اولم، آلمانی کن!

Anonim

این شهر کلیشه های آلمانی کامل است

این شهر کلیشه های آلمانی کامل است

اولم احتمالاً باواریاترین شهر خارج از منطقه باواریا است . واقع در شرق مونیخ، پر از اسرار است که لمس، شگفت زده و مهمتر از همه، دستور می دهد. زیرا، نه چیز دیگری، اما اولم محل یادگیری است انعکاس شخصی، دلهره، از عمد اجازه گرفتن خود را. شما راهنماهای کمی در مورد او پیدا خواهید کرد، اما ما او را تشریح کردیم تا بتوانید از او لذت ببرید غذاهای لذیذ تاریخی و آوانگارد . سرنخهایی را برای شما به ارمغان میآوریم: این مکان زادگاه موفقترین دانشمند قرن بیستم است، بلندترین برج کلیسای جهان، شیبدارترین خانه روی کره زمین و مناظر بینظیر رو به رودخانه دانوب است که در آن جریان دارد. با آرامش حالت را تقسیم می کند بادن-وورتمبرگ با باواریا

بلندترین کلیسا در جهان

اولم برای مدت طولانی یک شهر مستقل بود امپراتوری آلمان و تا اوایل قرن نوزدهم توسط شورایی از شهروندان اداره می شد. ساکنان آن مسئول ساخت این شهر بودند. همه در توسعه آن از لحاظ مالی همکاری کردند و اطمینان حاصل کردند که امکانات اجتماعی «پایه» برای زندگی مشترک را دارد. یکی از بزرگترین پروژه های این شهروندی مشارکتی، ساخت و ساز بود اولمر مونستر ، یک کلیسای جامع انجیلی زیبا - در سال 1530، شهروندان اولم با اکثریت قاطع به گرویدن به پروتستانتیسم رأی دادند - که به داشتن بلندترین برج سنگی جهان با 161 متر می بالد. اولین سنگ در سال 1377 گذاشته شد، اگرچه ساخت کلیسای جامع تا سال 1890 تکمیل نشد. به همین دلیل است که در تمام این مدت با سبک های مختلف معماری ساخته شده است. در واقع، بسیاری از کسانی هستند که معتقدند برای به دست آوردن بلندترین برج جهان تقلب کردند، زیرا زمانی که کلیسای جامع کلن از نظر ارتفاع از آن فراتر رفت، تصمیم گرفتند سنگ های بیشتری قرار دهند. در مجموع آنها هستند 768 قدم (به شکل حلزون چیده شده اند) تا به بالای برج برسند. ما به شما هشدار می دهیم که این یک تلاش سخت است، اما اگر می خواهید بهترین مناظر شهر را ببینید، ارزشش را دارد.

"این سیاست دموکراتیک تا امروز ادامه دارد" والتر، شهروندی مغرور که از نشان دادن بهترین های شهر به من دریغ نمی کند، می گوید. ساکنان به کمک مالی خود برای بازسازی ساختمان های قدیمی یا ایجاد فضاهای جدید ادامه می دهند. آنها واضح هستند: همه باید در زندگی اجتماعی، توسعه مدارس، بیمارستان ها و مراکز فرهنگی مشارکت داشته باشند و در نتیجه از سنت دموکراتیک پیروی کنند که آن را از امپراتوری مقدس روم مستثنی کرد. تبدیل شدن به یک شهر آزاد. او ادامه می دهد: «این یک شهر بسیار «شهروندی» است، به همین دلیل است که شهر بسیار غنی نیز هست.

اولمر مونستر

اولمر مونستر

شهر علمی

اما اولم نه تنها از نظر روحی غنی است، بلکه از اقتصاد قوی نیز برخوردار است. این شهر با کمترین نرخ بیکاری در منطقه (کمتر از 3 درصد) و یکی از شهرهایی است که بیشترین سرمایه گذاری را در زمینه تحقیقات انجام می دهد. پزشکی، ارتباطات سیار، فناوری خودرو و انرژی جایگزین ، این چهار شرط بزرگ اولم است که در مرکز تحقیقات آن در چند کیلومتری شهر متمرکز شده است. یکی از برجسته ترین آنها است مرکز دایملر بنز (مرسدس) که توسط معمار مشهور آمریکایی **ریچارد مایر** ساخته شده است. جایزه پریتزکر و مدال طلا توسط موسسه معماران آمریکا. بله، بله، همانی که موزه هنرهای معاصر بارسلونا را طراحی کرد. همانطور که در اطراف مرکز تحقیقات رانندگی می کنم، نمی توانم این سوالات را از خودم بپرسم: چرا اولم و نه شهر دیگری؟ آیا به این دلیل است که اینجا جایی بود که او به دنیا آمد آلبرت انیشتین ، نماینده ترین دانشمند قرن های اخیر؟ والتر میخندد و با صدای بلند میگوید: «میتواند باشد، اما بیشتر به تلاشهای دانشگاه اولم برای یافتن شرکتهایی مربوط میشود که با آن کار کنند. در نهایت توانسته اند حتی مرسدس بنز را هم بیاورند!».

انیشتین

انیشتین

شخصیت های تاریخی آن: انیشتین و خیاطش

حتی اگر باور نکنی، اولم از تصویر آلبرت انیشتین سوء استفاده نمی کند همانطور که شهرهای دیگر انجام می دادند. درست است که ماراتن هایی با نام او وجود دارد، یک بنای تاریخی وجود دارد که به یاد می آورد خانه ای که در آن متولد شده است کجا بوده است یا چشمه ای که در آن خودنمایی می کند. نیم تنه ای با تصویر نمادین نابغه که زبانش را بیرون آورده است. اما حقیقت این است که آثاری که این دانشمند برجسته در شهر از خود به جا گذاشت، اندک بود، زیرا در یک سالگی به مونیخ نقل مکان کرد. آثار کمی از آن باقی مانده است، به جز نامه ای که در آن به نمایش گذاشته شده است موزه تاریخ شهر که در آن از افتخاراتی که زادگاهش به او می دهد تشکر می کند.

با این حال، شخصیت دیگری وجود داشت که بیشتر از اینشتین در اولم تاریخ ساز شد. او دانشمند یا هنرمند نبود، اما ایده او نسل به نسل در دهان پدربزرگ ها، پدربزرگ ها، والدین و دایی ها صحبت می شد تا اینکه تبدیل به یک اسطوره شد. وقتی والتر من را تا نقطه اطلاعات توریستی همراهی کرد، متوجه او شدم. “نقشه شهر برای این خانم اسپانیایی” او با لبخند از کارمند مرکز می پرسد. با افتخار لبخند می زند و می پرسد آیا هنوز داستان خیاط اولم را به او گفتهاید؟ ". سال 1811 و مشخص بود آلبرت لودویگ بربلینگر، خیاط شهری، او آرزوی پرواز در مقابل فردریک اول وورتنبرگ را داشت. برای انجام این کار، او با چوب، پارچه و استخوان ماهی بال هایی ساخت و سعی کرد از سنگر عقاب اولم در مقابل دانوب پرواز کند. تلاش ناموفق باعث شد که او به رودخانه بیفتد و مایه خنده شهر شود. با وجود این، این یکی از محبوب ترین شخصیت های اولم است، و امروز یک پلاک برنزی به یاد نقطه ای است که مخترع از هم پاشید. به هر حال، نه چندان دور از آنجا می توانید یک بار-گالری کوچک زیبا در سطح دانوب پیدا کنید. استیج . او به سختی سه سال دارد و بعد از پایین رفتن از چند پله در گوشه ای از خیابان، او را پنهان خواهید کرد. خیابان هردبروک

خانه انیشتین

خانه انیشتین

محله ماهیگیران

به نظر من، زیباترین منطقه اولم محله قدیمی ماهیگیران است ، Fischerviertel. این منطقه که در جنوب غربی شهر واقع شده است، منظره ای بت را تشکیل می دهد، جایی که آب رودخانه های بلائو و دانوب در آن جریان دارد. قدم زدن در خیابان های سنگفرش شده باریک و عبور از پل های کوچک آن بدون شک یکی از زیباترین پیاده روی های شهر است. درست در آن محله، معروف ترین خانه (که اکنون به هتل تبدیل شده است) در کل شهر، Schiefe Haus است. این خانه به دلیل موقعیت مکانی که دارد شیب دارترین خانه جهان است در سواحل رودخانه بلاو تا به امروز، و برای مدت طولانی، یکی از شلوغ ترین هتل های شهر، در کنار هتل بومبل، قدیمی ترین، ساخته شده در قرن پانزدهم است. در اطراف محله Fischerviertel همچنین رستورانهای تاریخی Wirtshaus Krone و Forelle را خواهید دید که از سال 1626 باز هستند و غذاهای سنتی آلمانی را با انگشت لیس سرو میکنند.

محله ماهیگیران

محله ماهیگیران

در داخل محله نیز وجود دارد خانه موش و Stadthaus ، دو نشان اولم. اولی تالار شهر است، ساختمانی که در سال 1370 ساخته شده است که نمای رنگی و تصاویر فراوان و ساعت نجومی آن (نصب شده در سال 1520) شما را خیره می کند. Stadthaus ساختمانی است که با معماری جدید و مدرن خود در تضاد است. همچنین توسط ریچارد مایر در سال 1993 طراحی شد و اکنون مرکز فرهنگی اولم است.

خانه موش

خانه موش

خريد كردن؟ همچنین

با عبور از میدان کلیسای جامع به سمت شمال، محله ای بسیار شبیه به محله ماهیگیران پیدا خواهید کرد، اما با یک تفاوت قابل توجه: بوتیک های آن. . در اولم تصویر بسیار محتاطانه است و اقتصاد محلی بسیار مراقب است، به همین دلیل پر از مغازه های صنایع دستی کوچک و جذاب است. از اسباببازیها، جواهرات، لباسها یا شکلاتها، همه چیز با عشق در کارگاهها و آشپزخانههای آنها ساخته میشود تا بعداً به حضور و کیفیت آنها در ویترین مغازهها ببالند. اگرچه هیچ شهری در امان نیست، زیرا فروشگاه های تجاری بیشتری را با گردشگرانی که کارت پستال یا هر سوغاتی دیگری می خرند، پیدا خواهید کرد. مکان دیگری که نباید از دست بدهید، در Herrenkellergasse است. ما در مورد ** Ulmer Zuckerbacker ** صحبت می کنیم، قدیمی ترین نانوایی در شهر، با بیش از 178 سال. بعد از اینهمه پیاده روی، یک شیرینی و یک قهوه هیچ وقت حس بدی نمی دهد. تخصص ها؟ همه!

خرید در شمال کلیسای جامع

خرید در شمال کلیسای جامع

هفته سوگند

این یک سنت است که به زمان تولد شهر بازمیگردد و این سنت قرون وسطایی را در بر میگیرد که در دوشنبه ماقبل آخر ماه جولای، شهردار از بالکن سوگند یاد میکند که وفادار باشد و به شهروندان خدمت کند. و بوم! مهمانی سرو می شود. شنبه قبل از دوشنبه سوگند لیچترسرناد ، یک سرناد از شمع هایی که دانوب شبانه را در یک منظره بصری باورنکردنی به نور می پوشاند.

اما جشن واقعی در همان دوشنبه سوگند برگزار می شود، زمانی که صدها و صدها نفر خانه های خود را ترک می کنند تا در یک روز پر از سرگرمی غوطه ور شوند. این شامل قایقرانی در دانوب در قایق های چوبی، قایق های بادی، قایق ها، قایق ها است. (که بسیاری از آنها توسط خود اولمرها ساخته شده اند) زیرا یکدیگر را با تفنگ های اسپری پلاستیکی و سطل های آب خیس می کنند. من آن روز در دانوب شنا کردم و باید بگویم که احساس بالای قایق بودن بسیار بهتر از زیر آب است، با این حال، اگر می خواهید در یکی از این دیوانه ها شرکت کنید، این ریسکی است که باید انجام دهید. مهمانی هایی که با تصادف قایق ها با یکدیگر به پایان می رسد وقتی که به پایان سفر خود می رسند، در **فریدریشسائو**. این هست بزرگترین پارک اولم و در طی آن تاریخها، در Biergarten، رستورانهای محبوب با قیمتهای بسیار ارزان که در آن میرقصید، آواز میخوانید، مینوشید و به سبک باواریایی میخورید، مملو از هات داگ و آبجو آلمانی (اولمر گلد اوچسن) میشود. سنتی که برگرفته از رمانتیسم آلمانی است. در داخل پارک چندین باغخانه برجسته وجود دارد، مانند Hundskomodie ، یک رستوران ایتالیایی با شوخ طبعی عالی و قیمت های مقرون به صرفه. اگرچه بدون شک بهترین رستوران، نه تنها در فردریشسائو، بلکه در کل شهر است دریاچه ، که یافت می شود داخل هتلی به همین نام و دارای چشم اندازهای باورنکردنی از یکی از دریاچه های پارک است.

فردریشسائو

فردریشسائو

بهترین سواری، با دوچرخه

نه چندان دور از اولم دو شهر کوچک وجود دارد، لاترن و بلاستاین ، در پای کوه. آنها دو مکان شناخته شده برای دوستداران دوچرخه سواری و پیاده روی هستند، تقریبا 10 کیلومتر از مرکز اولم و 4 کیلومتر از Blaustein. کوهنوردان معمولاً رودخانه Blau را دنبال می کنند تا آنها را پیدا کنند و از جنگل های سرسبز عبور می کنند. علاوه بر این، می توان حمام (سرد) در رودخانه گرفت. این مسیر به لطف Los Amigos de la Natura یا ** Naturfreunde ** شکل گرفت، باشگاهی که ریشه در دوره رمانتیک دارد و این ادعای اهمیت طبیعت را داشت. امروزه آنها همچنان به وجود خود ادامه می دهند و مسیرها و دو رستوران خانه را ساخته اند که فقط در آخر هفته ها باز هستند Naturfeunde- Haus Spatzennest . آنها سرپناه و غذا فراهم می کنند و برای عموم آزاد است. همچنین می توانید برای صرف غذا در رستوران توقف کنید گاستهاوس زوم لام ، خانه بره، با غذاهای منطقه ای که از سال 1950 ستاره خود را آماده می کنند: شوابیشه کوچه که با نخود، اسپاتزل و سوسیس درست می شود. مکان دیگری که معده شما عاشق آن خواهد شد، آن است زوم راسل، در بلاستاین یک مرکز کوچک غذای ارگانیک سنتی آلمانی، در کنار تئاتر تاریخی The Citerei. به هر حال، سعی نکنید آنها را در گوگل جستجو کنید، ما قبلاً آن را به روشی کاملا ناموفق امتحان کرده ایم، اگرچه به شما اطمینان می دهیم که ارزش یافتن آنها را دارد. کام شما قدردان آن خواهد بود.

بلوشتاین به خوبی برای میزبانی شناخته شده است قبر مشهورترین ژنرال نازی، اروین رومل. رومل به خود می بالید که یک فیلد مارشال ارتش هیتلر و بالاترین نماینده افسران عالی ورماخت است، اگرچه در نهایت با شرکت در مقاومت قربانی دیکتاتوری نازی ها شد. افسانه ها حاکی از آن است که او بخشی از توطئه ترور پیشوا بود ، اگرچه حقیقت این است که طبیعت او به عنوان یک سرباز همیشه او را از این کار باز می داشت. آدولف هیتلر به او این حق را داد که بین یک محاکمه اجمالی در دادگاه خلق، که متضمن رنج ابدی برای خانواده اش باشد یا خودکشی اجباری، یکی را انتخاب کند. یکی از آخرین سخنان او بود: «من در حد توانم به کشورم خدمت کردم و باز هم این کار را خواهم کرد».

بلوشتاین

بلوشتاین

ادامه مطلب