"آتش عشق"، عشق آتشفشانی کاتیا و موریس کرافت

Anonim

یک عشق آتشفشانی اینطوری بین خنده ها تعریف می کردند کاتیا و موریس کرافت، قهرمانان آتش عشق, رابطه آنها یک عشق پرشور که در سال 1966 در آلزاس و در سال 1991 در ژاپن به پایان رسید. با مرگ او که توسط عشق بزرگ دیگر زندگی آنها پیچیده شد: را آتشفشان ها.

عشق آنها یک عشق سه طرفه بود. یک ازدواج پرشور، تا حد امکان زندگی کرد. "کتیا و من و آتشفشان ها یک داستان عاشقانه هستیم" موریس خود نوشت. و با این فرض، فیلمساز سارا دوسا مستند زیبایی ساخته است آتش عشق، این هفته منتشر شد در جشنواره ساندنس

تنها با استفاده از مطالب آرشیو این زوج، ضبطها، نوشتهها و مصاحبههای آنها در دهههای گذشته ماجراهای باشکوه دهه 60 و 70 که در آن شدند ستاره های واقعی، به خصوص در فرانسه.

کتیا و موریس کرافت با لباس های ضد آتشفشان خود.

کتیا و موریس کرافت با لباس های ضد آتشفشان خود.

دوسا سفر را در آغاز کرد ایسلند, دقیقاً جایی که این زوج برای اولین بار در آن سفر کردند در سال 1968 در آنجا، کارگردان فیلم قبلی او را شلیک کرد فیلم بینا و غیب، درباره تأسیس جزیره و ردیابی تصاویر باستانی آتشفشان ها. به این ترتیب او پیدا کرد ضبط های کتیا و موریس و درگیر داستانش بود. من وارد مسیری شدم که از خودم خیلی چیزها را پرسیدم: در مورد رابطه انسان با طبیعت، آگاهی از طبیعت، خلقت، تخریب، عشق، زندگی» او توضیح می دهد.

آنها به Image'Est، آرشیوی در نانسی، فرانسه آمدند، که بیشتر موارد ضبط شده، عکاسی و نوشته شده توسط کاتیا و موریس کرافت را نگه داشت. آنها 200 ساعت را دیجیتالی کردند و به یادداشت ها، نوشته ها دسترسی پیدا کرد، مطالبی که قبلاً توسط عموم دیده نشده بود، با وجود اینکه این زوج یک پخش کننده خستگی ناپذیر همه چیزهایی که در سفرشان کشف کردند (و بدین ترتیب هزینه سفرها و تجهیزات خود را تامین کردند). اما در تصاویر انتخاب و ویرایش شده در آتش عشق، انگار یک فیلم نوول وگ باشد، لحظاتی وجود دارد که به نظر نمی رسید در معرض دید عموم قرار بگیرند. خوب برای صمیمی، خوب برای خطرناک.

جاذبه برای ناشناخته ها

که در آتش عشق ، دوسا سعی در بازسازی دارد داستان عشق سه (به عنوان ژول و جیم) از این زوج او سه آغاز را پیشنهاد می کند. محتمل ترین: یک تاریخ کور که در آن از سنین بسیار پایین یکدیگر را به عنوان دو آتشفشان دیوانه کشف کردند. آنها دیگر هرگز از هم جدا نشدند. کتیا ژئوشیمیدان و موریس زمین شناس بود. اتنا و استرومبولی نمادهای او بودند. و ماه عسل آنها در آن سپری شد سانتورینی, جایی که می گویند راز آتلانتیس پنهان است. آنها خیلی زود تصمیم گرفتند که بچه دار نشوند، "فقط آتشفشان ها، آتشفشان ها و آتشفشان ها".

کتیا در مقابل یک آتشفشان.

کتیا در مقابل یک آتشفشان.

آنها بیپایان سفر میکردند، از این سوی سیاره به سوی دیگر، و به دنبال فورانها بودند. به این صورت تعریف شدند "آتش فشان شناسان سرگردان، مجریان دوره گرد". آنها حس شوخ طبعی خوبی داشتند، شاید به خاطر آن چشم انداز دائمی از مرگ بسیار نزدیک. "آتش فشان شناسی علم رصد است. هر چه نزدیک تر باشید، بیشتر می بینید.» صداپیشه می گوید (یکی با میراندا جولای الهام بخش) که نه تنها داستان خود را به ما می گوید، بلکه از ما سؤالاتی نیز می پرسد. آنها از نزدیک شدن نمی ترسیدند. و هر چه بیشتر می دانستند، هر چه نزدیکتر می شدند، کمتر می ترسیدند. "کنجکاوی قوی تر از ترس است."

آنها پیشگامان این علم بودند . پس از آن تعداد کمی جرات کردند تا اینقدر به گدازه ها، به انفجارها نزدیک شوند. و در دنیایی که به طور فزاینده ای توسط هواپیماهای بدون سرنشین هدایت می شود، تعداد کمی جرات کرده اند. "آنها فاصله زمانی جالبی بین "این هرگز انجام نشده است" و "این هرگز دوباره انجام نخواهد شد" را اشغال می کنند. دوسا می گوید.

به آنجا رسیدند، زئیر، به هاوایی، اندونزی… موریس در حال حمل دوربین 16 میلی متری خود و کتیا با دوربین آنالوگ خود. با کلاه قرمزهای کوچک آنها (سلام کوستو؛ سلام وس اندرسون) آنها لباس فیلم های علمی تخیلی اردوگاه. هرچه در کارشان پیشرفت کردند، بیشتر و بیشتر به فیلمساز، قصه گو تبدیل شدند. نماهایی که از دور میگرفتند، با زوم نشان میدهد نیت هنری و میل به میراث.

یک پایان پیشگویی شده است

آنها شروع به تعقیب آنچه می نامیدند آتشفشان های قرمز، کسانی که از گدازه هستند، کسانی که نمی کشند چون می بینند که می آیند. و در سال 1980 با انفجار کوه سنت هلن (واشنگتن، ایالات متحده آمریکا)، یکی از خاکستری ها، "کسانی که می کشند"، خطرناک ترین، آنها عاشق آنها شدند. آنها ناشناخته ترین و همچنین کمترین پیش بینی بودند.

Fire of Love در ساندنس به نمایش درآمد.

Fire of Love، برای اولین بار در ساندنس به نمایش درآمد.

پس از فوران آتشفشان نوادو دل روئیز، در آرمرو، کلمبیا، خاکستری دیگری که به زندگی حدود 25000 نفر پایان داد، دوباره هدف خود را تغییر داد تا بر اجتناب از چنین فجایع تمرکز کند. آنها عشق خود را به انسانیت تجدید می کنند که همیشه از آن ناامید بودند و بنابراین به نفع طبیعت رها شده بودند.

آنها بر آموزش چگونگی تخلیه، چگونگی مقامات گزارش ها و هشدارها را درک کردند و به آنها توجه کردند که آتشفشان شناسان مانند آنها انجام دادند. در همین حال، آنها همچنان به دامنه این هیولاهای زمینی می چسبیدند و به دهان آنها می رسیدند و مصمم بودند که کشف کنید "چرا قلب زمین می ترکد و خون خود را بیرون می دهد".

در 3 ژوئن 1991، در دامنه های کوه Untzen در ژاپن, یک آتشفشان خاموش برای 330 سال، آخرین بار دیده شدند آتش عشق آخرین تصاویر این زوج را نشان می دهد که به آنها افتخار می کنید "عجیب" های تجارت. آنها فقط از آنها بهبود یافتند یک دوربین و یک ساعت آنها همیشه آماده بودند تا در آغوش عشق بزرگ خود بمیرند. آنها و آتشفشان

ستاره های آتشفشانی

ستاره های آتشفشانی

ادامه مطلب