شهرها و قلعه ها برای افسانه های جدید: "روزی روزگاری... اما دیگر نه"

Anonim

پس از موفقیت خانه گل، مانولو کارو او تصمیم گرفت چرخشی کامل در حرفه خود ایجاد کند. کمدی را رها کنید و مکزیک را ترک کنید. او به اسپانیا آمد و غلت زد کسی باید بمیرد یک درام تاریخی، بدون خنده یا کنایه، چیزی کاملاً بر خلاف آنچه او برای یک دهه انجام می داد. و او این تجربه را دوست داشت، اما در پایان سریالی که در آن با کارمن ماورای بزرگ دست به دست شد، می خواست دوباره سرگرم شود.

از آن آرزو، متولد شد روزی روزگاری... اما دیگر نه (اولین نمایش در 11 مارس در نتفلیکس). او توضیح می دهد: «من می خواستم کاری کاملاً غیرقابل احترام و جدید انجام دهم. گفتن این حرف اشتباه است، اما امروز که اینقدر مطالب را از دست می دهید، فکر می کنم هیچ سریالی شبیه آن نیست.

مانولو کارو در مقابل قلعه پریان خود.

مانولو کارو در مقابل قلعه پریان خود.

روزی روزگاری... اما دیگر فانتزی نیست. موزیک دارد، اما موزیکال نیست، تصریح می کند. او می گوید: «آنها می خوانند، اما آهنگ ها داستان را به جلو نمی برند. کارو از این فرصت استفاده کرده و تمام آن آهنگ های پاپ را که دوست دارد شامل می شود: میگل بوزه، الخاندرو سانز، فانگوریا، خانه آبی، قهرمانان سکوت، خوان گابریل، میراندا، جولیتا ونگاس...

"این است اختراع مجدد افسانه ها» توضیح. «او خیلی شبیه من است. من می گویم این است یک پسر از زیبایی و هیولا Y خانه گل، چون این را دارد بی احترامی و این چیز بسیار خاص در مورد خانه ای که در گذشته می توانستید انتظار هر چیزی را داشته باشید، و چیزهایی بسیار ریشه در افسانه ها دارد. اما هدف او ابهام زدایی از آنهاست. "دختران دیگر منتظر شاهزاده ای جذاب نیستند تا آنها را نجات دهد، نه برای اینکه او آنها را ببوسد و آنها برای همیشه خوشحال باشند، که اکنون همه چیز تغییر کرده است، علایق، حرفه، آزادی انتخاب».

این یک افسانه در دو زمان حال و گذشته است. دو بار با افسانه و اسطوره متحد شده اند. و موسیقی. بازسازی شده یا نه، برای خلق یک افسانه من به دنیایی قرون وسطایی نیاز داشتم.

قلعه گوادامور.

قلعه گوادامور.

کارو دوباره حساب کرد مدیر هنری کلارا نوتاری، او قبلاً با آنها کار کرده است. "کسی باید بمیرد" و آنها با هم انتخاب کردند قلعه گوادامور، استحکامات قرن شانزدهمی در تولدو، به عنوان مکان اصلی. در آنجا از فضای بیرونی و پذیرایی هتل لا سولداد که اداره می شود فیلمبرداری کردند راسی دی پالما در زمان کنونی، قلعه باستانی اژدهای آبی. کارو می افزاید: «اگرچه در پس از تولید مجبور شدیم چند عنصر را به آن اضافه کنیم تا کمی افسانه تر شود. برخی از نمای بیرونی نیز با قلعه معروف دیگری در مرکز شبه جزیره تکمیل شد. یکی از مانزانرس رئال.

افسانه پریون

فرضیه روزی روزگاری... اما دیگر از افسانه های کلاسیک نیست، دو عاشق که نمی توانند با هم باشند و طلسمی برای ابدیت از هم جدا می شوند. اما امروز، زنانی که قلعه را حفظ می کنند، اکنون یک هتل، امیدوارند که این طلسم همچنان شکسته شود و عاشقان دوباره ملاقات کنند... و همینطور. کسب و کار گردشگری خود را نجات دهید

در استخر.

در استخر.

اگر برای قلعه، در گوادامور می ماندند، برای شهری که ظاهراً آن را احاطه کرده است، کمی جلوتر رفتند. «شهری که در تاریخ به آن ل دهکده اژدهای آبی لا آلبرکا در سالامانکا است. مانولو کارو به یاد میآورد که مکانی فوقالعاده که در طی دو هفته فیلمبرداری از ما به طرز باورنکردنی استقبال شد. ناگهان، رسیدن 200 نفر از اعضای تیم به چنین مکان کوچکی آسان نیست و به دلیل اینکه ما چقدر خوب بودیم، از جمله دلایل دیگر، اگر بخواهم فصل دومی وجود داشته باشد، بازگشت به لا آلبرکا است.

در نهایت، صحنه های طبیعت و رودخانه بین فیلمبرداری شد Hoces del Duratón و اطراف Aranjuez.

متشکل از شش فصل نیم ساعته، روزی روزگاری... اما دیگر برای مانولو کارو نیست چیزی بسیار دیوانه کننده و شخصی، بازگشت به آنچه مخاطبانش خواهند شناخت و امیدوارند به زودی قدردانی کنند زیرا او می خواهد ادامه دهد و انجام دهد "یک فصل دوم خوب."

سباستین یاترا شاهزاده است

سباستین یاترا شاهزاده است؟

ادامه مطلب