کادیز پاسخ است

Anonim

cdiz پاسخ است

کادیز پاسخ است

پایتخت زندگی زیبا هرگز بیش از آنچه هست تظاهر نکرده است و من شاگردی بهتری را برای جهان آینده تصور نمی کنم. کادیز قصد دارد به تنها روش ممکن در برابر این بیماری همه گیر بایستد: پر کردن آسمان از امید.

«کای، که صبح از خواب بیدار میشود / آسمان مرا پر از زنان کادیز میکند»، سرود -چون چنین است- اثر الخاندرو سانز و لا نینا پاستوری به عنوان واژهنامه کامل احساس کادیز، که این روزهای دوری و نگاه اجتماعی بسیار ضروری است. از یک نگاه به دیگری چه بیمعنی: اگر عشق باقی بماند.

  • کی می توانم برگردم تا خودم را قفل کنم
  • با تو در یک حیاط
  • بگذار باد از میان گلدان ها عبور کند
  • سوت برای تانگو
  • من بالاخره مردمم را خواهم دید
  • بالاخره خودمو میبینم
  • کای دل منتیرو
  • میمیرم براش میخوام برگردم

من گزارش هایی از آن را خواندم جدید عادی شهود من مثل همیشه است و چگونه نترسید، درست است؟ روانپزشک منعکس می کند انریکه گارسیا برناردو که «این بحران یک رویداد آسیب زا عظیم بی سابقه و مانند بازگشت به غارها و برقراری مجدد پیوندها و سنت ها، دور خانواده گرد می آییم». آنها می گویند آنچه خواهد آمد، خواهد بود واقعیت اسپارتی, بازگشت به سادگی جایی که ما برای مردم محلی ارزش بیشتری قائل خواهیم شد و از فحاشی دور خواهیم شد: آن کادیز است. دنیایی که در آن تجمل، کیسه ای نخواهد بود جز یک لبخند و یک چای بابونه در بعد از ظهر: این کادیز است، همیشه همینطور بود.

وطن از ساحل Caleta ، در کنار قلعه های سن سباستین و سانتا کاتالینا ، و کلیسای لا پالما که خیابانی به همین نام را می بندد، پر از بوی نمک و گزنه و ماهی کوچولو. تاکستان همچنین خانه یکی از بارهای ضروری من است: ال فارو، میخانه غذاهای دریایی که توسط گونزالو کوردوبا که هنوز، هنوز به محصولات تازه و نوشیدنی های کوتاه اعتقاد دارد. گوشه های بیشتر کجا در مورد روح؟ بار Bodeguita El Adobo توسط Paco Abeijó در نوسان کامل خیابان تسبیح یا یکی از بهترین سرخ کردنی های استان و جشنواره ای از غذاهای صادقانه در هر میز... سگ ماهی ترشی شده، آکادمیاس، ماهی دریایی، شکم، ماهی خال مخالی با پریناکا یا برخی از سیب زمینی های فوق العاده آلیناس. میخانه Manzanilla استاد پپه گارسیا گومز ، از آغاز قرن گذشته ایستاده و به پیشنهاد کاملاً رادیکال خود وفادار است: به تنهایی و چیزی بیش از شراب های Sanlúcar de Barrameda . و من نمیتوانم (نمیخواهم) گادیر را -به قول خودش- رها کنم بدون اینکه روی آن رویای زندگی که هست گام بردارم. aponiente و نور عظیم آشپزخانه و قلب آنجل لئون.

سرزمین ساحل Caleta ، در کنار قلعه های سن سباستین و سانتا کاتالینا و کلیسای لا پالما که خیابانی به همین نام را می بندد، مملو از بوی نمک، گزنه و ماهی کوچک می دهد . من نمی دانم زندگی بعدی چگونه خواهد بود (چه کسی می داند؟) اما می دانم که می خواهم آن را با تانگو و امید پر کنم. کادیز پاسخ است، زیرا همه سؤالات، همه تردیدها و همه مسیرها را می توان در آن شیوه زندگی، در زیبایی عطاویستی نگاه او خلاصه کرد: بدون عجله، بدون سرما، بدون ترس.

یارو در شب

یارو در شب

ادامه مطلب