دور دنیا در چهار سال (و با قایق بادبانی)

Anonim

بایست، یاد بگیر به خودت گوش کنی و اولین قدم را برای رفتن بردار. تنظیم مجدد کنید و از هر چیز اضافی دور شوید بازگشت به ذات انسان در طبیعت، در نزدیکترین محیط او: دریا . این است نقطه شروع سفر دیوید رویز که تضمین می کند که "پیمایش مانند خود زندگی است، شما را خسته نمی کند".

قایقرانی در سراسر جهان اثر دیوید رویز

دیوید رویز.

شرق بازیکن 62 ساله بارسلونا ، روال خود را شکست و در آژانس خلاقیت و طراحی خود پوشه ای به روز او داد. پس از گذراندن 25 سال در این تجارت، او می خواست استراحت کند و شروع به بخشش کرد در سراسر جهان با قایق بادبانی خود، ثور . ماجراجویی او با حس شوخ طبعی (و با عکس های خودش) در کتاب ایرسه (سرمقاله البا) روایت شده است.

از اولین لحظه ای که با شما تماس گرفتیم، رویز جدا می کند ظرافت افرادی که همدیگر (و دنیا) را آنقدر می شناسند که به خودشان بخندند، حتی در شرایط نامطلوب برای این مصاحبه با او در هتل کاتن هاوس ملاقات کردیم.

کارگردان هنری دیوید رویز

کتاب ترک، اثر دیوید رویز.

CONDE NAST TRAVELER. مسیر این سفر دور دنیا از طریق دریا چه بود؟

دیوید رویز. خروج از بارسلونا غرب را دنبال خورشید دنبال کردم. را برنامه سفر به شرح زیر بود: از بارسلونا تا جزایر قناری ، ی از جزایر قناری به آنتیل ، مکان های گردشگری مانند مارتینیک، گوادلوپ، دومینیکا، آنتیگوا، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادین ها. را صخره ها در ونزوئلا جزایر سانتا مارتا، کارتاژنا د ایندیاس، روزاریو و سان برناردو در کلمبیا ، بوکاس دل تورو، پورتو لیندو و مجمع الجزایر گونا یالا در پاناما.

متعاقباً، جزایر تواموتو ، مجمع الجزایر Societe ، گروه جزایر واوائو مجمع الجزایر تونگا، کالدونیای جدید ، مجمع الجزایر وانواتو, نیوزلند (از بالا به پایین سفر کنید) کرنز و جزیره شاخ در شمال استرالیا.

یک بار در اقیانوس هند رفتم اندونزی ، مسیری از طریق بالی، کومای در بورنئو و Belitung; بعلاوه سنگاپور, تنگه مالاکا ، پانگکور، پنانگ و لنکاوی در مالزی ، کرابی و پوکت در تایلند، سریلانکا، اولیگامو در مالدیو جیبوتی، اریتره، سودان، مصر در دریای سرخ، اسماعیلیه در کانال سوئز ، مارماریس در بوقلمون, جزایر مختلف یونان ، سیراکوز و بائولیان ( سیسیل), ساردینیا, مایورکا Y بارسلونا.

در کل سی و دو کشور آنها همان هایی بودند که من سه سال و ده ماه و بیست و شش روز سفر کردم.

کارگردان هنری دیوید رویز و سفر او به دور دنیا با قایق بادبانی

فقط مسافر… و دریا.

CNT کدام یک بیشتر شما را شگفت زده کرد؟

دکتر. بدون شک، مجمع الجزایر مارکز . از همان ابتدا، ظاهر شدن در چنین مکانی با قایق بادبانی شخصی خود، پس از یک ماه قایقرانی انفرادی، شبیه به این نیست که این کار را در وسایل نقلیه عمومی انجام دهید و به فرودگاه یا بندری محاصره شده توسط مردم برسید. این جزایر دارند گل های بسیار معطر . آنها عطرها میدانم به اقیانوس بروید و تقریباً یک روز قبل از لنگر انداختن قابل درک است.

بیایید بگوییم منظره اولین از طریق بینی وارد می شود و در نهایت به حواس پنج گانه می رسد . من هم اغوا شدم صخره ها که از دریا تا ارتفاع تقریباً هزار متری بالا می روند و در قله های خود توسط ابرهای طوفانی تاج گذاری می شوند و توسط ضربات شمشیر توسط پرتوهای خورشید سوراخ می شوند. کمتر از آنها نیست جنگل های استوایی ، که از آن پدید می آیند یکپارچه های غول پیکر بازالت, درختان میوه سراسر، سواحل بکر, سواحل وحشی, آب های تاریک عمیق, کوسه ها در دریا و اسب ها روی زمین، چند هتل و جاده ، ی کمبود گردشگری.

CNT حداکثر 33 روز بدون دست زدن به زمین... روزهای شما چطور بود؟

فهمیدم که هدف از رسیدن به جایی نیست راه زندگی کن ، چیزی که عملا آن را فراموش کرده ایم. و زندگی در مسیر مهم است زیرا این چیزی جز زندگی نیست. را دریا او است یکنواخت ترین مکان در جهان ، خسته شدن غیر ممکن است. چنین سناریویی وجود ندارد. اقیانوس جایی که همه چیز، مطلقاً همه چیز، است در حرکت و دگرگونی مداوم . هیچ دو موج یکسان یا دو ابر وجود ندارد.

اکنون باید موجودات زندهای را که همه جا هستند روی این تئاتر بگذاریم. از پرندگان، دلفین ها، نهنگ ها، چتر دریایی، ماهی پرنده، یک کوسه تنها، یک شمشیر ماهی که در افق می پرد، خرچنگ هایی که در امتداد خط آب می دوند، جلبک هایی که در سمت عقب رشد می کنند. همچنین او سرگرم شد استراتژی آب و هوا, بادبان ها را مانور دهید, شکست را کنترل کنید کوچک کردن تعمیرات Y قایق را در شرایط خوبی نگه دارید . خواندن، موسیقی، آشپزی و رقص، رقص زیاد.

کارگردان هنری دیوید رویز و سفر او به دور دنیا با قایق بادبانی

دیوید رویز.

CNT و شکست ها؟

دکتر. ببینید، وقتی دوباره و دوباره آن را بررسی کردم سختی فرصتی برای یادگیری و رشد است ، درک نسبت به او کاملاً تغییر می کند. من شروع کردم به آن نه تنها به عنوان یک چیز مثبت، بلکه به عنوان چیزی ضروری ببینم. بدون چالشهایی که ارائه میکند، ما تکامل پیدا نمیکنیم ، ما بی حال هستیم.

CNT چه تصویری از این چهار سال دارید؟

دکتر. پیمایش در هند شمالی ، در مسیر جیبوتی از سریلانکا، و زمانی که چندین روز از منطقه پرخطر (منطقه با حداکثر خطر برای دزدی دریایی) عبور کرده بودم و در حال حاضر بسیار نزدیک به شاخ آفریقا بودم، پدیده ای رخ داد که مرا همراهی می کرد. برای چندین شب متوالی به محض غروب خورشید، دریا کاملاً پر از چتر دریایی با اندازه قابل توجهی شد به حدی که قایق بادبانی من مستقیماً بر فراز آنها حرکت کرد.

اینها موجودات زنده به ثروت پلانکتون در این منطقه اضافه شدند یک را ایجاد کردند بیولومینسانس به طوری که آب در طول شب تبدیل به دریای نور شد . را کف امواج کاملا بود فسفری, محدودیت های بین اقیانوس و فلک ناپدید شد پوشیده از ستاره، به طوری که ثور روی تشکی از جرقه های نقره ای که در فضا معلق بود شناور بود.

پارادوکس بزرگ این است که این اتفاق در خطرناک ترین منطقه برای پیمایش رخ داده است. طبیعت همیشه زیبا و شگفتانگیز، به مسیر خود ادامه میدهد در حالی که ما به طرز پوچی خودمان را پیچیده میکنیم بدون اینکه بتوانیم چشمانمان را باز کنیم و به عظمت آنچه در اطرافمان داریم فکر کنیم.

قایقرانی در سراسر جهان اثر دیوید رویز

اقیانوس هند از کشتی بادبانی ثور.

CNT شما تعدادی بازدیدکننده دریافت کردید، مانند فرزندانتان، اما بیشتر آنها را به تنهایی پیمایش کردید. آیا این تنها راه برای سفر واقعی است؟

دکتر. در حقیقت، من تنها سفر نکردم . من این کار را با خودم انجام دادم که دوستی خوبی با او دارم. در این مرحله من از قبل خودم را می دانم که انگار زایمان کرده ام و من در شرکتم خیلی لذت می برم. با کسی برو ، چه از خانواده، شریک زندگی، یا دوستان است یک قطعه از همان مرحله را بردارید ، بخشی از عملکرد روزانه است و از آنجا ماجراجویی دیگری است. نه بهتر و نه بدتر، بلکه دیگری.

لحظه ای که تجربه را به اشتراک می گذاریم، ناگزیر ما را یکی می کند. نوعی تماشاگر ، ما به طور کامل از زندگی دست می کشیم زیرا از آن خارج می شویم، از خود فاصله می گیریم. سفر انفرادی من سفر هستم احساس می کنم کاملاً یکپارچه شده ام و با آن جریان دارم . به همان اندازه، به آزادی ربط دارد و من مدتهاست ثابت کرده ام که تنها زمانی می توان آن را حس کرد. در نهایت این را به شما خواهم گفت قایقرانی به تنهایی شما را مجبور به حضور می کند، شما را مجبور می کند که مراقب باشید . و درک چیزها با وضوح شفاف، دشوار است که در شرایط دیگر به دست آید.

CNT چمدانت چه بود؟

دکتر. آ کوله پشتی بسیار سبک که به من اجازه داد تا دورتر بروم، یک تبلت با مقداری سیصد کتاب برای خواندن ، آ شلوار کوتاه زانو و الف یک جفت تی شرت . موتورم را دادم، دو ماشینی که داشتم و حتی خانه ام را فروختم! شوپنهاور بسیار به درستی گفت که "ما کالا نداریم، اما این کالاها هستند که ما را دارند". این فرصت عالی برای خلاص شدن از شر همه آنها بود.

CNT شما از سنین پایین کتاب خوان خوبی هستید، کدام کتابی که در کودکی خوانده اید بیشتر شما را تحت تاثیر قرار داده است؟

دکتر. اولین چیزی که خواندم توسط پدرم به من منتقل شد، "El Sheila en Viento" توسط آدریان هایتر. آیا او داستان یک ملوان در سفرش از انگلستان به زادگاهش نیوزلند. آ داستانی پر از سختی ها، ترس ها و شکست ها که به طرز عجیبی مرا مجذوب خود کرد. عاشقشم سرسختی آن مرد که با وجود این همه رنج، حاضر بود سفرش را به هر قیمتی تمام کند. و به آن دست می یابد. سپس اسلوکام، مویتیسیر، تابارلی، چیچستر و همه بزرگان آمدند. اوه و The Kon Tiki Expedition که با غسل تعمید کشتی خود با نام نویسنده: Thor Heyerdalh به آن ادای احترام کردم.

CNT و حالا... در گوشه و کنار به دنبال چه هستید؟

دکتر. بازگشت به جستجو پاسخ نمی دهد. بازگشت از قبل برنامه ریزی شده بود، این بود یک سفر حداکثر سه تا چهار ساله. من با کارم امرار معاش می کنم ، که خوشبختانه هنوز هم سرگرمی دیگر من است . بنابراین چالش من در حال حاضر این بود که دوباره شروع کنم، در شصت سالگی، بازگشایی استودیوی خلاقانه ام، با انرژی بیست و پنج کارآفرین، اما تجربه سی سال کار . و آرامشی که ناشی از احساس این است که با آنچه قبلاً تجربه کرده ام، بیش از حد راضی هستم. هیچ چیز مرا مقید نمی کند، من زندگی ام را آنطور که می خواهم مدیریت می کنم و نه برعکس.

CNT فراتر از سفر کاری، دوست دارید در آینده به کجا بروید؟

دکتر. هنوز مسیری وجود دارد که باید انجام شود چه چیزی مرا هیجان زده می کند: برو به جنوبگان کشتیرانی . عجله ای نیست، زمانی که باید برسد می رسد. خوابم نمیآورد، اگر لحظهای ظاهر نشد، مشکلی نیست، میتوانند آنچه را که من رقصیدهام، بردارند.

ادامه مطلب