پشت بام های (زیرزمینی) سن پترزبورگ

Anonim

متی رسول بر بام کلیسای جامع سنت اسحاق در سن پترزبورگ

متی رسول بر بام کلیسای جامع سنت اسحاق در سن پترزبورگ

برج از دریاسالاری . سه خیابان معروف شهر از پایه آن بیرون می آیند. و از اوج آن، که تاج آن توسط یک بادگیر کوچک طلایی شکل کشتی، یکی از کمتر قابل تأیید و گسترده ترین داستان های روسیه بیرون می آید. کمتر از سه قرن پیش (بیشتر پیش، این شهر وجود نداشت)، یک صنعتگر به سن پترزبورگ آمد تا خدمات خود را به تزار ارائه دهد.

صفحه هواشناسی دریاسالار بر اثر رعد و برق سوخته بود و پایتخت امپراتوری نیاز به بازیابی یکی از ظریف ترین اما قابل تشخیص ترین نمادهای خود داشت. ترمیم غیر قابل ملامت بود و تزار به نشانه قدردانی از پاداش خود کوتاهی نکرد. صنعتگر چه می خواست؟ تجسم زنده از قهرمانان داستایوفسکی ، بی نهایت خواست نوار باز در بارها از شهر.

برج دریاسالاری در سن پترزبورگ

برج دریاسالاری در سن پترزبورگ

تزار سندی صادر کرد که در آن مهر امپراتوری تضمین میکرد که هیچ مسافرخانهداری حتی یک قطره الکل را به آن غریبه که اکنون سربلند است انکار نخواهد کرد. نکته بعدی که تاریخ (و قهرمان آن) به یاد می آورد، صنعتگری است که در نزدیکی کانالی خوابیده است، بدون گواهینامه ای که او را از سبک همیشگی اطمینان می دهد.

اعتباری که او برای بازسازی هواشناسی از آن برخوردار بود به او اجازه داد تا مخاطب دومی با آن داشته باشد تزار و این یکی برای جلوگیری از سومی، مهر امپراتوری را روی گردن خالکوبی کرد قهرمان خماری ما او دیگر دستمزد خود را از دست نمی داد و وقتی وارد هر میخانه می شد فقط باید روسری خود را باز می کرد تا نشانی را که درهای شاخه های باکوس را باز می کرد نشان دهد. با غرور و ضربه انگشت اشاره به آئورت، صنعتگر در همان زمان کلیشه الکلی روسی را شرح داد و ژستی که با آن در این کشور (درست مثل اسپانیا آرنج بالا می رود) اعتراف می کند که مشروب خورده اند یا می خواهند مشروب بخورند تا اینکه در کانال پترزبورگ از خواب بیدار شوند.

چه بر سر صنعتگر آمده است معلوم نیست که هیچ طرفدار ارواح خوب سنت پترزبورگ اهمیتی به خاطر نمی آورد. برای سرگرم کردن خود، فقط دارید چرخش 90 درجه از دریاسالاری و به گنبد کلیسای جامع سنت اسحاق خیره شوید . حتی هوشیارترین مکان ها نیز روکش طلایی خود را به عنوان بزرگترین پوشش در جهان دارند. زیر آن یک ساعت و بعد از ساعت به نوبه خود الف سابقه افراط، ظلم و حساسیت.

کلیسای جامع سنت اسحاق در سن پترزبورگ

کلیسای جامع سنت اسحاق در سن پترزبورگ

قهرمان داستان؟ یک صنعتگر دیگر ، در این پرونده خارجی که به پایتخت جدید و آغازین بالتیک فراخوانده شد. ماموریتش؟ اطمینان حاصل کنید که پترزبورگ ها دیر نشده اند و به سبکی رسیده اند. چگونه؟ ساختمان ساعت که زیبایی و دقت آن از نمادهای نمادین پراگ یا وین فراتر رفت. پاداش؟ شناخت ابدی. و قیمت؟ جانش که به محض تمام شدن کارش از او گرفته می شد. او قبول کرد، اما به عنوان یک استاد خوب زمان، او 40 سال کار خود را به تعویق انداخت ، که در آن مانند یک تزار با او رفتار می شد.

چه درست باشد چه نباشد، آنها دو مورد از این موارد هستند حکایت هایی که راهنمای ما از گرسنگی بهره می برد از گردشگران برای تقویت دیدگاه او مبنی بر اینکه در روسیه در ودکا شنا می شود و هنر به اندازه تحقیر زندگی وجود دارد. . ما روی پشت بام یکی از نمادین ترین ساختمان ها در دو تا از معروف ترین خیابان های شهر هستیم. اگر نگاه کنیم در سمت راست، Nevsky Prospect را می بینیم . روبروی آن، خیابان روبینشتاین اجرا می شود. Y اطراف، پشت بام های کمترین شهر روسیه در روسیه . در بالای آنها، گروه های دیگری بین 2 تا 10 نفر را می بینیم که به داستان های مشابه ما گوش می دهند.

نمایی از چشمه نوسکی در سن پترزبورگ

نمایی از چشمه نوسکی در سن پترزبورگ

و این بین اشباع فرهنگی (و الکل، چرا انکار آن) است که سن پترزبورگ ارائه می دهد، بسیاری از ما هستند که به دنبال هوای تازه هستیم با سفرهای جایگزین، مانند مواردی که ده ها نفر از افراد مبدأ مشکوک ارائه می دهند آن سوی پشت بام های شهر.

استخدام از طریق پیام خصوصی اینستاگرام و پرداخت های نقدی به ما ایده ای در مورد آن می دهد محرمانه بودن ابتکار عمل ، که برای آن کمتر محبوب نیست. نوجوانان و گوپنیکهایی که عادت دارند مانند صنعتگرانی که بادگیر دارند در شهر بچرخند، به ساختمانهایی دسترسی پیدا میکنند که بر فراز افق یکنواخت پترزبورگ قرار دارند.

برای 20 یورو ، آن را به گردشگران کاملاً ناآماده نشان می دهند بالا رفتن از نردبان آتش نشانی، پریدن از روی طاقچه ها، یا چسبیدن به سیم های زنگ زده تا بتوانم بیرون بیایم عکس های غیر ممکن . اگر کسی به حکایات پرحاشیه او نیز گوش کند، میتوان شخصیتهای واقعی داستایوفسکی یا گوگول را تصور کرد که درس تاریخ میدهند. و اگر بتوانید روسی کتک خورده او را نادیده بگیرید، می توانید از یک چشم انداز رشک برانگیز لذت ببرید که افق های آن در تعریف شده است. 360 درجه از طریق نمای ساختمان ها در برابر آسمان.

پشت بام های سن پترزبورگ

روشی متفاوت برای شناخت سنت پترزبورگ

در مورد ما، پس از عبور از یک اتاق زیر شیروانی با جانوران فعال و چند اتاق با تخت های تاشو و رادیوهای خشن، ما به سمت یکی از برجک های نیمه متروک رفتیم نگهبانی از مرکز شهر از اینجا، زنان که در جنگ بزرگ میهنی (جنگ جهانی دوم) به جبهه نرفته بود. آنها آسمان را تعقیب کردند تا سیگنال هشدار دهند به محض اینکه بمباران در راه بود. قهرمانان معتبر (و این داستان حقیقت دارد) که خود را در معرض توپخانه هواپیماهای دشمن قرار دادند تا از طریق یک سیستم پیچیده سیگنال، به ضعیفترین افراد منطقه هشدار دهند که اگر نمیخواهند در نهایت پناه ببرند، بهتر است. مانند ساعت ساز خارجی از ابتدای این وقایع.

از پشت بام های دیگر می توانید با وضوح بیشتری ببینید ارمیتاژ (موزه اساسی در روسیه)، خط ساحلی با بندر، شبکه کانال ها یا محله های تهدید کننده ساخت و ساز شوروی. اما از همه آنها، سیلوئت های بیماری های مگالومانی برجسته است این شهر در طول تاریخ خود از آن رنج برده است. خواه کلیسای جامع خون ریخته شده سنت باسیلیکا، بانوی ما کازان، دریاسالاری فوق الذکر و کلیسای جامع سنت اسحاق یا ورزشگاه جام جهانی 2018 . این نه تنها پس از پایان جام جهانی ساخت آن به پایان نمی رسد، بلکه روح ادبی شهر را تغذیه می کند. شهردار مرغهای دریایی را مقصر سرقت پوششهای سقف دانست . چیزی که راهنمای ما از آن به عنوان بهانه ای برای روایت یک طرح مهیج فساد و افشای روابط خود به عنوان یک کارآفرین در بخش گردشگری ملی استفاده می کند.

کلیسای جامع خون ریخته شده در سن پترزبورگ

کلیسای جامع خون ریخته شده در سن پترزبورگ

و این است که به اندازه ای که برای استراحت به پشت بام ها می رود، روسیه خیلی شدید است (به ترسناک ترین و هیجان انگیزترین معنای کلمه) که هیچ وقت نمی توانید از رنج کشیدن یا لذت بردن از کلاسیک آن دست بردارید - اعم از ادبی، معماری، جنگ یا فساد. بیا بالا ببین

ادامه مطلب