Jávea برای اولین بار دوست دارم

Anonim

Jvea

جاوه همیشه ایده خوبی است

شاید خودت بشناسی جاوه قلباً یا برعکس، شما هرگز وسوسه نشده اید، اما برای مدت طولانی وسوسه شده اید. شاید یک بار تنها بوده اید یا شاید آن را معلق داشته باشید.

به هر حال، هر آنچه که قرار است به شما بگوییم برای شما اتفاق خواهد افتاد. صحبت از تعطیلات (برخی از ساکنان قبلی) که به ما در ایجاد کمک کرده اند این راهنمای احساسات و مکانها در Jávea:

مانند سورولا در هر گوشه ای الهام خواهید گرفت

"Jávea عالی، عظیم، بهترین چیزی که من برای نقاشی می دانم. همه چیز را شکست می دهد. من چند روزی خواهم بود. اگر آنجا بودی، دو ماه». در سال 1896، به محض ورود به جاوه، آن را در اولین تلگرام خود برای همسرش کلوتیلد شرح داد.

و برای به تصویر کشیدن آن احساسی که نقاش والنسیا نسبت به این دهکده ماهیگیری کوچک داشت، فقط باید مکان های آن را مرور کنیم: تنها قدم زدن در بندر جاوه و ساحل گراوا برای درک منظره و نوری که سورولا نقاشی کرده است کافی است. در نقاشی های او، اما اگر بخواهیم کمی به نماها در حالت اولیه نزدیک شویم، کافی است به آن فکر کنیم. دماغه سن آنتونیو از انتهای موج شکن بندر، راه بروید یارو سفید یا به بالا بروید دیدگاه Creu del Portitxol.

دیوید گوتیرز دارای مدرک تاریخ هنر، راهنمای مسیرهای خصوصی در Sorolla در Javea است. و نویسنده وب سایتی است که در آن همه آنچه را که هنرمند برای این بخش از دریای مدیترانه احساس کرده است، جمع آوری می کند، که او تنها چند سال پیش به لطف شریک زندگی خود کشف کرد.

او اهل مادرید است اما از سال 2018 اینجا زندگی میکند و از قبل وسایل ضروری خود را دارد: "گوشههای جاوهآی وجود دارد که من عاشق آنها میشوم، اما اگر مجبور باشم یکی از آنها را انتخاب کنم. پیادهروی در اطراف Cabo de San Martín در مسیری که از دیدگاه Creu del Portitxol شروع میشود.

Jvea

مدیترانه ای در خالص ترین حالتش

تابستان های دوران کودکی خود را به یاد خواهید آورد، مهم نیست کجا بوده اند

پدر و مادرم در سال 1987، درست در سالی که من به دنیا آمدم، خانه ای در جاوه خریدند. یادم می آید زمانی که در رستوران دیانا که یک کلبه بود خودم را با حلزون پر کردم. غذاهای برنجی در Trinquet، که هنوز هم یکی از بهترین هاست، و بعدازظهرها در میدان مجاور بازی می کنیم، تا زمانی که والدین ما غذا خوردن را تمام کردند. مزکویدا و پاپ (تانگوی فعلی) نیز اسطوره ای بودند.

کلارا پویگ د لا بلاکاسا به این ترتیب ما را به یاد کارتپستالهای (البته خوراکشناسی) جاوهای دوران کودکیاش میاندازد. او تابستان را تا 18 سالگی در اینجا گذراند و پس از چند سال غیبت («من و جاوه رابطه عشق و نفرت داشتیم»)، چهار سال پیش او اینجا سوار شد. رستوران خودش تولا، آخرین نفری که در اینجا یک ستاره میشلن دریافت کرد.

و با داستان تابستانی که ما را از راه دور میفرستد، ادامه مییابد: "دلم برای ساحل پورتیتکسول و آن وعده های غذایی در لا باراکا تنگ شده است، با سارافون و نمکدان چسبیده به پوست".

Jvea

یارو پورتیتکسول

"آن مناظر و آن آبی دریا قابل مقایسه نیست. اگرچه منطقه حمام ما این بود اول مونتانیار. سواحل شنی هرگز من را مجذوب خود نکرده است، شاید به این دلیل که از کودکی به سواحل سنگی عادت کرده ام. در آن زمان باید با خرچنگ ها وارد آب می شدیم زیرا هنوز خارپشت دریایی وجود داشت. کلارا به یاد میآورد که من عاشق غواصی در آنجا بودم زیرا آب شفافتر از هر جای دیگری بود و میتوانستیم تعداد زیادی ماهی یا اختاپوس را ببینیم که تکان میخورند.

«ما تا انتهای کالا بلانکا هم میرفتیم. زودیاک کوچکی داشتیم و به Cala Sardinera سفر میکردیم. ما با غروب خورشید بر فراز مونتگو برگشتیم و این تصویری است که هرگز فراموش نمی کنم: آن لحظه ای که به دهانه بندر نزدیک می شوی و به هیاهوی ال آرنال در پس زمینه گوش می کنی. (تنها ساحل شنی در Jávea)، که شما را دوباره با واقعیت پیوند می دهد، اما شما هنوز احساس سفت شدن پوست و خستگی ناشی از دریا را دارید. شما از یک واقعیت کاملاً متفاوت آمدهاید و متوجه میشوید که خوش شانس هستید.»

اکنون کلارا به ما اعتراف می کند که دقیقاً همین احساس را دارد: هرگز فکر نمی کردم بتوانم دور از یک شهر بزرگ زندگی کنم. دلم برای دوستانم از مادرید تنگ شده اما دلم برای هرج و مرج و سر و صدا تنگ نمی شود. من به این آرامش عادت کردم و فهمیدم که به بیشتر نیاز نداریم. ما مفتخریم که می توانیم اینجا زندگی کنیم. بورجا (همسرش و نیمه دیگر تولا) همیشه جمله ای را که مدت ها پیش یکی از مشتریان به ما گفته بود به خاطر می آورد: شما با 30 سال سابقه در جاوه بازنشسته شده اید. بورجا پاسخ داد که ما به سادگی جرأت کرده ایم کاری را انجام دهیم که بسیاری از مردم آرزوی آن را دارند.

Jvea

در خیابان های پر از بوگنویل آن قدم بزنید

شما برای صحت مکان هایی که قولی به ما نمی دهند و همه چیز را به ما می دهند ارزش قائل خواهید شد.

بورخا سوسیلا به لطف کلارا به جاوه آمد. و اگرچه او اهل Azuqueca de Henares است، اما اکنون او فقط یک Javiense دیگر به نظر می رسد. ما با او ماندیم یارو راهزن ، رستورانی که او توصیه می کند، که است یک بالکن معتبر رو به دریا که از صبحانه تا نوشیدنی بعد از شام باز است.

به منطقه بندر می رویم، در حالی که او توضیح می دهد که به طور سنتی در Jávea خرچنگ، اختاپوس و کفال قرمز صید می شد. ما را به Cala del Tangó، جایی که سورولا کودکانی را در حال حمام کردن در صخره ها یا ال بانو نقاشی کرد و مسیری را نشان می دهد (PR-CV 355) که ما را به نقطه نظر می رساند.

همه این منطقه در حال حاضر متعلق به پارک طبیعی مونتگو درست مانند Cabo de San Antonio یا شگفت انگیز غار کنده کاری شده ، که قبلاً در مورد آن با شما صحبت کرده ایم.

سپس به سمت کلیسای بانوی ما از لورتو ، که با اندازه و طراحی معماری معاصر خود با الهام از شبستان یک کشتی تحت تأثیر قرار می دهد.

کووا تالادا و حمام های پنهان در کوستا بلانکا

کووا تالادا و حمام های پنهان در کوستا بلانکا

و گذشتیم کازا ماتا، مغازه ماهیگیری که به ما می گوید همه می شناسند یا کتابفروشی دست دوم Polly's Bookshop. ، با صندلی های چسترفیلدش که شما را دعوت می کند مدتی بمانید. دیگر آثار کلاسیک: سینما جایان یا نوار تشویق ("این آخرین موردی است که بسته شده و تنها در شهر است که بیلیارد و فوتبال روی میز دارد").

و ما ادامه می دهیم، با عبور از کافه میرالونا (یک کافه تریا با منظره دریا و یک تراس عالی زیر آفتاب، جایی که بورجا به ما توصیه می کند صبحانه بخوریم)، به کابل خانه ، در حال حاضر یک سالن نمایشگاهی (ضروری) که زمانی ایستگاه تلگراف بوده است: از اینجا یک کابل زیردریایی شبه جزیره را به ایبیزا متصل می کرد.

شباهتهای زیادی بین جزایر بالئاریک و جاویا به دلایلی وجود دارد: این منطقه نزدیکترین منطقه اسپانیا به پیتیوساس است. قبل از حرکت، از شما می خواهیم که به ما توصیه کنید کجا غذا بخوریم: به غیر از Trinquet یا La Perla de Jávea، به Da Giulia بروید.

دوباره با همان شدت دفعات اول عاشق خواهید شد

مکانهایی مانند مردم وجود دارند که حتی اگر قبلاً آشنایان قدیمی باشند، جرقههای ما را میدهند. که در آن ما همیشه آن احساس بیش از حد کسی را که برای اولین بار چیزی را می بیند، لمس می کند یا می چشد، احساس می کنیم. و جاوه است، حتی اگر چندمین بار باشد.

بیش از 20 سال است که تابستان را در آنجا می گذرانم. گوشه آرامش و راه فرار من است جایی که هر سال دوباره دریا را ملاقات می کنم و به آنچه که دریا برایم می گوید گوش می دهم. در آنجا با شوهرم آشنا شدم و در آنجا ازدواج کردم (در کلیسای سن بارتولومه). جاوه جای من است.

ماریا گالوز انسنات (که با دستور العمل ها، برنامه هایش، سفرهایش و طعم نفیسش در حسابش به ما الهام می بخشد گوتدستیا) او همچنین عاشق جاوه است و در مورد مکان هایی که نمی توانیم از دست بدهیم به ما می گوید: کابو د سان آنتونیو مکان مورد علاقه من است: توصیه می کنم قبل از غروب آفتاب بالا بروید، زیرا در آن زمان نور وجود دارد.

و دیگر ملزومات خود را ذکر می کند: به Cabo Negro بروید، از پارادور تا بندر پیاده روی کنید، به Cala Ambolo و Cala Sardinera بروید. یا به ساحل صخره ای، چیزی که به آن مونتانیار دوم می گویند (فراموش نکنید که دمپایی یا صندل خود را در چمدان خود بگذارید!)».

در مورد رستورانها... «بدون شک، پیری-پیری (از قبل رزرو کنید). برای نوشیدن چیزی، NAP”.

NAP

La Siesta، برای یک کوکتل در غروب آفتاب، یا یک نوشیدنی کاملاً جدید در شب

و ما نمی توانیم شهر Javea را فراموش کنیم، زیرا اگرچه منطقه بندر یا سواحل آن شما را جذب می کند، شما نمی توانید بدون قدم زدن در Xàbia تاریخی آنجا را ترک کنید. یک توصیه: نگاه کنید Carrer Estret، کوچه ای پر از گیاهان که باغی واقعی است.

“این یک برنامه بسیار خوب است که یک پیش غذا داشته باشید و از بازار غذا خرید کنید. و من دوست دارم در رستوران Portitxol، La Trastienda یا La Rebotica شام بخورم.

در مورد فروشگاه های آن، او Cuca (Pía در آنجا به شما خدمات می دهد) و Nakuti را توصیه می کند. اما هر بار که می روم چیزهای جدیدی کشف می کنم. اعتراف می کنم که جاوه همه بیماری های من را درمان می کند. اولین کاری که وقتی برمی گردم انجام می دهم این است که سوار موتور سیکلت شوم تا روی ساحل صخره ای بنشینم و به صدای دریا گوش کنم.

Jvea

شما نمی توانید بدون قدم زدن در شهر Jávea ترک کنید

هر وقت برگردی، چیز جدیدی در انتظارت خواهد بود

به عنوان مثال، تابستان امسال از جدید شگفت زده خواهید شد Nomad Hotel، ایجاد شده توسط Mónica (اسپانیایی، از Denia) و Dieter (بلژیکی)، که 20 سال کوچ نشین بودند... تا اینکه فهمیدند می خواهند به مدیترانه برگردند.

آنها شروع به کاشت بذر کردند خانه ساحلی و اکنون آنها خود را وارد صنعت هتلداری می کنند که سال هاست در سراسر جهان در آن کار می کنند رویای خود را در قالب یک هتل 14 اتاقه با منظره کروز بسازید.

الهام شما؟ تمام سفرهایشان را که در آن منعکس کرده اند یک دکوراسیون دنج و آنقدر اشتها آور که می خواهید آن را به خانه ببرید. خبر خوب این است که شما می توانید، زیرا آنها یک گالری سفر ، که در آن آنها تمام اشیاء هتل را می فروشند، ** ساخته شده توسط صنعتگران، تولید کنندگان و تعاونی های محلی از سراسر جهان ** (کنیا، زیمبابوه، مراکش یا هند).

آنها نیز خواهند داشت یک رستوران غذا (Terra)، یک اسکای بار با کوکتل های مفهومی، با الهام از داستان های سفر... و حتی مارک قهوه خودش. اما این همه چیز نیست: آنها تجربیات بسیار خاص و شخصی را ارائه می دهند، مانند صبحانه در فانوس دریایی در سپیده دم یا مسیرهای وسپا همراه با پیک نیک.

شما می خواهید تکرار کنید

اگرچه همه ما آن را تشخیص نمی دهیم، برخی از ما خوشحالیم که به همان مقصد سفر می کنیم. به همین دلیل است که ما همیشه برمی گردیم، اما به این دلیل که همه چیز را همزمان احساس می کنیم.

و این است که وقتی روی این شهر کوچک ساحلی قدم می گذارید متوجه می شوید این نور به اندازه نور دریای مدیترانه شام که حتی سورولا را خیره کرده بود، مغناطیسی است.

بله، ما می دانیم که شما به این فکر خواهید کرد که چیزهای زیادی در خط لوله باقی مانده است، زیرا Jávea همچنین Cala Granadella است (آبی فیروزهای آن شما را هیپنوتیزم میکند) یا مسیر چشماندازها از طریق جاده پر پیچ و خم آن (غیر از مواردی که قبلاً در Cabo de San Antonio و Cruz del Portitxol ذکر شد، La Falzia، Cabo de La Nao یا Ambolo که بسیار عکسگرفته شده است، ضروری است).

Jávea نیز، و بسیار، رستوران بونمب (دو ستاره میشلین آلبرتو فروز که مثل خوردن دریای مدیترانه به اندازه لقمه است). و غواصی است، زیرا جاوه است یکی از محبوب ترین مقاصد برای دوستداران غواصی.

و شما، چند وقت است که برای اولین بار کاری انجام داده اید؟

کالا گرانادلا

کالا گرانادلا

ادامه مطلب