مادرید (و چند مکان دیگر) توسط آلمودوار

Anonim

سیسیلیا راث در همه چیز درباره مادرم

سیسیلیا راث در همه چیز درباره مادرم

1) مسیر در هزارتوی احساسات: سیسیلیا راث با تفکر بر الاغ ها و بسته ها در میان غرفه های رسترو قدم می زند، زمانی که نقطه جوش و خروش مدرن و جوانه موویدا بود (در آنجا بود که آلاسکا و زوردو با کارلوس برلانگا و ناچو کانوت ملاقات کردند، برخوردی که لحظه تاسیس تلقی می شود. از جنبش) به پایان در La Bobia، جایی که فابیو مک نامارا ورموت را مینوشد و مینای دندان را بو میکشد و عباراتی را منتشر میکند که امروزه نیز مورد احترام هستند. . La Bobia (اکنون Wooster در Calle San Millán 3) درگذشت، اما Tablada 25، محل تمرین که بخشی از طرح در آن اتفاق میافتد، همچنان پابرجاست.

نوشیدن ورموت در جایی که قبلاً La Bobia بود

نوشیدن ورموت در جایی که قبلاً La Bobia بود

2) Plaza Mayor در La flor de mi Secreto:

در اینجا Juan Echanove یک رقص شبانه را در یک لحظه استراحت از درام لئو، با نام واقعی آماندا گریس، نویسنده رمانی عاشقانه با چنان موفقیتی که حتی در نمای Fnac در Callao، پوستر بزرگی در تبلیغ آثار او آویزان شده است.

3) مقر کنت دوک در قانون میل:

«بیا، به من آب بده! خودت را نبر، به من آب بده!» و شلنگ تمیز کننده شب لباس قرمز کارمن ماورا را خیس می کند. این تصویر قدرتمند و نمادین در فیلمشناسی بازیگر زن، پر از کاغذ بازی، و در تصویر آلمودوار، پر از تصاویر قابل تشخیص، خودنمایی میکند. آرزوی آن که چکه می کند.

Plaza Mayor در La Flor de mi Secreto

Plaza Mayor در La Flor de mi Secreto

4) Chicote در آغوش شکسته:

برای اعتراف بلانکا پورتیلو، آلمودوار مکانی را با نام و نام خانوادگی انتخاب کرد: موزه افسانه ای Chicote، یک کوکتل بار تاریخی در Gran Vía ، که در ترکیبی بین یک مکان واقعی و یک لوکیشن فیلم، چندین عکس از خود آلمودوار در حال جشن گرفتن با دیگر بازیگران فیلمهایش روی دیوارها آویزان شده است (و اکنون، به بیان دقیق، یکی از او باید کارگردانی آن صحنه را در داخل بار آویزان کند).

5) بارسلونا در همه چیز درباره مادرم:

Almodóvar شهر زیبا را نشان می دهد، اما بدون اجتناب از بدترین ها: Palau de la Música، عملا دیوار به دیوار با Casa de la Agrado. منطقه شگفت انگیز فحشا در اطراف نیوکمپ. بیمارستان دل مار و قبرستان مونتژویک برخی از شاخص ترین نقاط هستند. تغییر منظره، موفقیت های بین المللی قابل توجهی را برای کارگردان به ارمغان آورد و بیننده پلان های زیبای پورتال و کف مدرنیستی با کاشی هیدرولیک.

6) Plaza de la Puerta de Moors در La flor de mi secreto: در فواره این میدان، لئو بیهوده تلاش می کند تا چکمه هایش را در بیاورد تا در نهایت به یک معتاد پول بدهد تا به او کمک کند. این صحنه ای است که وقتی در میخانه آنجل سیرا (Gravina 11) در Plaza de Chueca اعتراف می کند که چقدر همه چیز برای او دشوار است، به ذهن متبادر می شود.

7) ساحل ال گلفو، لانزاروته، در آغوش شکسته: همین کارگردان چندین بار گفته است. مناظر پر طنین این جزیره خیره شده است ، هنگام فاش کردن یکی از عکس های خود متوجه شد که یک زن و شوهر در آغوش کشیده اند که در برابر شن های سیاه این ساحل قرار گرفته است. این تصویر به قدری او را تحت تاثیر قرار داد که نتوانست آن را از ذهنش بیرون بیاورد تا اینکه جایگاه خود را در فیلمنامه این فیلم پیدا کرد و در نهایت الهام بخش خود عنوان شد.

لانزاروته در آغوش شکسته

لانزاروته در آغوش شکسته

8) پل راهرو در ماتادور: پل مورد علاقه خودکشی ها برای پرش نهایی مکانی است که خیلی آبدارتر از آن است که بتوان از آن عبور کرد. علاوه بر وقایع سیاه شهر، راهراه خیابان سگویا در رمانها و فیلمهای بیشماری ظاهر میشود. آلمودوار انگار برای او نقطه ضعفی دارد و در چند کار او را بیرون می کشد ، اگرچه به ویژه در ماتادور با الف می درخشد آسومپتا سرنا روی نرده ها تکیه داده است در حال حاضر با شیشه محافظت می شود، مانند پاره شده از سرمقاله مد.

Assumpta Serna در ماتادور

Assumpta Serna در ماتادور

9) سانتیاگو د کامپوستلا و پازو د اوکا در پوستی که در آن زندگی می کنم: بین پاساژهای Rúa do Vilar de Santiago جایی است که مغازه لباس های قدیمی قهرمان داستان (داخل Corachán y Delgado واقع در مادرید) قرار دارد، در حالی که در باغ ها کمی آلیس در سرزمین عجایب Pazo de Oca قرار دارد که می تواند و باید. مورد بازدید قرار گیرد، جایی است که تجاوز جنسی باعث تراژدی می شود. را نقش گالیسی از فیلم نیز در صحنه ای متجلی می شود که در آن Banderas و Marisa Paredes در یک مجموعه قهوه سرامیکی از Sargadelos می نوشند ، که کاملاً با زیبایی آلمودواری مطابقت دارد.

Pazo de Oca در The Skin I Live In

Pazo de Oca در The Skin I Live In

10) صومعه خاطرات در Entre Tinieblas: صومعه رستگاران تحقیر شده، جایی که راهبههای پیشرو (و ببر) ماجراجوییهای خود را در آن زندگی میکنند، در خیابان مرکزی هورتالزا قرار دارد و، اوه، در گذشته هدف بسیار مشابهی داشت. به عنوان پناهگاه زنان توبه کننده.

11) Plaza de la Villa در Átame: در سال 1990، اگر برای تسکین درد عزیزان ربوده شده خود به هروئین نیاز داشتید، می توانید به مرکز شهر، اینجا یا به مرکز شهر بروید. میدان چوئکا و مطمئن شوید که به دنبال چه چیزی می گردید. برخی چیزها تغییر می کنند، برخی دیگر نه چندان.

12) میخانه الحمرا در چه کاری انجام داده ام که سزاوار این باشم؟: «کسی که گرانا را ندیده، چیزی ندیده است. آیا گرانادا را می شناسید؟ من هم این کار را نمی کنم. آنها مانند خیابان های لوس اتریش مادرید هستند.

میخانه الحمرا

میخانه الحمرا

13) سینما دوره در Talk to her: در یکی از آن فیلمهایی که پدرو آلمودوار بسیار دوست دارد، بنینو بینهایت برای نمایش «عاشق در حال نابودی» به اینجا میآید و ما در نمای غول پیکر از ناحیه تناسلی پاز وگا. و سپس به لئونور واتلینگ در کما می گوید ، مطمئن.

14) Plaza del Alamillo در پاشنه های دور: برخی از کفشهای پاشنهدار آغشته به مدفوع سگ در جلوی دروازه یک زیرزمین در این میدان ساکت، نشاندهنده همه چیزهایی است که بکی دل پارامو پشت سر گذاشته است. ویلا روزا همچنین در جایی که میگل بوزه "A year of love" را می خواند می درخشد. و در نهایت با ماریسا پاردس گوشواره را با یک دختر عوض می کند.

15) Puerta de Alcalá در گوشت لرزان: یک شب کریسمس در بحبوحه انتقال، پنهلوپه کروز را غافلگیر میکند که با کمک مادرشوهر آیندهاش در یکی از نقشهای کلاسیکش به عنوان مادام، در اتوبوس به دنیا میآید. پیلار باردم هنگام عبور از پوئرتا د آلکالا به نوزاد می گوید: «ببین مادرید». همانی که وقتی بزرگ شد از آن عبور خواهد کرد و تبدیل به لیبرتو رابال، آشپز تله پیتزا می شود.

16) خیابان مونتالبان در زنان در آستانه فروپاشی عصبی: کارمن مائورا جوجه ها را پرورش می دهد و از دوستانی که با جهان عرب مشکل دارند مراقبت می کند یک پنت هاوس با چشم اندازی از خط افق مرکز شهر با ساختمان Telefónica نه به عنوان اشاره ای به گذشته کاری کارگردان، بلکه به عنوان نمادی از شهر به خوبی در حال حاضر.

تیکوی اسطوره ای خیابان مونتالبن

پنت هاوس افسانه ای در خیابان مونتالبان

17) لکه روی پشت: لا رایموندا برای مراسم اجدادی تمیز کردن مقبرهها با الاغ ساختگیاش از میان والکاس، از گورستان گراناتولا د کالاتراوا (سکانسی که فیلم را باز میکند) میگذرد و در نهایت به حیاط داخلی آلماگرو و کالزادا د کالاتراوا برمیگردد. آ بازگشت بسیار جشن به لامانچا و کارمن ماورا و یک آهنگ محبوب دیگر برای ست لیست که کارگردان قادر است آن را به آهنگ خود تبدیل کند.

ادامه مطلب