دلایل دوست داشتن ریبرا ناوارا

Anonim

اگر هنوز Comunidad Foral را در پاییز نمی شناسید، به این مسیر توجه کنید یک فرار از طریق ریبرا ناوارا پر از طعم، مناظر و تاریخ

OLITE، یک سراب واقعی

مسیر کنار رودخانه از اولیت شروع می شود و در غروب این کار را انجام می دهد. با Olite وارد شوید قلعه نورانی او چیزی است که به راحتی فراموش نمی شود. بله، این شهر جواهری است که در هنگام عبور شکوه خود را آشکار می کند برج مناره و رسیدن به میدان سن کارلوس، قلعه ای که دربار پادشاهان باستانی ناوار در آن تأسیس شده است، یک چشم انداز رویایی است. کلیسای همسایه شما، گوتیک سانتا ماریا لا رئال شگفتی دیگری است

به عنوان محل اقامت، Parador de Olite را پیشنهاد می کنیم، بخشی از قلعه بدوی که در آن می توانید از یک ضیافت سلطنتی لذت ببرید و مانند یک کودک بخوابید. در سکوت دیوارهایش

اولیت پارادور

مسافرخانه اولیت (ناوارا).

بعد از ظهر

در ناوارا نمی توانید شراب را از دست بدهید و بعد از ظهر اولیت در Bodegas Ochoa مکانی برای لذت بردن از آن است. افتخارات را انجام دهید خواهران اوچوا، آدریانا شرابساز و بئاتریز مسئول بازاریابی هستند. گفتگوی دوستانه و شیوا، اشتیاق آنها را به دنیای شرابی که در حال حاضر هستند نشان می دهد نسل ششم

آنها در مورد گل سرخی که ناوارا را مشخص می کند صحبت می کنند و همچنین در مورد آن صحبت می کنند سفید، قرمز و مسقطی با دقت و موفقیت برابر تخمیر شده است. آدریانا به Condé Nast Traveler می گوید که چگونه شراب های یک عمر متعلق به پدرش خاویر است، در حالی که او به همراه خواهرش به عنوان شراب ساز کار می کند. آبگوشت های جدید را امتحان کنید، همیشه نام خانوادگی خود را که با آن امضا می کنند، احترام می گذارند، درست مانند پدربزرگشان، '8ª'.

یک پاراگراف برای روشن شدن آن موسکاتل خاویر اوچوا در بین ده بهترین انتخاب شده است از جهان. دختران او توصیه می کنند آن را همراه با فوی گراس مصرف کنند.

قلعه اولیت ناوار

قلعه اولیت، ناوار.

در طول شام کاخ در پارادور، زیر یک لوستر قرون وسطایی و در یک میز بی عیب و نقص، رئیس D.O. ناوار، دیوید پالاسیوس، جفت شدن هر غذای پاییزی را توضیح می دهد که در آن قارچ یا فوی گراس، کمپوت گوجه فرنگی یا کمپوت وجود ندارد. ترافل کبک.

جوهر شراب آن با معطر بودن مشخص می شود انگور نارنجک. دیوید می گوید که چگونه گل رز، که گاهی اوقات دوم در نظر گرفته شده است، در ناوارا است یک گوهر واقعی که مانند هیچ کس از خود مراقبت می کند. به حدی که برای یک قرمز به 1 کیلو انگور نیاز دارید در حالی که برای رز ناوارس 2-3 کیلو مصرف می شود.

تاکستان های اولیت

تاکستان ها در اولیت.

در جفت شدن میتوانید از شرابهای قرمز گرانقیمت پرنسیپ د ویانا، رز 100% گارناچا از Bodegas Pagos de Araiz (بازدید اجتنابناپذیر در گردشگری شراب اولیت) یا یک نوشیدنی سفید لذت ببرید. 100% Chardonnay لحظه ای که دیوید پالاسیوس مداخله می کند: "و افسانه می گوید که انگور شاردونی مستقیماً از فلسطین به ناوارا رسید، جایی که پیدا شد. آب و هوای خنک ناواران برای رشد آن ایده آل است و اینکه نام آن با کلمه عبری Shaar-Adonai (دروازه خدا) مطابقت دارد.

کانال امپریالیستی آراگون

این مهم ترین کار بود اروپای روشنگری در ژانر خود همه چیز از زمانی شروع شد که کانون اصلی ایتالیایی بود رامون دی پیگناتلی برگشت در s. شانزدهم که از جریان رودخانه ابرو آگاه بود، می خواست با ساختن خندقی از آن بهره ببرد آبیاری باغات

رویای جاه طلبانه او از کانال midi فرانسه سرچشمه گرفت و او آرزو داشت دریای کانتابریا را با دریای مدیترانه یکی کند. پروژه او که قبلاً توسط کارلوس سوم در نظر گرفته شده بود، در دوران امپراتوری کارلوس پنجم به عنوان امپراتوری آکویا، بعدها به اوج رسید. کانال امپراتوری آراگون به طول 110 کیلومتر آبیاری و ناوبری از فونتلاس تا ساراگوسا.

رونکال ولی ناوار

دره رونکال، ناوار.

سد بوکال کانال را شروع می کند و نام شهر را می گذارد که در آن 300 نفر که در آن کار می کردند زندگی می کردند. اگرچه در دهه هفتاد از سکنه خالی شد، اما همچنان باقی مانده است مدرسه دوست داشتنی شما با نقشه های اسپانیا آن زمان و میزهای چوبی.

آیا اینطور است تئاتر جذاب، کلیسای نئوکلاسیک با ساعت آفتابی تی شرت، کاخ کارلوس پنجم - خانه سیل گیر قدیمی - و هزارتوی آن که در آن می توانید در آرامش گم شوید، زیرا اگر چیزی در این مکان نفس بکشید، همان است. آرامش

یک نقطه خوشمزه در سواحل ابرو احاطه شده توسط درختان و تاریخ جایی که هنوز آلمادیا برگزار می شود که در ماه می، جشن خود را به افتخار گانچروها، آن ها، جشن می گیرد مردانی که لباس پوشیده از پلیکو در حال رانندگی در رودخانه هستند تنه های رام نشدنی پیرنه تا دره.

پانورامای ابرو در تودلا

نمای پانوراما از ابرو در تودلا.

تودلا، پایتخت ریبرا ناوار

فقط با ورود به میدان لوس فوئروس در تودلا احساس می کنید غنای تاریخ آن که توسط سلتیبری ها، رومی ها، اعراب، یهودیان و مسیحیان نوشته شده است، با استادانه ای توسط سانتی لورنته، از تودل، روایت می شود که وقتی از نشان های اشراف که نماهای میدان را احاطه کرده اند، با خرما صحبت می کند، شور و اشتیاق به سرزمین خود را تراوش می کند. از 1119، زمانی که تودلا از مسلمانی به مسیحی تبدیل شد.

بالکن ها نیز داستان خود را از طریق آن بازگو می کنند سپر مرینداد د تودلا. و سرامیک های تقدیم به اسلام و اسرائیل مشاهده می شود. تودلا سرزمین شاعران یهودی بود و محله یهودیان آن بود زمانی که پادشاه سانچو هفتم قوی، این کشور که به خاطر ارتفاعش لقب گرفته بود، از آنها در داخل دیوارهایش استقبال کرد و از آنها دفاع کرد.

در جایگاه موسیقی مدال های افتخاری به نوازندگان ناواری مانند اسلاوا، ساراساته، گایار، گازتامبید به چشم می خورد. معبد همچنان ستاره دار است جشنواره های تودلا، بازی وفادارانه و متوالی La Polca de Tudela، La Jota، El Baile de la Era و La Revoltosa.

دومی نام کنجکاو خود را از آن گرفته است کارگردانی که مهمانی را بیشتر دوست داشت که ارکستر رهبری می کرد و او با عجله رهبری می کرد تا به ولگردی و ولگردی برود دیوونه کردن لوله کش ها و مجبور کردن اهل محله برگرداندن رقصیدن

میدان فوئروس تودلا

میدان فوئروس تودلا.

در مسیر رسیدن به فروشگاه لذیذ محصولات ناواران Bona Maison، سانتی به ما می گوید باغ هایی که می توانید در فضای باز غذا بخورید، مزه کردن بهترین سبزیجات، که به لطف ابتکار Santi Lorente و Anabel Hueget است را می توان به صورت کنسرو به دست آورد در فروشگاه او، از 6 اکتبر 2021 باز است.

این استقرار محصولات صنعتگران درجه یک، مانند مربای گوجه فرنگی و فلفل پیکیلو، مارچوبه LC، براندی Mandragora Ordoki، یا معروف Mantecados از Tudela.

موزه از سزار مونوز سولار, یکی از مشهورترین نقاشان فیگوراتیو ناوارانی در قرن بیستم، در سال 2021 صدمین سالگرد تولد خود را جشن می گیرد و با برگزاری این نمایشگاه از او تجلیل می کند. سالهای راز که به گفته پسرش توماس مونوز آسنسیو، هنرمند و طراح نمایشگاه، آثار این هنرمند را در طی بیست سالی که او دور از تودلا، در نیویورک، پاریس و رم گذراند. نقاشی هایی که در آنها پرتره نگار بزرگ او بود، به عنوان مثال در آنها دیده می شود پرتره سوفیا لورن با جمجمه همسایگی، زیبایی و طبیعت زودگذر زندگی را منعکس می کند.

کلیسای جامع سانتا ماریا د تودلا، معماری سیسترسین، قدمت آن از قرن. دوازدهم، زمانی که بر روی مسجد موجود ساخته شد. در Calle del Juicio میتوانید درگاه قرون وسطایی آن را پر از مدلها ببینید. کتاب سنگی که تداعی کننده گناه و وسوسه است زیرا شر بیرون از کلیسای جامع است و خیر، داخل درها.

کلیسای جامع سانتا ماریا تودلا

کلیسای جامع سانتا ماریا د تودلا (ناوارا).

محصولات باغ

وقت لذت بردن است پیشخمهای حومه ناوارس و کجا بهتر از ال لچوگوئرو د کاسکانته که نامش به جد مالکان برمی گردد، آنجلینز البه lechuguerica، که یک کارخانه کاشت کاهو داشتند و در آنجا غذاخوری راه انداختند که امروز نسل سومی است که توسط کارملو و آنجلینز اداره می شود، تبدیل به رستورانی شده است که غذای آن ارتباط تنگاتنگی با باغ آن دارد. آنجا بسته به فصل بهترین کنگر، شکار، ماهی... را می خورند.

برای شراب، آنهایی از Bodegas Marqués de Montecierzo، که نصب آن در آغاز قرن بیستم از بزرگترین آسیاب آرد در اسپانیا تا اردوگاه کار اجباری در طول جنگ، تا زمانی که خانواده لوزانو محل را بازسازی کردند، آن را به کارخانه شراب سازی تبدیل کردند و از تاکستان های خود انگور را از زمین کلسیکی آوردند. رشد ارگانیک که شرابهای استثنایی مانند Emergente قرمز یا رزهای که سه سال متوالی برنده شده است تولید میکند. جایزه بهترین رز ناوارس.

زیرا همانطور که مالک، خواکین لوزانو می گوید، آنها آنها کشاورز و شراب ساز هستند، و آنچه شراب را متمایز می کند این است تروآری که انگورهایش می رویند.

خوابیدن در شهر ویلافرانکا است از باروک کلیسای محلی ویرجن دل پورتال لذت ببرید جایی که، اتفاقا، غول ها منتظر هستند تا در مهمانی ها، از صومعه کارمن یا صومعه قدیمی تبدیل به خوابگاه Alesves, جایی که غذا بخوریم و به طرز شگفتانگیزی بخوابیم، نه بدون اینکه اول سوخته باشیم کمی آدرنالین در دویدن شبانه شهر.

افسانه ها و داستان های زائران

پل روی رودخانه آرگا نام خود را به شهر Puente de la Reina، در چند کیلومتری پامپلونا، میدهد و یکی از مکانهای نمادین Camino de Santiago است. Codex Calixtinus که در آن مسیرهای Roncesvalles و Somport که در Plaza de los Fueros de Obanos، در Puente de la Reina گرد هم آمدهاند، در حال حاضر یکی هستند، تبدیل به راه فرانسوی

مغازه هایی با نقوش کامینو، زائران با کوله پشتی، عصا و توهم در چهره، و معماری به یاد ماندنی که گوتیک به دلیل اندازه و افسانه زیبایش متمایز است کلیسای صلیب چوبی، آنها می گویند که این یک هدیه آلمانی از طرف زائرانی بود که در پیاده روی طاقت فرسا خود در Puente de la Reina مهمان نوازی و محبت یافتند و برای سپاسگزاری اهدا کردند. مجسمه سلطنتی

و می گویند که بر روی پل بیدار ایستاده است تصویر ویرجن دل پوی، قدیس حامی شهر، نام مستعار ویرجن دل تکسوری (پرنده) توسط پرنده کوچکی که هر روز صورتش را می گیرد. زمانی که تصویر باید به داخل کلیسا منتقل می شد و txori نتوانست داخل شود تا آن را تمیز کند، او از اندوه درگذشت.

رایحه فلفل کبابی از بازاری که ساکنانش نشسته اند و آنها را بریان می کنند، پوست می کنند و کنسرو می کنند، در شهر پخش می شود. یک چت خوب اطراف سبزی خوشمزه

پل ملکه ناوار

پل ملکه ناوار.

از آرامگاه معبد سانتا ماریا د یونات، در قلب والدیزاربل، آنها می گویند "احساسات بی پایان را در سطح تجربه کنید. صلح، رمز و راز، تاریخ…” این یکی از معبدهای پیشنهادی است معماری رمانسک ناوارا، ساخته شده در همان مرکز جغرافیایی، که نیروهای تلوریک به آن نسبت داده می شود، دیده می شود. نشانه های اسرارآمیز سنگ تراش ها و بدون علم خاصی به نظم تمپلارها مرتبط است.

پامپلونا (و آنچه در مورد آن ناشناخته است)

به سختی می توان در چند سطر حقایقی را که می سازند تعریف کرد پامپلونا امروز بازدید تئاتر از Viajes Divertis یک روش سرگرم کننده و آموخته شده برای گوش دادن است پادشاه سانچو ششم "خردمند" نسخه خود را از تاریخ ناوارس یا به خدمتکار راهبه های ماگدالنا وقایع زمانی که پامپلونا به سه شهر (محله) تقسیم شد که اصلا به هم نمی رسید و به طور مداوم در بیداد

برای تکمیل تور تاریخ غنی شهر نسخه خندهدار و سرکش سانتیاگو لسمز زابالگی، نویسنده کتاب راهنمای جالب برای پامپلونا وجود دارد که ناشناختهها را فاش میکند. شروع می شود با را زیرا از fueros ناوارس در حالی که مجسمه را به قیام علیه تلاش برای لغو آنها در سال 1893 توسط گامازوی آلمانی

مدل، روزا اوتیزا، عاشق خوزه ماریا اوباگو بود. نویسنده این مجسمه به همراه برادرش. مادری که منشورها و زنجیرهای ناوار را در اختیار دارد. سال 1903 است، جمعیت مدلی را که او با مجسمه ساز صاحب سه فرزند شده است و این رسوایی مسلحانه است.

نمای ساختمان شهرداری پامپلونا

نمای ساختمان شهرداری پامپلونا.

در جایی که سانتیاگو توصیه میکند که در هنگام شمارش این برای گوشهای حساس نیست، ستون هنوز وجود دارد چگونه اعضای اعدام شدگان را تکه تکه کردند و به تیرک شوم آویزان کردند. برای شیرین کردن جالب ترین و خونین ترین داستان ها، چیزی مانند امتحان کردن پینچوها از La Vieja Iruña نیست، که لذت و اصالت آنها جایزه شانزدهم را برای قهرمانی Euskal Herria Pintxos در سال 2021 به ارمغان آورده است.

و منو را با طعم پینتکسو و کوکتل در Baluarte Terrace، مکانی بینالمللی که در آن میتوانید از محصولات لذیذ محلی و مجموعهای از کوکتلهای کارلوس رودریگز، صاحب آن لذت ببرید، که خود را اینگونه تعریف میکند. ساقی که با کوکتل شیکر خود به خارج از کشور سفر کرده است و با ارائه یک منهتن یا ماری خونین در تراس بزرگ و آوانگارد خود، آن را عملی می کند.

وقت بازدید است Plaza del Ayuntamiento، مکانی نمادین که در آن سه محله، San Cernín، San Nicolás، و La Navarría وجود دارد. آنها در سال 1423 به لطف کارلوس سوم، پس از 400 سال مبارزه، پیپ صلح را دود کردند، و جایی که چوپینازو یکی از مشهورترین فستیوال های اسپانیا راه اندازی می شود، آن سن فرمین ها که یک روزنامه نگار جوان ستاره تورنتو ارنست همینگوی به شهرت جهانی رسید پس از عاشق شدن با آنها

داخل درها منتظرند یک بازی غول پیکر قالیچه غاز و توضیح او در مورد اینکه چگونه بازی معروف، معکوس Parcheesi، دلیل خود را برای بودن به عنوان یک نقشه تمپلار از Camino de Santiago داشت.

ارگ پامپلونا

ارگ پامپلونا.

کلیسای جامع پامپلونا اخیراً در صومعههای گوتیک خود مورد استقبال قرار گرفته است بازار عتیقه جات، کلکسیون، اشیاء دست دوم، به بازدیدکنندگان این امکان را می دهد که در محیطی باشکوه، زیر نظر شرکت آمه اند آرت که وظیفه انتخاب بهترین برندهای طراحی و نویسنده را بر عهده دارد، قدم بزنند و خرید کنند.

در شام در Casa Manolo غذاهای لذیذی مانند خوک شیرده کاملا بریان شده یا ماهی کاد با خرچنگ. شرابهای ناوارس بهعنوان یک جفت و برای دسر، آهنگهای دلانگیز این سرزمین برای به اوج رسیدن سفری بینظیر که بین ورقههای نرم هتل Tres Reyes خاتمه مییابد، بسیار توصیه میشود و واقع شده است. در مرکز شهر.

ادامه مطلب