فرنوه، اختلال مسافر

Anonim

فرنوه یا میل به سفر

فرنوه یا میل به سفر

فرنوه به آلمانی به سادگی به عنوان ترجمه می شود "شوق سفر" اما بخشی از ریشه شناسی بی رحمانه تر: غم در خانه بودن و میل به سفر دورتر، بهتر است.

دقیقا تعریف کن الکساندر فون هومبولت (پدر جغرافیای مدرن جهانی و کسی که مفهوم اصلی را پایه گذاری کرد): او از این صحبت می کند بیماری گریز از مرکز ” برای مسافرت، از a جاذبه غیر قابل توضیح به ناشناخته ، حسرت مکان های دور و همچنین مالیخولیا برای ماندن در خانه.

در ناشناخته ترس است... که ما را زنده نگه می دارد

در ناشناخته ترس است... که ما را زنده نگه می دارد

من اسیر پیام شدم خیلی دور از وطن، دلتنگی و مبل بسیار نرم مکان های مشترکت شاید به این دلیل که من کمی شبیه Unamuno فکر می کنم: "شما سفر نمی کنید تا به دنبال مقصد خود بگردید، بلکه برای فرار از جایی که شروع می کنید" و واقعیت این است که سفر تنها راه برای کشف - آسان نیست - است که همه چیز نبوده است. گفت که هنوز جزایری برای فتح وجود دارد

جارا لوپز ، روانشناس در ** Therapy Web **، به چالش پاسخ می دهد. آیا واقعا وجود دارد فرنوه ? آیا همه ما کمی از آن رنج می بریم و آن را نمی دانیم؟

میل به دیدن جهان و ماجراجویی های زندگی بسیار رایج است، به ویژه در بخش های خاصی از جمعیت مانند جوانان. به علاوه در جامعه امروزی جایگاه بسیار مهمی به این موضوع داده شده است که تجربه های جدید را زندگی کنید که باعث می شود هر بار تعداد بیشتری از مردم نیاز به بازدید را در نظر بگیریم فرهنگ های جدید و تجربه های شدیدتر زندگی کنید..."

اما من فکر میکنم این یک چیز است که میخواهی این کار را انجام بدهی، سفر کنی، آدرنالین چیزهای جدید را کشف کنی و تجربه کنی و چیز دیگر این است. برای چیزی که ندارید و نمی دانید احساس نوستالژی کنید . در اینجا مناسب به نظر می رسد که بتوانیم آن احساساتی را که از دیدگاه من بیشتر مربوط به نیاز به فرار . همه ما نیاز به فرار داریم، سرعتی دیوانهوار داریم که حفظ آن بسیار دشوار است، چالشهای حرفهای، خانوادگی، عاطفی و غیره.»

"شاید جالب باشد که فکر کنیم وقتی این دلتنگی به شکل معکوس باعث می شود که ما بتوانیم بررسی کنیم چیزی که ما را روز به روز بیشتر سنگین می کند تا بخواهیم از آن فرار کنیم چه چیزی ما را آنقدر سنگین می کند که نیاز به فرار داریم؟ شاید از این طریق بتوانیم راه های واقع بینانه تری برای فرار پیدا کنیم، اما به همان اندازه برای آنچه به ما مربوط می شود، مانند انجام دادن، عملی است. یک تعطیلات آخر هفته به جای گذراندن سالها رویای سفر در آمریکای جنوبی که ممکن است انجام آن بیش از حد طول بکشد، به مکانی آرام و بهشتی بروید.

شاید تنها چیزی که نیاز دارید یک فرار باشد

شاید تنها چیزی که نیاز دارید یک فرار باشد

شاید درست باشد. شاید این اصرار برای فرار، درگیری بزرگتری را پنهان کند: نمی خواهم با این همه حرکات انباشته شده در زیر فرش در خانه روبرو شوم ; این نباید تصادفی باشد که شعار Airbnb "خانه ما خانه شماست" (یک دروغ) یا شعار Atrapalo "جهان در دستان شما" باشد.

صحبت کرد با کورو کانته (روزنامه نگار، مربی حرفه ای معتبر و نویسنده کتاب یک شادی جدید ) در مورد این درگیری مدفون و ریشه های احساسی پشت فرنوه. او می بیند که روح زندگی پس از هر ماجراجویی می تپد:

«همه انسان ها چنین احساساتی دارند. روح، قلب، خود واقعی (هر کس می تواند اصطلاحی را که دوست دارد حفظ کند یا اصطلاح دیگری را اختراع کند) نیازهایی دارد که به شدت توصیه می شود راضی کردن برای زندگی کامل . آن آرزوهای صمیمی از ما می خواهند که گاهی اوقات تقریباً با صدای بلند برآورده شوند، اما ما آن را بسیار دشوار می بینیم. ما را تنبل می کند ".

خود انتقادی و شجاعت چیزی است که فرنوه می خواهد

خودانتقادی و شجاعت: این چیزی است که فرنوه می خواهد

"ما فکر می کنیم، برای مثال، غیرممکن است که در 50 سالگی عاشق شویم، در 60 سالگی کشور را تغییر دهیم، یا با یک کوله پشتی به دور دنیا سفر کنیم. بنابراین ما آن آرزوها را با چکش در هم می کوبیم و وانمود می کنیم که وجود ندارند و پیشنهاد می کنیم. به سمت دیگری نگاه کنیم و به زندگی خود ادامه دهیم . و آن وقت است که ما یک خلاء را احساس می کنیم. خلأ وجود ماست که تغییر می خواهد، سفری تازه، چیزی که بوی ماجرا می دهد . در جدید آزادی و گسترش است، و در سفرهای ناشناخته با ناشناخته ملاقات می کند که گاهی ترسناک است ، اما آن است چه چیزی ما را زنده نگه می دارد . آن پوچی همان نوستالژی نو است که این اصطلاح سعی در توضیح آن دارد. فرنوه ".

"همانطور که من می بینم، تنها چیزی که باید ما را بترساند این است که اجازه دهیم ساعت ها و روزها بدون زندگی کردن با آنچه واقعاً می خواهیم زندگی کنیم، بگذرند. . باید از روال خارج شویم و خودمان را تکان دهیم، از بازی لذت ببریم و جرأت کنیم، زیرا هرگز و هرگز نباید روح خود را از آنچه نیاز دارد محروم کنی.»

من آن را روشن دارم. وقتی شک دارید: سفر کنید.

وقتی شک دارید، سفر کنید

وقتی شک دارید: سفر کنید

ادامه مطلب