Horchateria آبی آلیکانته

Anonim

هر تابستان، بین ماه مه و سپتامبر، آلیکانته همین تصویر را در نظر بگیرید: یک مغازه کوچک در شماره 38 خیابان Calderón de la Barca ، بین بازار مرکزی و گاوبازی ، با نمای کاشی آبی زیبا. اگر دو جزئیات نبود، مورد توجه قرار نمی گرفت: تابلوی بزرگ به شکل فنجان با نی و صف افرادی که در مقابل آفتاب منتظر نوبت خود هستند.

چه چیزی می تواند مردم آلیکانته را متقاعد کند که گرما را زیر یک خورشید سوزان تحمل کنند؟ بهترین راه برای مبارزه با آن: یک لیوان تازه از هورچاتای هنری از منطقه تاریخی Horchatería Azul.

تولد باغ آبی

ماری آنجلس و اینما سوریب آنها موفق می شوند زمانی را بین شلوغی و شلوغی مکانی بیابند که همیشه پر است تا در مورد تجارتی صحبت کنند که دو نسل پیش خانواده آنها را به جلو آورده است. در طول تابستان، horchateras; در بقیه ایام سال به ترتیب وکیل و معلم. پیش بند پوشیده و موهایشان را به صورت موی بسته شده تا در برابر گرمای فعالیت بی وقفه مقاومت کنند. خواهران در حالی که در مورد تاریخ این مکان صحبت می کنند لبخند می زنند.

موسس آن مادربزرگ من بود " به اینما می گوید. «قبل از جنگ، شوهرش بیمار بود و او مجبور بود از سه فرزندش حمایت کند. اینجا قبلاً کارخانه چوب پنبه بود "، او با اشاره به ساختمان نظر می دهد. «خانوادهاش او را ترک کردند و در آن لحظه او شروع به ساختن کرد شربت هورچاتا و از جو برای فروش آن به دیگر هورچاتری ها، و به غیر از مردمی که در مسیر خود به بندر یا بازار برای کار از اینجا عبور می کردند، آنها یک قهوه هورچاتا یا هر چیز دیگری.

اینما و ماری آنجلس در زیر علامت مشخصه Horchatería Azul با استفاده از یک لحظه استراحت ژست می گیرند.

اینما و ماری آنجلس در زیر علامت مشخصه Horchatería Azul قرار می گیرند و از یک لحظه استراحت استفاده می کنند.

ماری آنجلس میافزاید: «این یک اقتصاد معیشتی بود تا بتوانیم زنده بمانیم». آن دو به همراه برادرانشان آنها در horchatería بزرگ شدند . «وقتی ده ساله بودیم، مدرسه را رها کردیم، آمدیم اینجا و شروع به شستن لیوان کردیم. ماری آنجلس به یاد میآورد که بعد، وقتی مدرکمان را تمام کردیم، اینجا هم کار میکردیم.

از سر ناچاری، تجارتی پدید آمد که تا به امروز ادامه دارد و ساکنان شهر به خاطر فضای خانوادگی آن و روابط ایجاد شده توسط کسب و کاری که در تمام عمرتان میشناختید، قدردانی میکنند. " یادم می آید وقتی آنقدر کوچک بودم به اینجا آمدم مردی که ما را درب کسب و کار می بیند، با لحنی آشکار از غرور می گوید. نوعی غرور برای دیدن آن چیزی محلی و معتبر به ماندگاری خود ادامه می دهد بدون اینکه ذات خود را از دست داده باشد.

محصول صنعتگر و دستور العمل های مخفی

در زمانی که ماری آنجلس و مادربزرگ اینما هورچاتریا را باز کردند، تولید صنایع دستی تنها گزینه بود . شربت هورچاتا و جو که می گویند با آن تهیه می شد آجیل ببر در بن ماری در گلدان کم کم کم کرد تا اینکه فقط کنسانتره هورچتا و جو باقی ماند که بعداً به مغازه های هورچتا فروخته شد و در آنجا با آب مخلوط شد تا قوام مایع خود را بازگرداند.

قبل از اینکه نسل بعدی زمام امور را در دست بگیرد، دیگر فقط شربت تولید نمی کرد، بلکه خود نوشیدنی ها را تولید می کرد، اما با همان روش های دست ساز. خواهران تأیید می کنند که مدت زیادی از عرضه مکان های دیگر می گذرد.

«قبلاً پدرم با وانت رفت و تمام. ماری آنجلس توضیح می دهد که اکنون همه چیز تغییر کرده است، سلامت شرایط دیگری دارد. اینما می افزاید: "و این به ما بیشتر نمی دهد." آجیل ببر را بشویید، هورچاتا درست کنید... زمان می برد، ما وقت نداریم برای دیگران تولید کنیم. اگر به سختی برایمان کافی است! ". در حال حاضر، تنها یک مکان وجود دارد که می توانید هورچاتای صنعتگر این مؤسسه را امتحان کنید: خود Horchatería Azul..

تغییر نسل والدین اینما و ماری آنجلس سیستم کاری را ایجاد کرد که خواهران امروز از آن پیروی می کنند: یک نفر نوشیدنی ها را آماده می کند، دیگری در بار در حال سرو کردن . «پدرم در ساخت و توزیع در بسیاری از مکانهای آلیکانته باقی ماند. مادرم بیرون ماند و شرکت کرد . او بسیار خوب بود، با درمان بسیار نزدیک بود، بسیاری از مردم او را می شناختند. ماری آنجلس میگوید: «والدین من کسانی بودند که این تجارت را بالا بردند.

ما همچنان به ساختن چیزهایی مثل مادربزرگم ادامه می دهیم : همان ماشین ها، همان آسیاب، همه چیز یکسان است. اینما توضیح میدهد: «اگر ماشینهای فوقالعادهای که امروز وجود دارد، میخریدیم، ارزانتر از بازیابی نسخههای اصلی بودیم، اما ما به کارهای مادربزرگ و پدرم ادامه میدهیم.» " و همان دستور العمل ها ماری آنجلس اضافه کرد.

و همین است هیچ کتاب دستور پخت Horchatería Azul وجود ندارد: همه چیز از طریق دهان به دهان، از نسلی به نسل دیگر خانواده منتقل می شود. . زمانی که خواهران در حال آماده شدن برای تصدی این تجارت بودند، اینما به خاطر می آورد که اصرار داشت که پدرش دستور پخت مادربزرگش را آموزش دهد. پاسخی که او همیشه دریافت می کرد، «زمان خواهد بود». تا زمان در اواسط فصل پرآب horchatería پدرش با سکته قلبی در بیمارستان بستری شد.

من باید به بیمارستان می رفتم و برمی گشتم تا او دستور غذا را به من نشان دهد و من بتوانم آن را تمرین کنم "، horchatera می گوید، در حالی که به یاد عجیب و غریب وضعیت لبخند می زند.

سنتی و جدید

تخصص های Horchatería Azul در زمان والدین اینما و ماری آنجلس تأسیس شد: شیر آجیل ببر، جو، آب لیمو، قهوه و شیر آماده ، علاوه بر نان با منجمد ( 'برگر تابستانی' به قول خودشان). در چند کلمه: کلاسیک های بزرگ تابستان آلیکانته. می گویند: «آن که هورچتا است، همیشه هورچتا است.

اما نسل های جدید چطور؟ در کنار کلاسیک های جاودانه، خواهران تازه های خوشمزه ای را معرفی کرده اند: هورچاتای بادام و فندق، ماست منجمد، شکلات منجمد... «نان با بستنی، در زمان پدر و مادرم، با کلاسیک درست شده بود برش شکلات و وانیلی، خامه و توت فرنگی اکنون ما از اسکوپ های بستنی استفاده می کنیم و می توانیم تنوع و ترکیب های بیشتری ارائه دهیم.

نمی توان انکار کرد که نوآوری های موجود در منو واقعاً لذت بخش است. را هورچاتای فندقی ، به ویژه یادآور کرم داخل است مهدکودک خوبه ، شیرین و با طراوت. کسانی که یک دندان شیرین اضافی دارند می خواهند آن را با a ترکیب کنند توپ بستنی شکلاتی برای ایجاد طعم بسیار شبیه به طعم فررو روچر ... اما خیلی باحال فقط فکر کردن به آن دهانتان را آب می کند!

هورچاتا، سوپر غذای جدید؟

هنگامی که در مورد بازدیدهای برجسته از horchatería سؤال می شود، پاسخ تعجب آور است. " در زمان پدر و مادرم ورزشکاران زیادی آمدند ". فوتبالیست های هرکول ، یکی از تیم ها فوتبال از شهر؛ بازیکنان از هندبال از تکنیسان و به خصوص نامی که همیشه با محبت و افتخار از آن یاد می کنند: میریام بلاسکو ، برنده مدال طلا در المپیک بارسلون 1992 . نزدیکی آن به پلازا د توروس نیز بازدید از آن را تشویق کرده است گاوبازان ، به ویژه نام های محلی، مانند برادران اسپلا.

دیوار هورچاتریای آبی با نمایش عکسهای قدیمی، جوایز و بریدههای روزنامه.

عکسهای قدیمی، مجوزها، جوایز، بریدههای روزنامه... دیوار مشاهیر خاص Horchatería آبی.

توضیح ساده است، اگرچه به نظر می رسد که ما فراموش کرده ایم: هورچاتا یک چربی گیاهی است ، یک منبع انرژی کاملا طبیعی است. اگرچه امروزه آن را بیشتر به عنوان یک نوشیدنی لذت بخش می شناسیم، در گذشته خواص دارویی آن بیش از پیش شناخته شده بود . ماری آنجلس میگوید که یکی از اولین ذکرهای هورچاتا از یک نسخه خطی والنسیا در مورد پزشکی میآید.

اینما به یاد می آورد: «وقتی کوچک بودیم و مادربزرگمان ما را برای بازی در پارک می برد، همیشه همین طور بود: ساندویچ و هورچاتا . تابستون اگه بستنی میخواستیم مامانم میگفت بستنی نه هورچتا! امروز ما از شما تشکر می کنیم، زیرا اثرات آن رژیم قابل توجه است".

اخیرا، CSIC (شورای عالی تحقیقات علمی اسپانیا) مقاله ای منتشر کرد که در آن نتایج تحقیقات در مورد اثرات هورچاتای غیر پاستوریزه و بدون شکر ... و آنها نمی توانند بهتر باشند.

همانطور که منتشر شد، یک لیوان بزرگ هورچاتا به مدت سه روز میکروبیوتا را کاملاً تجدید می کند و تاثیرات چشمگیری بر سلامت معده و همراه با آن بر سلامت عمومی نیز دارد. انگار این کافی نیست، کاملاً گیاهخوار است و علاوه بر این، بسیار خوب است: مراقبت از خود لذت بخش است.

آینده و گذشته باغبانی

مدیران Horchatería Azul برای کسبوکاری که به گذشته خود مرتبط است، با یک شگفتی غیرمنتظره مواجه شدند. ماری آنجلس با اشاره به این موضوع میگوید: «وقتی بازار اتفاق افتاد بمباران بازار مرکزی آلیکانته در سال 1938 در طول جنگ داخلی اسپانیا، "مادربزرگم و پدرم میگفتند که اینجا هستند، بنابراین ما میدانستیم که این تجارت زمانی قبل از جنگ باز شده است...

با این حال، روی تابلوی شیشهای شکل که نما را تزئین میکند، تاریخ نمایش داده شده بود 1942 . ماری آنجلس توضیح می دهد: «قبلا، زمانی که کسب و کار برای مدتی ادامه داشت و معلوم بود که کار می کند، مجوزها را می دادند. اینما می گوید: «بعد از مرگ پدرم، چهار سال پیش، برادرم الخاندرو شروع به بررسی مقالات کرد. او در نهایت مجوزی با نام "Horchatería Azul" از مادربزرگم از سال 1930 پیدا کرد، بنابراین می بینید: سالهای بیشتری بر سر ما افتاده است. مردم به ما می گویند "خب، شما برای یک پیرمرد 92 ساله عالی به نظر می رسید!" ” بین خنده به یاد می آورد.

و در واقع اکنون پوستر یک افتخار را نشان می دهد 1930 ، و در کنار او، یک بزرگ 92 قرمز برای جشن گرفتن سن کسب و کار و بسیاری دیگر وجود خواهد داشت، زیرا نسل چهارمی از خانواده در حال آماده شدن برای به دست گرفتن کنترل هستند.

پسر ماری آنجلس و برادرزاده اینما در حال یادگیری دستور العمل ها از دهان عمه اش است، همانطور که او زمانی آنها را از پدرش آموخت. " من همیشه به او می گویم "این را خوب یاد بگیر، که اگر مجبور شدی برای دیدن من در بیمارستان بیایی، مثل من ..." " می گوید horchatera بین خنده.

ما میتوانیم ساعتها بیشتر برای به اشتراک گذاشتن تاریخ شگفتانگیز مکان و خانوادهای که آن را به جلو آوردهاند وقت بگذاریم، اما گرما فشار میآورد و مراجعان تشنه منتظرند تا خواهران به آنها خدمت کنند. اون هورچاتای خاص همانطور که آنها سال ها انجام می دهند، تابستان به تابستان و شیشه به شیشه تاریخ آلیکانته را زنده نگه می دارند. زمان برای گفتگوهای بیشتر، داستان های بیشتر وجود خواهد داشت: اگر چیزی پس از صحبت با اینما و ماری آنجلس روشن شد، این است که Horchatería Azul سال های زیادی در پیش دارد.

ادامه مطلب