجام دهند. در مکانهایی از ارتفاعات غربی با شکوه و عظمت. مانند شهر ساحلی پلاکتون، حل و فصل واقعی Summerisle خیالی. یا دوستداران آتش سوزی و کاتارسیس گرگ و میش (کسانی که پایان فیلم را می دانند متوجه می شوند که در مورد چه چیزی صحبت می کنیم) در صخره های محض باروهد لذت ببرید (شبه جزیره ویتورن) دامفریس و گالووی

**به شما قول داده بودیم بز. اما هرگز کلاغ ها، خرگوش ها، کرم ها (و نه خرس ها) را از دست ندهید **

Midsommar یکی از جالبترین وارثان داستانهای داستانی معاصر ترسناک عامیانه بریتانیا است (با دوزهای خوب طنز سیاه همیشه موجود). اگرچه نام مکانی است که فرقه بت پرست اسراف کننده در آن ساکن شده است، Hårga، وجود دارد و به یک جمعیت واقعی سوئدی اشاره دارد. این یکی (خوشبختانه برای گردشگران ...) با داستان استر مطابقت ندارد. بالاخره باید مجموعه فیلمبرداری ساخته می شد خارج از بوداپست (مجارستان).

Midsommar به طرز باشکوهی مختصات دیگر را، به همان اندازه یا بیشتر تحریک کننده، مانند صحنه های فولکلور اسکاندیناوی؛ آداب و رسوم اجدادی پیرامون انقلاب تابستانی و باروری؛ جذابیت مرموز رونز وایکینگ و "سفر" : در اینجا نه تنها به عنوان جابجایی فیزیکی، بلکه به عنوان انتقال درونی، آزمایش، مراسم آغاز و حتی درون نگری روانگردان نیز درک می شود.

تاجهای بز از گلها و صخرهها در میان مناظر وحشت مردمی سفر میکنند.

«Midsommar» اثر آری آستر

نوعی سفر که سایر آثار برجسته در این آخرین دسته از فولک ترور معاصر نیز بر اساس آن است. جایی که تخیل جادوگر و زیبایی باتلاقی او بررسی بیش از جالبی به دست می آورد. در اینجا بی انصافی خواهد بود که ذکر نامی را فراموش کنیم پروژه جادوگر بلر (پروژه جادوگر بلر، دانیل مایریک، ادواردو سانچز، 1999) که علاوه بر ترک، چندین سابقه را در این ژانر رقم زد. ردپای نسلی قوی در آخرین فرزندان فروشگاه ویدیو.

یکی از این عناوین رویکرد شگفت انگیز به فولکلور نیوانگلند، جادوی سیاه، پیوریتانیسم، خرافات، داستان بلوغ و بزهای شیطانی (وعده بدهی است) توسط جادوگر: افسانه نیوانگلند (The VVitch: A New-England Folkland, Robert Eggers, 2015).

علیرغم عنوان و همه منابع الهامبخش آن، **مکانهای واقعی فیلمبرداری، خدمه را به فیلمبرداری در جنگلهای دورافتاده و ترسناک کیوسک شبحآلود بردند ** (انتاریو، کانادا). برای طرفداران: دارای کابین و محل کمپینگ …

با تشکر از پادکست جزر و مد شب (اکنون در Radio Primavera Sound) ما توانستیم عنوان هیپنوتیزمی دیگری را بازیابی کنیم، محصول مشترک اتریش و آلمان هاگازوسا: نفرین بتها ( هاگازوسا ، لوکاس فایگلفلد، 2017). جادوی سیاه، آتاویسم، پارانویا، بت پرستی، خرافات و طبیعت در ابتدایی ترین ماهیت خود تجربه بصری وصف ناپذیری که ما توسط مناظر دورافتاده می بلعیم آلپ اتریش البته بز هم هست.

تاجهای بز از گلها و صخرهها در میان مناظر وحشت مردمی سفر میکنند.

جادوی سیاه، آتاویسم، پارانویا، بت پرستی، خرافات و طبیعت

ادامه مطلب