ماکسول راشتون، هنرمندی که به دنبال افزایش آگاهی در خیابان های لندن است

Anonim

ماکسول راشتون، هنرمندی که به دنبال افزایش آگاهی در خیابان های لندن است 26493_1

پروژه ماکسول راشتون "لفت بیرون".

چه زمانی ایده این پروژه به ذهن شما رسید؟

این ایده پس از یک تجربه تقریباً ناچیز در سال 2015 شروع به تدوین کرد. بدون فکر کردن من از کیسه زباله پس از زمین خوردن روی آن عذرخواهی کردم! برای یک لحظه فکر کردم به یک بی خانمانی که روی زمین نشسته بود لگد زدم. آن دهم ثانیه برای من بسیار سورئال و نمادین به نظر می رسید. متوجه شدم که بعد از این تجربه درک بیشتری از وضعیت بد بی خانمان ها داشتم و می خواستم اثری هنری خلق کنم که درک دیگران را نیز تغییر دهد.

از چه موادی برای ساخت این مجسمه ها استفاده کرده اید؟

این یک تکنیک نسبتا ساده است که من از یک هنرمند دیگر یاد گرفتم که از ماده ریخته گری به نام Jesmonite استفاده می کند. گچ ها بدن خودم هستند، بنابراین به کمک نیاز دارم. باید در موقعیتی قرار بگیرم و در حالی که خیس است توسط Jesmonite پوشانده شوم و منتظر بمانم تا سخت شود و مانند سنگ شود. پس یواشکی از قالب بیرون می آورم، جسمونیت اضافی را جدا می کنم و با چسب اسپری می کنم و در کیسه زباله می گذارم. از بین تمام کارهای هنری من، این از نظر فنی ساده ترین اثر است.

ماکسول راشتون، هنرمندی که به دنبال افزایش آگاهی در خیابان های لندن است 26493_2

پروژه ماکسول راشتون "لفت بیرون".

مجسمه ها را کجا گذاشتید؟

از آنجایی که به نظر میرسید لندن شهری است که مجسمه برای آن ساخته شده است، میخواستم ببینم جمعیتشناسی مختلف در شهر چگونه به آن واکنش نشان میدهند. من پل را آزمایش کردم وست مینستر (در کنار پارلمان)، و مناطق واترلو، بانک و پیکادلی . میخواستم ببینم این اثر در یک زمینه سیاسی، در یک منطقه ثروتمند، در کنار صنعت توریست و در منطقهای با تمرکز زیاد افراد بیخانمان، چه واکنشهایی را برانگیخته است.

آیا می خواستید با بیننده دیالوگ ایجاد کنید؟

بله حتما. مانند بسیاری از کارهایم، در نظر دارم که بیننده چگونه ممکن است آن را تجربه کند. این قطعه تنها زمانی معنا پیدا می کند که در خیابان باشد. تنها زمانی که مردم ندانند این یک اثر هنری است، تبدیل به یک اثر هنری می شود، وقتی مردم آن را هنر می بینند، دیالوگ از بین می رود.

از ماکسول راشتون در Vimeo کنار گذاشته شد.

آیا تعامل یا پاسخ خاصی را به خاطر دارید؟

بله، دو تعامل برای من بسیار جالب به نظر می رسید. تیم این مجسمه را زیر پل واترلو قرار داد. در حالی که فاصله ام را حفظ می کردم متوجه شدم دو مرد که در خیابان زندگی می کردند به مجسمه علاقه نشان می دادند. آنها در کنار او خم شدند و شروع کردند به ژست بازیگوشی با یکدیگر. میتوانستم بگویم که آنها اصلاً تحت تأثیر کار نبودند یا از آن دلسوزی نکردند، زیرا آنها نیز بیخانمان بودند. آنها به سادگی با موقعیت خود به شیوه ای طنز آمیز شناسایی می کردند. بعد از دیدن عکس العمل آنها نسبت به مجسمه، بیشتر از وضعیت بی خانمان ها آگاه شدم.

تعامل دوم عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار داد. مجسمه را در منطقه ای به نام بانک قرار می دهیم. باز هم کمی دور می شویم و مردی را دیدیم که می دوید و کیف را در ارتفاع صورت مجسمه پاره می کرد . آشکار بود که او به شدت نگران بود و سعی داشت به کسی که فکر میکرد در خطر است کمک کند. رفتم و کار را برایش توضیح دادم و از دلسوزی اش تشکر کردم.

هدف از این پروژه چیست؟

حدس می زنم او می خواست دلسوزی را برانگیزد.

ماکسول راشتون، هنرمندی که به دنبال افزایش آگاهی در خیابان های لندن است 26493_3

پروژه ماکسول راشتون "لفت بیرون".

ادامه مطلب