نانسن و جستجوی قطب شمال

Anonim

نانسن و جستجوی قطب شمال

نانسن و جستجوی قطب شمال

در این روزهای بلاتکلیفی که در آن زندگی می کنیم، سفر تبدیل به یک فعالیت ممنوع چه باید از قبل تصور کنید، بخوانید و برنامه ریزی کنید . اگر حرکت کنیم، مبارزه با میل به حرکت ممکن است آسان تر شود به ماجراجویی، درام، نجات و ماجراجویی که باید با کسانی روبرو می شد که با ورود به دنیای شگفت انگیز سفر کاوشگر آنها به بهای رنج و روحیه مبارزات راهها را حفر کردند.

من دوست داشتم این مقاله را عنوان کنم "بدترین سفر دنیا" ، اما اینطور بود رابرت اف اسکات ، دومین نفری که به قطب جنوب رسید ، که به این ترتیب ماجراجویی خود را در قطب جنوب غسل داد. تباه کننده: با تراژدی به پایان رسید ، با رسیدن اسکات پشت سر نروژی آموندسن به قطب جنوب و مردن از گرسنگی و سرما هنگام بازگشت. این جزئیات، مرگ قهرمان داستان، چیزی است که مرگبار سفری را که نروژی انجام داده است، متمایز می کند. فریتیوف نانسن در سال 1893 ، زمانی که او برگن را ترک کرد در جستجوی قطب شمال اسطوره ای . کدام یک از این دو را می توان «بدترین سفر دنیا» دانست. نتیجه گیری خود را با مقاله زیر بگیرید و من شما را به قیاس بازی دعوت می کنم: نانسن شاید باید در خانه می ماند.

نانسن و جستجوی قطب شمال

نانسن و جستجوی قطب شمال

همه چیز با سؤالی آغاز می شود که در محافل علمی در ایالات متحده، انگلیس، فرانسه، آلمان و نروژ پرسیده می شود. آیا قطب شمال جزیرهای از خشکی است، قارهای منزوی که دائماً توسط یخ پوشیده شده است، یا یک بسته یخ در حال حرکت است که هر از گاهی کوههای یخی عظیمی مانند آنچه که کشتی تایتانیک را غرق کرد، پرتاب میکند؟ در سال 1883، نروژی فریتیوف نانسن، یک دانشجوی بیست و سه ساله که در اسلو زندگی می کند و با علاقه زیاد به جغرافیا و جانورشناسی از مناطق قطبی، اشاره می کند که قطب شمال فقط می تواند یک بسته یخی باشد. در انگلستان با اغماض با او رفتار می کنند ، و حتی در کشور خود نیز چندان مطمئن به نظر نمی رسند. با این حال، نانسن اطلاعات ارزشمندی دارد: اسکیموهای گرینلند کشتی Jeannette را پیدا کرده بودند، کشتی ای که در سال 1881 توسط روزنامه آمریکایی نیویورک هرالد ارسال شد و مملو از خبرنگارانی بود که در اثر له شدن یخ های قطب شمال می میرند. سه سال بعد، کشتی غرق شده ناشی از آن جنون که توسط کارگردانی مشتاق فیلم های انحصاری انجام شد، در فاصله 2900 مایلی دریایی از محلی که کشتی غرق شده بود به دنیا نشان داده شد: در واقع، قطب شمال حرکت کرد.

نانسن با وسواس این مشاهده، پنج سال آینده زندگی خود را وقف کرد مطالعه کنید و برای اثبات فرضیه خود آماده شوید: قطب شمال یک دریای یخ زده عظیم بود . نروژی یک ورزشکار متولد شده بود، اسکی باز متخصص که رکورد جهانی را در اسکی صحرایی به دست آورد و دانشگاه را با آموزش بدنی لازم برای زنده ماندن از سختی های قطب شمال جایگزین کرد. با این حال، ثبات به دست آمده پس از فارغ التحصیلی از کالج و تبدیل شدن به بخشی از موزه تاریخ طبیعی برگن به او اضطراب ناشی از تثبیت او در قطب شمال داد. حذف از کار خود به عنوان یک جانورشناس "اسمک"، نانسن در سال 1888 اسکی به پا کرد تا اوتو سوردراپ و چهار نروژی شجاع را همراهی کند. در کاوش گرینلند . آنها پانصد کیلومتر را از طریق یخچال های طبیعی بی نهایت «سرزمین سبز» طی کردند، دمایی که در دفترچه هایشان ثبت شده بود. - 45 درجه ، جان سالم به در برد کولاک و حمله خرس ، و آنها مجبور شدند به آن پناه ببرند ایگلوهای اسکیمو ، که نانسن یک سال با او زندگی کرد. در كنار inuit یاد گرفت تکنیک های بقا که آنها در نهایت او را متقاعد کردند که زنده ماندن از قطب شمال امکان پذیر است: او فقط باید به نروژ بازگردد و یک مهندس را متقاعد کند که یک کشتی تخریب ناپذیر بسازد.

نانسن یک بار در اسلو که در سال 1890 افتتاح شد، به آینه نگاه می کند و در آن مرد جوان بلوند با چشمان آبی نافذ را می بیند. او در تنها بیست و نه سالگی، دکترای علوم و پیشگام در اکتشافات قطبی است. . با معرفی نامه های مشابه، نروژی ایده های خود را در معرض دید قرار می دهد جوامع مختلف روشنفکران ، میلیونرهای علاقه مند به علم و اساتید مشهور دانشگاه. در انگلستان دوباره او را پذیرفتند با اغماض والا در حالی که آمریکایی ها به طرز حیله گرانه ای شک دارند. فقط نروژ، کشور مادری او، به نظر می رسد که مایل به گوش دادن به او است، و با هیجان انگیزه نانسن جوان، آنها را برای او فراهم می کنند. 25000 پوند نروژی برای راه اندازی فتح یخ دریای قطب شمال.

کاوشگر با به دست آوردن سرمایه، برای به دست آوردن وسایل به راه افتاد. او سی و چهار سگ ساموید، اسکی، مواد غذایی خرید و خدمه ای متشکل از دوازده نفر را به خدمت گرفت که با یک کشتی سفر کنند قاب ، برای مقاومت در برابر فشارهای یخ دریا در هنگام یخ زدن طراحی و ساخته شده است. بدنه آن، به ویژه کمان، با آهن و فولاد تقویت شده بود، در حالی که سکان آن را می توان به عقب تا کرد تا در یخ به دام نیفتد: این یک اسکله سه بادبانی بود که وقتی در یخ لنگر انداخته بود، باید به دنیا نشان دهد. که قطب شمال در حال حرکت و حمل بود نانسن تا شمالی ترین نقطه روی زمین.

نانسن در 24 ژوئن 1893 از برگن می رود ، بهره گیری از ذوب برای سفر به دهان رودخانه لنا در سیبری . قصد او این است که تا حد امکان در نزدیکی قطب به دام یخ بیفتد، بنابراین با استفاده از گذرگاه شمال شرقی، موفق می شود فرم را به داخل یخ در ارتفاع 77 درجه و 14 دقیقه شمالی . نانسن صبح روز بعد از جمجمه تحریک شده در 660 کیلومتری قطب شمال می نویسد:

"24 سپتامبر.

وقتی غبار بالا رفت، متوجه شدیم که اطرافمان را یخ نسبتاً غلیظی احاطه کرده است... منطقه مرده است: هیچ زندگی دیگری جز یک فوک و ردپای خرس گریزلی اخیر وجود ندارد.

تصویر 1897 از سفر نانسن در سال 18931896

تصویر 1897 از سفر 1893-1896 نانسن

تنها در صحرای قطبی، ملوانان Fram را آماده می کنند تا کشتی بتواند در آغوش کشنده یخ های بسته مقاومت کند. . نانسن در حالی کار می کند که انتقاداتی که علیه او وارد می شود در ذهنش طنین انداز می شود: جوزف هوکر بریتانیایی ، آخرین بازمانده اکتشاف جیمز سی راس به قطب جنوب، پیش بینی کرد که کشتی غیر قابل استفاده است و اینکه تنها در صورتی در مقابل محاصره مقاومت می کند که یخ از خط آب خود فراتر نرود. فراتر از آن ژنرال آمریکایی بود آدولفوس greely ، که با تحقیر خاطر نشان کرد: نانسن هیچ تجربه ای در قطب شمال ندارد و مردانش را به سمت مرگ سوق می دهد..

حقیقت این بود همه خدمه فرام از خطری که با آن روبرو بودند درک خوبی داشتند : آ یخ اقیانوس 3 تا 4 متر ضخامت دارد بی حرکتی که فقط سراب است. هنوز هیچ موجی وجود ندارد یخ دریای قطبی به لطف جزر و مد، باد و جریان های اقیانوسی در نوسان دائمی است. . این سرگردانی مداوم چیزی را به وجود آورد که مردان نانسن بیش از همه از آن می ترسیدند: هوموک ، نام اسکیمو برای نام برآمدگی های یخی که با بلوک شدن لبه های یخ بلند می شوند ( گل ها ) در مقابل یکدیگر قرار گرفتند و شیب هایی را تا ارتفاع چهار متر شکستند. این دیوارهای یخی باید مسئولیت در آغوش گرفتن فرام و انتقال آن به سمت شمال را بر عهده داشته باشند و نشان دهند که هیچ زمینی زیر برف وجود ندارد.

انتظار، با این حال، عذاب آور بود، و بین کولاک و دمای یخبندان ، ملوانان شاهد بودند که چگونه یخ رفت، کم کم کشتی را می پیچد . نانسن نقل می کند:

یخ با یک تصادف رعد و برق در اطراف ما فرو میریزد و در تپههای طولانی و شیبهایی بالاتر از پل فرام انباشته میشود.

بدتر از همه، کیسه یخ Fram را به سمت جنوب شرقی، دور از هدفش می کشاند. قطب شمال . شش هفته پس از محاصره، پس از تحمل دمای - 40 درجه ، نانسن هدف دست نیافتنی شمالی ترین نقطه کره زمین را بیش از هزار کیلومتر دورتر می بیند. اما سرگردانی یخ در دسامبر معکوس می شود و با سال جدید فرام در میانه زمستان قطبی در همان مکانی که دو ماه پیش بود قرار می گیرد. نانسن و مردانش یک سال را در قطب شمال گذرانده اند ، 330 مایل دریایی را در آغوش یخ دریا پیموده اند و هنوز نتوانسته اند از 85 درجه عرض شمالی.

نروژی که مصمم به رسیدن به هدف اصلی سفر است، دستانش را پایین نمیآورد: همراه با Hjalmar Johansen ، المپیکی موفق و دوست خوب نانسن به همراه سه سورتمه، دو کایاک و بیست و هفت سگ ، مسابقه را به سمت قطب شمال شروع کنید. آنها فرام را در 14 مارس 1895 رها کردند ، دو سال پس از شروع سفر او از برگن. خدمه رفته اند، در زمستان طولانی که در آن به دام افتاده اند به نمونه برداری از دما، عمق و عرض جغرافیایی ادامه خواهد داد . در همین حال، نانسن و یوهانسن باید عوامل را تحمل می کردند پایین ترین - 50 درجه ، با علم به اینکه کشتی را در سفر برگشتشان زمینگیر نمی کنند: فرام یک سال بعد، در تابستان 1896 به اسلو رسید.

Hjalmar Johansen و Nansen در حال راه رفتن روی یخ در جستجوی قطب شمال

Hjalmar Johansen و Nansen، در حال راه رفتن روی یخ در جستجوی قطب شمال

نانسن و یوهانسن هرگز فکر نکردند که به فرم برگردند : مقصد مستقیم او قطب بود و بعدها جزایر فرانتس یوزف لند، جلوی سیبری روسیه . کل برنامه سفر 1852 کیلومتر بین شکاف ها، هاموک ها، خرس های سفید و دماهای سرد و نانسن امیدوار بود که بتواند در چهار یا پنج ماه با آن روبرو شود. نروژی ها صد روز مملو از آذوقه هستند. طبق قانون خشن قطب شمال، سگ ها در حالی که می رفتند تا به عنوان غذا برای دیگران سرو کنند اعدام می شدند . مرحله اول، 667 کیلومتر تا نقطه نامرئی که قطب شمال را مشخص کرده است، ابدی می شود. 8 آوریل نانسن و یوهانسن، سه هفته پس از ترک فرام، متوجه ناامیدی خود می شوند که فقط در 86 درجه و عرض جغرافیایی 3 شمالی : آنها برای سفر تنها 87 کیلومتر به سه هفته زمان نیاز داشته اند که به دلیل انحرافات مداوم ناشی از وجود دامنه های یخی بسیار بلند و حرکت در جهت جنوبی یخ دریا به تاخیر افتاده است. آنها بدون حرکت روی تردمیل سفید راه می روند.

نروژیها بدون انگیزه تصمیم میگیرند به سمت سرزمین اصلی بروند. سرزمین فرانتس یوزف 666 کیلومتر با موقعیت آنها فاصله دارد و طی دو ماه طول می کشد تا دشت های یخ زده قطب شمال را طی کنید. آنها باید از کانال های متعددی روی کایاک خود عبور کنند ، حمل سگ و مواد چند بار در روز برای ادامه پیشروی خستگی ناپذیر به سمت سرزمین اصلی.

24 ژوئیه 1895 نانسن در دفتر خاطرات خود می نویسد:

پس از دو سال، یا تقریباً، ما چیزی را بالای آن خط سفید افق می بینیم.

زمین در دید : در گوشه شمال غربی فرانتس یوزف لند، نانسن و یوهانسن به یک جزیره ای با نام مستعار اوا - لیو، به افتخار همسر و دختر سابق. آنها دو سگ دارند، اگرچه خوشبختانه، فوک ها و خرس ها در مجمع الجزایر به وفور یافت می شوند و برای به دست آوردن قدرت و پوشیدن پوست خود شکار می کنند. . یکی از آنها به کشتن یوهانسن که به طور معجزه آسایی توسط این نیروها نجات یافت بسیار نزدیک خواهد شد شوت دقیق نانسن . روزهای سختی بود و هدف بازگشت به نروژ در کمترین زمان ممکن تنها وسواس او شد: در 4 آگوست، آستر شده در کت های پوست خرس و مملو از گوشت خشک شده فوک، کاوشگران کایاک های خود را مانند یک کاتاماران پلینزی به هم می بندند، و برای عبور از مجمع الجزایر فرانتس یوزف به راه افتادند.

آنها به مدت سه هفته در جهت جنوب غربی حرکت می کنند، طی 185 کیلومتری بین کوه های یخ و نجات از حمله یک شیر دریایی . با وجود تلاش هایش، زمستان قطب شمال در ماه اوت می آید و در پایان این ماه از سال 1895 خواهد بود که نانسن و یوهانسن دوباره از کیسه یخ غافلگیر شدند. جزیره جکسون . کاشفان تصمیم گرفتند که زمستان دیگری را در قطب شمال بگذرانند یک سرپناه راحت و صعب العبور آماده کنید : آنها پناهگاهی ساختند که در زمین حفر شده بود، پوشیده از مخلوطی از سنگ، خزه و پوست دریاچه دریایی که در ماه های سیاه زمستان، فضای داخلی را منزوی می کرد.

از سپتامبر تا مه آنها در قفل ماندند ، در قرنطینه ای سرد که تنها حواس او را پرت می کند دیدارهای پراکنده خرس های سفید بود. با این حال، زمستان دلپذیری بود و نانسن در دفتر خاطرات خود ثبت کرده است که حتی با خوردن گوشت شیر دریایی چاق شده است . نروژی ها که با آسایش پناهگاه خود در جزیره جکسون احیا شده بودند، در 19 می 1896 به مقصد مجمع الجزایر اسپیتزبرگن ، در لبه یخ، به امید یافتن کسی زنده. جستوجو بینتیجه است و مسافران شک دارند که تا چه حد پیشروی کردهاند، و اگر آن جزایر مشابه جزایری که پشت سر گذاشتهاند، همان جزایری نیستند که فکر میکردند رها کردهاند.

آنها به مدت سه هفته در امتداد سواحل اسپیتزبرگن دریانوردی می کنند، در اثر طوفان های برفی که هر روز را به جهنم سفید تبدیل می کند، تکان می خورد: هیچ اثری از زندگی نیست ، نه فراتر از تکه های کولاک دیده می شود. به نظر می رسد که ارواح خوب به دست آمده در طول زمستان همراه با یخ که در حال نازک شدن است تبخیر می شوند. ناگهان، یک شیر دریایی به سمت کاتاماران آنها پرت می شود و در یکی از کایاک ها سوراخ می کند و لباس ها و لوازم آنها را خیس می کند. آنها با عصبانیت به ساحل پناه خواهند برد: قطب شمال یک قدم تا شکست دادن آنها فاصله دارد.

حمله والروس

حمله والروس

در 17 ژوئن، نانسن با یوهانسن در یک پناهگاه موقت حبس شد. او فکر می کند که صدای پارس سگ را می شنود . سپس او به وضوح صدای یک مرد را تشخیص می دهد. چه کسی در اوج تابستان در میان برف های دورافتاده قطب شمال قدم خواهد زد؟ شیفته، نانسن اسکی هایش را می پوشد و به دنبال صاحب آن سگ می رود. . نروژی این برخورد را چنین روایت می کند:

مردی را از دور میبینم. کلاهم را تکان میدهم، او هم تکان میدهد. سپس با هم دست میدهیم. در یک طرف، یک اروپایی تمیز تراشیده و متمدن با لباس ورزشی انگلیسی و چکمههای لاستیکی، در طرف دیگر، وحشی که لباس های کهنه کثیف پوشیده است سیاه با چربی و دوده، با موهای بلند و ریش پشمالو."

نجیب زاده انگلیسی نامیده می شود فردریک جکسون و مانند استنلی که زنده استون خودت را پیدا کن جکسون به نانسن سلام و احوالپرسی می کند: «مگر تو نانسن نیستی؟ توسط Jove، خوشحالم که شما را می بینم! و هر دو با بازی در تصویری که روز بعد توسط عکاس همراه جکسون جاودانه شد، دست دادند. دو ماه بعد، نانسن و یوهانسن در اسلو بودند. جایی که مردم به عنوان قهرمان پذیرفته شدند و بین در آغوش گرفتن اعضای سابق خدمه Fram.

این دومین سفر بد جهان را به پایان می رساند . اکنون که حماسه نانسن را می شناسیم، شاید بتوانیم آن را استدلال کنیم رابرت اسکات مورد حمله ماهی دریایی و خرس سفید قرار نگرفت ، و نه مجبور شد در یک پیاده روی بی حرکت با نوسانات کیسه یخ مبارزه کند. فتح قطب شمال باعث شد پایه های سفرهای آتی به قطب جنوب گذاشته شود. ، ی رولد آموندسن، برنده مسابقه نروژ و انگلیس برای فتح قطب جنوب ، روش های نانسن را در آماده سازی اکسپدیشن خود به دقت مورد توجه قرار داد. نروژی خود را با سگ های سیبری مسلح کرد، همانطور که جانورشناس جوان از فرام، این جزئیات چیزی است که موفقیت سفر او را نشان می دهد. اسکات که به پونی های بریتانیایی اعتماد داشت، در نهایت این بار بدترین سفر دنیا را بازی کرد..

یادداشت نویسنده: برای خوانندگان علاقه مند به اکتشافات قطبی، کتابشناسی استفاده شده در این مقاله به شرح زیر بوده است:

  • ایمبرت، بی. چالش بزرگ قطب ها . یونیورسال آگیلار، مادرید، 1990.

  • نانسن، اف. دورترین شمال . Birlinn Limited، ادینبورگ، 2002.

  • فروش، آر. دستیابی قطبی: تاریخچه اکتشافات قطب شمال و قطب جنوب . کتاب های کوهستان، سیاتل، 2002.

فریتیوف نانسن

فریتیوف نانسن

ادامه مطلب