زندگی مخفیانه زاهدان

Anonim

در جستجوی کسانی که هیچ کس نمی شناسد

در جستجوی کسانی که هیچ کس نمی شناسد

«تا بالای کوهها دور از آسفالت و آب روان یا در یک آبدره قطبی لنگر انداخته که فقط با قایق قابل دسترسی است «زودهنشینهایی هستند که استرول به دنبال آنها رفته و برای آن سفر کرده است برخی از صعب العبورترین جاده های اروپا

"در ابتدا، هدف این بود که به من پاسخ دهیم چرا: این افراد با قربانی کردن آنچه ما تصور می کنیم چه چیزی به دست می آورند؟ با این حال، همانطور که سفر ادامه پیدا کرد، به نظر می رسید این سوال برعکس شد: " چرا من همانطور که زندگی می کنم زندگی می کنم؟ با صرف زمان کمی با این افراد، یک چیز مشخص می شود: هر چه روش زندگی شما ساده تر باشد، دلایل شما برای پاسخ دادن به شما واضح تر است ".

به این ترتیب تاملات در مورد کتاب زندگی جایگزین، که عکس های فوری آن است، آغاز می شود -با شکوه، ساکت، انسانی- آنها به زودی نور را خواهند دید. آنها منعکس کننده فروتنی هستند که استرول در برابر طبیعت احساس می کند، و مسیر عمیقی که در طول سفر به داخل سفر می کند ، سرشار از تحسین برای زندگی هایی که در حال کشف است.

" کشاورزان کوهستانی ، صرف نظر از کشور، آنها مرا بسیار شگفت زده کردند. این یک زندگی جذاب است، به خصوص به دلیل محیط زیست. ما به طور خاص با یکی، یورگل ملاقات کردیم. اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که چقدر ساده زندگی می کردم. بدون آب و برق، فقط از یک اجاق گاز برق می گرفت . بعد از گذراندن بخش خوبی از بعد از ظهر با او، برای من مشخص شد که او بوده است یکی از شادترین مردانی که تا به حال دیدم . نیازهای اولیه او بی نهایت کوچکتر از نیازهای یک فرد معمولی بود، و بنابراین برای برآورده کردن آنها نیاز بسیار کمی داشت. این به او اجازه داد تا بیشتر انرژی خود را روی کارش متمرکز کند. الکس متاثر شده می گوید دقیقا همین سادگی آن بود که به نظر من او را راضی کرده است.

در واقع با وجود سفر دور تا دورترین مناطق اروپا این عکاس اذعان میکند که تمام زاهدانی که در این دو سال اخیر ملاقات کرده، وجه اشتراکی داشتهاند: غرور در زندگی به تنهایی، در خودکفایی و ارتباط با طبیعت وجود دارد . آنها ممکن است اهداف یا جهان بینی متفاوتی داشته باشند، اما به نوعی این پیوند بین همه آنهاست."

ایالات متحده، کانادا و بیشتر آمریکای جنوبی مناطق دیگری هستند که الکس از سال 2011 با آندریا کاوش کرده است. اولین سفر "واقعی" آنها به ایسلند بود، اگرچه قبل از آن، در دوران دانشگاه، قبلاً از آن بازدید کرده بودند. بیشتر کانادا، جایی که آنها خانه خود را می سازند . او به ما می گوید: «ما حتی قبل از اینکه با هم به فرانسه برگردیم، این سفرها را انجام دادیم.

چگونه به فرانسه؟ "خب، من توضیح می دهم، ما با آیفون آشنا شدیم . مال من قفل بود و اولین چیزی که به من گفت این بود: "میخوای قفل رو برات باز کنم؟" شروع کردیم به صحبت کردن و متوجه شدیم ما اهل همان شهر فرانسه بودیم که با توجه به اینکه در مدرسه ای در کبک بودیم عجیب است در آن زمان علاوه بر آن، ما هر دو داشتیم ما به چندین زبان صحبت کردیم و فرهنگ های مختلفی را تجربه کرده بودیم وقتی ما بچه بودیم" (در میان آنها اسپانیایی ها، از زمانی که استرول مدتی در مادرید زندگی می کرد). وابستگی هر دوی ما به تجربیات و نه مکان ها رابطه ما را مشخص کرده است ".

عشق او به تجربیات آنقدر زیاد است که در زمان های اخیر، آنها تصمیم گرفته اند سفرهای جاده ای را کمی کنار بگذارند -آنها در 4x4- به حرکت می کنند در طبیعت گم شوید و مکان هایی را خارج از مسیر مورد نظر پیدا کنید . بنابراین، آنها این فرصت را دارند کمپینگ در محیط های تقریباً وحشی ، و در این زمینه دو توصیه می کنیم. از یک سو: بهترین چیز این است که در جزیره بخوابید! (در واقع، استرول در حال اتمام کتابی درباره آنهاست). "یک قایق رانی بگیرید و مکانی آرام را پیدا کنید که اطراف آن را آب احاطه کرده است: نهایت تنهایی".

برای دیگری: به تشکی که قرار است روی آن بخوابید توجه ویژه ای داشته باشید . "مطمئن شوید که یک کیسه خواب برای شرایطی دارید که قرار است در آن قرار بگیرید. حتی اگر بهترین کیسه خوابی را دارید که می توانید با پول خریداری کنید، شما سرد و حتی در خطر خواهید بود بدون تشک مناسب.»

زندگی عشایری در قرن بیست و یکم، یک روند

در حین صحبت کردن، ما همچنین خود را در آن زندگی بدون برنامه، بدون روال تصور می کنیم ، در روزها و روزها کشف "مکان هایی که اقیانوس به کوه ها می رسد" ، که مورد علاقه این زوج هستند. (پاتاگونیا، آلاسکا و جزایر لوفوتن به نظر او امتیاز بسیار بالایی در این لیست کسب کرده است). با این حال، وقتی با خانه در کوله پشتی زندگی می کنید، همه چیز آسان نیست. «احساس آزادی، الگوی ثابت حرکت بدون گره خوردن به چیزی ذهن شما را تازه نگه می دارد و از هر تکراری ثانیاً ایجاد روال ها و عادات مثبت دشوار است . این باعث می شود همه چیز در زمان هایی استرس زا باشد. تغییرات مداوم، برنامه ریزی طولانی مدت را دشوار می کند استرول توضیح می دهد.

با وجود سختی های زندگی عشایری، به نظر می رسد برای یک نسل کامل از جوانان جذاب باشد که در نوعی «بازگشت به طبیعت» بازی می کنند و در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام از آن عکس می گیرند. اونجا ما دخترا رو پشت سر داریم آنها که وحشی به دنیا آمده اند، فرزندان خود را در فضای باز بزرگ می کنند ; به زوج عکاس تئو گاسلینگ و مود شالارد ، که در عکس های فوری زیبا عشق و سفر آنها را در محلی ترین مناظر جمع آوری می کند. آ سارا و جاش، یکی دیگر از گروه های خوش تیپ با استعداد برای پیدا کردن boho و طبیعی ترین آمریکای شمالی. به Corina Alulquoy، که در سفرهای خود در مورد فرهنگ بومی از ایالات متحده. یا حتی خواهران ایزابلا و الیزابت آبگ که آنها 365 روز در سال در ارتباط با خلقت زندگی می کنند .

"من این را باور دارم خیلی خوب است که این ابزار مردم را به بیرون رفتن بیشتر سوق می دهد ، در طبیعت حضور داشته باشد. نسل من با فناوری بزرگ شده است و به نظرم می رسد که اکنون شاهد آن هستیم چقدر می تواند شما را مصرف کند. بخش خوبی از ما ما بیشتر و بیشتر از آن آگاه هستیم ، و ما به دنبال راه هایی برای فرار هستیم. بیرون رفتن یک شکل طبیعی جدایی است. جالب برای دیدن تاثیر مثبتی که شبکه های اجتماعی علیرغم همه چیز دارند این هنرمند می گوید: از بسیاری جهات کاتالیزوری برای مصرف بیش از حد فناوری هستند.

وقتی از او می پرسم که آیا علاوه بر این، همه اینها ربطی به این واقعیت دارد که یک "قبیله" وجود دارد. به اشتراک گذاشتن کم و بیش همان سبک عکاسی و شخصی ، خنده. "احتمالاً از یک می آید تمایل به تعلق داشتن تلاش برای همذات پنداری با خود در هر جای جامعه که باشید، سبک ها و اشکال بیان مشابهی را در گروه ها می بینید. زندگی در بیرون به نسخه ای بی حد و حصر از این تبدیل شده است "، او منعکس می کند.

دقیقا به همین دلیل، مکان هایی مانند کوهستان ، سایتی که همیشه به دوستان خود توصیه می کنید، گرد هم آورده است گروهی از جوانان با نگرانی های مشابه : "مونتانا هویتی باورنکردنی دارد، با افراد باورنکردنی، و فرهنگی بسیار مجزا از بیشتر آمریکا. خیلی اشتراکی است، زندگی کندتر است، یک محیطی آرام و آرام این کانادایی میگوید: در بین تمام سفرهایم، اینجا جایی است که بیشتر احساس میکنم در خانه هستم.

شاید مقصر این ترجیح این واقعیت نیز باشد که پدرش که جنگلبان بود، در دهه 50 از او دیدن کرد و داستان های شگفت انگیزی را در مورد این منطقه برای شما تعریف می کند و به آن هاله ای تقریبا جادویی از شیفتگی برای یک کودک می بخشد. اساساً همان کاری که الکس چند سال بعد با عکس هایش انجام می دهد: به مکان ها و واقعیت هایی که سفر می کند با یک اغوای فراطبیعی عطا کند.

*شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید ...

- عشایر قرن بیستم: یک سفر جاده ای همیشگی در جستجوی زیبایی

- خلیج بایرون، باحال ترین و غیرعادی ترین شهر جهان

- "Born Wild" یا چرا باید فرزندان خود را در طبیعت بزرگ کنید

- این زوج مسافری هستند که به آنها حسادت خواهید کرد (و باید آنها را در اینستاگرام دنبال کنید)

- در جستجوی زیبایی در غرب وحشی

- هیپی آمریکا زندگی می کند

- واقعاً زندگی کردن در کشور چگونه است؟

- سندرم "من همه چیز را ترک می کنم".

- این زوج 15 سال است که با چهار فرزند خود به دور دنیا سفر می کنند

- دلایلی که هر کس باید حداقل یک بار در زندگی خود یک سفر جاده ای انجام دهد

- همه مقالات مارتا سادر

ادامه مطلب