استانبول برگشته و می خواهد شما را ببیند

Anonim

استانبول بسیار زیاد است و به عنوان نقطه اوج نهایی برای ماجراجویی ترکیه است که از کاپادوکیه آغاز شد و از ساحل فیروزه ای. حتی از آسمان هم نمی توان انتهای شهر را دید.

با بیش از 15 میلیون نفر جمعیت، این منطقه خاص با بخشی در اروپا و بخشی در آسیا مکانی پر جنب و جوش و مدرن است که در آن میل به تجدید با پایدارترین سنت همزیستی دارد.

روز 1

هتل ما در پرا، یک محله اروپایی پر از رستوران ها و کافه های تخصصی است. مناسب برای گذراندن بعد از ظهر و آرام در مقایسه با بقیه هرج و مرج غالب. در خیابان های آن است را قصر گلابی، یکی از مهم ترین هتل های شهر است که اولین آسانسور ترکیه را در خود جای داده و در آن جاسوس ماتاهاری هنگام سفر به کشور در آنجا ماند.

اگر از آنجا به نیت راه می روید عبور از شاخ طلایی (به عنوان قدیمی ترین قسمت استانبول نامیده می شود) در نهایت به آن خواهید رسید برج از گالاتا. این بنا که قدمت آن به سال 548 می رسد، اما توسط جنوایان در سال 1348 بازسازی شده است. یکی از معروف ترین نمادهای شهر بزرگ، و در اطراف آن مغازه ها و رستوران ها در یک میدان کوچک بسیار دلپذیر برای استراحت وجود دارد.

از پل گالاتا که پر از ماهیگیر بود گذشتیم غیرممکن است که بفهمیم چه حرفه ای و چه آماتور، چه کسانی با هم جمع می شوند ماهی خال مخالی را در تنگه بسفر امتحان کنید. اگر دوست دارید آن را امتحان کنید، چیزی بهتر از این نیست که برای صرف غذا به رستورانهای پایین پل بروید یک ساندویچ به قیمت سه یورو

از همان پل می توان خط افق آن را دید: خواهید داشت احساس می شود که مساجد بر فراز ساختمان هایی که تاج شهر را بر سر می گذارند شناور هستند.

گلاتا استانبول دیگر

برج و محله گالاتا.

در طرف دیگر پل، هرج و مرج آغاز می شود: شلوغی بازار ادویه ما را احاطه کرده است. و ما عملاً نمی توانیم خیابان هایی را که از آنها عبور می کنیم انتخاب کنیم. این جمعیت است که ما را بین دکه ها می برد زردچوبه، کاری و زعفران. به طرفین انباشته می شوند مغازه هایی با تابه های براق، لباس عروس و گوشه ای که قهوه شما را آسیاب می کنند و در کیسه می گذارند. آیا می توانید چیز دیگری برای خرید فکر کنید؟

48 ساعت در استانبول

بازار ادویه.

از کوچه های باریک به بالا رفتن ادامه می دهیم تا به یکی از خیابان هایی که به پارک سلطان محمود منتهی می شود می رسیم. دو ساختمان چشمگیر در شهر: ایاصوفیه و مسجد آبی. هر دو، یکی در مقابل دیگری، مانند رقابتی ابدی، به زیبایی و منحصر به فرد بودن خود می بالند. گردشگران ازدحام می کنند تا بهترین چشم انداز عکس را داشته باشند، اما هیچ چیز با دیدن آن به صورت حضوری قابل مقایسه نیست.

قبل از غروب خورشید مسیر را برای مقصد بعدی تعیین می کنیم. تصمیم گرفتیم شام بخوریم Room Mezze 360، رستورانی واقع در پشت بام با چشم انداز ممتاز از شهر. درست به وقت اذان رسیدیم در لحظه ای که خورشید از قبل در افق پنهان شده بود. چراغ های ساختمان ها روشن شد و خبر از یک شب طولانی (هر چند محدود) می داد.

روز 2

اگر مبتدی هستید، برای گردش در استانبول، بهترین کاری که می توانید برای شروع انجام دهید رزرو مکان در یک تور رایگان است. بیشتر آنها از باغ های جلوی ایاصوفیه خارج می شوند، بنابراین ضرری در کار نیست.

صبح را آماده حرکت در خیابان ها آغاز می کنیم شهری تاریخی که در آن بقایای تمدن های زیادی وجود دارد که ماندن در آن غیرممکن است. آرزوی خیلی ها و تنها توسط استراتژیک ترین ها فتح شده است، دست در دست هم با راهنمای خود که دلخور است در پیاده روهای آن قدم می زنیم. آخرین تصمیمات دولت ترکیه در مورد جواهر در تاج: ایاصوفیه.

ایاصوفیه چند ماهی است که مسجد بوده و تمام موزاییک های مسیحی با پرده های سفید پوشانده شده است. پس از اعتراضات متعدد از سوی نهادهای گردشگری و مورخان، آنها موفق به کشف برخی، اما نه همه شده اند. بنابراین بله، ورود به ساختمان در حال حاضر شامل است با پاهای برهنه و زنان، البته با چادری که موهایشان را می پوشاند، به مسجد دسترسی پیدا کنید.

فرش غول پیکر سبز یشمی تمام زمین را پوشانده است و مؤمنان در آمیخته با گردشگران نماز می خوانند که ما با تعجب به عظمت ساختمان با دومین گنبد بزرگ جهان خیره می شویم. موزاییک های داخلی پوشیده می شوند و حداکثر دید را ممکن می کنند شش مدال که به زبان عربی نامهای الله، محمد و چهار خلیفه نوشته شده است. لامپ های آویز هزار سال قدمت دارند.

استانبول ایاصوفیه

ایاصوفیه، استانبول.

وارد ساعت قبل از مهمترین نماز هفته می شویم: ساعت 13:00 روز جمعه. در حالی که راهنمای ما به گوشه ای از زمین اشاره می کند، مسجد شروع به پر شدن می کند: بیزانسیان معتقد بودند که مرکز جهان در ایاصوفیه است و امپراتوران را در اینجا تاج گذاری کردند.

ساختمانی که در آن قدم می زنیم، به سفارش ژوستینیان اول، در سال 532 ساخته شد. همه در ترکیه آن را به عنوان می شناسند. "ایاصوفیه" به معنای "حکمت مقدس".

ما حیرت زده از زیبایی آن رفتیم، از کاخ توپکاپی، مرکز اداری امپراتوری عثمانی عبور می کنیم و از بقایای هیپودروم استانبول بازدید می کنیم. مکانی که کنستانتین با آثار هنری یونانی و حتی مصری تزئین کرد.

ایاصوفیه استانبول

ایاصوفیه، استانبول.

گرما ما را مجبور میکند که یک توقف استراتژیک برای غذا در اطراف داشته باشیم و ما میخواهیم از آن بازدید کنیم مسجد کبود که سقف و دیوارهای آن به طور کامل توسط کارهای مرمتی پوشیده شده است.

بعدازظهر را روشن داشتیم و همین است شما نمی توانید استانبول را بدون گم شدن در آن ترک کنید بازار بزرگ. مهم نیست که چه چیزی را امتحان می کنید و البته سعی نکنید از نقشه استفاده کنید. به قصد سرگردانی وارد راهروهای بین شدیم مغازه های سفال، قالیچه ها، لامپ های رنگارنگ و تقلبی های معروف.

مغازه ها، که بسیاری از آنها ظاهراً به تازگی بازسازی شده اند، با پوسته شدن دیوارها و کابل هایی که ستون ها را تزئین می کنند، در تضاد هستند. این کاملا بخشی از جذابیت است. اگر یک غرفه کوچک پیدا کردید که در آن می توانید چای بنوشید و باقلوا، انجام دهید.

چراغ های بازار بزرگ

بازار بزرگ استانبول.

از قبل خسته شده بودیم -و درگیر خرید سرامیک بودیم- راه افتادیم به دنبال جایی برای نوشیدن در حالی که هیچ کاری انجام نمی دهید، که به خودی خود یک برنامه خوب در هنگام سفر است. ما میرویم به میمون، توسط دوستان محلی توصیه شده است، و ما متوجه شدیم که دوباره یک پشت بام است.

آنجا کوکتل نوشیدیم و یک روز شام کباب نخوردیم. سیلوئت قسطنطنیه باستان ما را نوازش کرد و رفتیم.

روز 3

اینکه ما آثار تاریخی برای بازدید باقی مانده بودیم تقریباً بخشی از برنامه بود زیرا از همان لحظه اول می دانستیم که می خواهیم برگردیم. تصمیم گرفتیم محله گالاتا را خوب بررسی کنیم و خودمان را وقف پرسه زدن بی هدف کنیم جز برای خوردن.

در اطراف برج، خیابانهای دارای مغازههای سوغاتی با حرکتی متناوب میشوند تاسیسات طراحان و صنعتگران محلی. سرزنده ترین و خواستارترین استانبول شخصیت خود را در آن آشکار می کند فضاهای کوچکی که می توانید دکوراسیون، تی شرت یا چاپ بخرید.

ما آن را دوست داشتیم آپونیاپروژه ای از هنرمند Faith Dagli که از سال 2009 در شهر طراحی و تولید می کند و همچنین فضایی را برای سایر هنرمندان فراهم می کند تا آثار خود را در آنجا بفروشند. گرفتن یک خاطره متفاوت عالی است. کتابفروشی ها و فروشگاه های موسیقی نیز شگفت انگیز هستند و ارزش بررسی دارند.

فروشگاه آپونیا.

فروشگاه آپونیا.

برای غذا به توصیه وفادار یکی از دوستان ترکیه ای عمل می کنیم. او در مورد مکانی به ما گفت که به گفته خودش "بهترین گوشت استانبول" را دارد. روی کباب جلوی شما آماده می کنند، فضای کوچک و آشنا و دور از مدارهای سنتی توریستی... پس به آنجا رفتیم. تقریبا 50 دقیقه پیاده روی عبور از میدان تقسیم

آدانا اوچاکباشی از سال 1978 وجود داشته است و در واقع برخی از بهترین کبابهایی را که در کل سفر امتحان کردهایم دارد. انگلیسی اندک اما به اندازه کافی برای سفارش انواع گوشت به ما و برپایی یک ضیافت خداحافظی فوق العاده است.

دریا متحد بزرگ استانبول است.

دریا، متحد بزرگ استانبول.

دوباره به سمت محله رفتیم تا به تنگه بسفر نزدیک شویم... هرج و مرج ماهیگیران، دوربین ها، گردشگرانی که ساندویچ های ماهی خال مخالی می خورند و آراسته ترین گروه های جوانی که آماده سوزاندن روز شنبه هستند، دور و بر ما می چرخند. استانبول چیست؟ یک چیز و یک چیز دیگر. یک میکس ترکیبی از بهترین ها

در اینجا در خبرنامه ما مشترک شوید و تمام اخبار Condé Nast Traveler #YoSoyTraveler را دریافت کنید

ادامه مطلب