داستان دهقان و شاه دوک که ترامونتانا را خرید

Anonim

آنها مراکشی هستند. هیچ کس نمی تواند در برابر جذابیت های او مقاومت کند

آنها مراکشی هستند. هیچ کس نمی تواند در برابر جذابیت های او مقاومت کند

چیزی در جایگاه موسیقی جا افتاده است پسر ماروگ . را براق سنگ مرمر کاررا و تناسبات قرن نوزدهمی آن مانند یک بدن مهاجم بر چشم انداز خود را نشان می دهد. روی یک تراس ایستاده است. فراتر، کوه در Sa Foradada به دریا می افتد.

عروسی آماده شده است . ردیف هایی از صندلی ها برای پذیرایی از مهمانان چیده شده است. بین ستون های سفید و صیقلی، فکر می کنم که نقش آرشیدوک لوئیس سالوادور، صاحب و ارباب ترامونتانا، به نظر من از دوست پسر، دوست پسر هر دوست پسری به من نزدیک تر است. با فاخته ، که باطن مالکیت را بررسی می کند، چیزی معامله ای وجود دارد. ما را تصور میکنم، او با لباس سفید و من در بریدهای بر روی انعکاسهای دریا، و لبخند میزنم.

در دروازه های سون ماروگ

در دروازه های سون ماروگ

دو دختر به من این را می گویند آنها باید معبد را پر از گل کنند . سعی میکنم فرشی که روی تراس باز میشود لکهدار نشود و به داخل باغ میروم. درختان کاج و نخل اطراف حوضی را احاطه کرده اند که زمانی حوض بوده است. از یک ورودی فرعی به داخل ساختمان دسترسی دارم. خونه تاریکه در زیر یک سقف بزرگ، شیرینیپزها، آمفورههای رومی، مجسمههای یونانی و پارچههای مایورکا به نمایش گذاشته شدهاند. کوکا به منظره ای از ایوان می اندیشد.

ما ماشین را می گیریم و به میرامار می رویم صومعه ای که توسط رامون لول در قرن سیزدهم تأسیس شد که آرشیدوک از ویرانه های آن بازسازی کرد. کوکا معتقد است که لوئیس سالوادور مانند پسر عمویش سیسی یک فراری نامناسب بود. او پسر بود لئوپولد دوم هابسبورگ-لورن، دوک بزرگ توسکانی . یک قیام مردمی خانواده را مجبور به فرار کرد کاخ پیتی و مستقر شوید قلعه برندیس ، ستاد املاک آن در بوهمیا.

در دوران نوجوانی در مونیخ و پراگ به تحصیل زبان و علوم طبیعی پرداخت. او حاضر به ازدواج نشد و او زندگی خود را وقف سفر در اطراف دریای مدیترانه کرد. در سال 1867 با نام کنت نودورف وارد جزایر بالئاریک شد. ترامونتانا پناهگاهی برای او بود . در میرامار شاهزاده خانم هایی از اسپانیا، دوک های بزرگ روسی، نویسندگان و دانشمندان را پذیرفت.

سنگ مرمر کارارا

سنگ مرمر کارارا

همانطور که او به مسافر فرانسوی گاستون وویلیه اعتراف کرد: «من همیشه یک کوچ نشین بوده ام، بدون اقامتگاه ثابت. من دریاها را می دوزم در ابتدا به دلیل سرگرمیهایم، شرایط خاصی بعداً این طنز ولگرد را در من ایجاد کرد که باعث میشود، به اصطلاح، خارج از انسانیت زندگی کنم.

همانطور که کوکا تأیید می کند، یک دلتنگی ناسازگار. که در مایورکا تمام املاک را خرید بین Valldemossa و Deia . در یکی از آنها، S'Estaca کاتالینا هومار به عنوان یک کارگر روزمزد کار می کرد. نوزده ساله بود که او را دید. او دختر یک نجار از سون موراگ بود.

او همراه او و در نتیجه مدونای S'Estaca شد. او به عنوان ماورالا خدمت کرد، نقشی که برای زنان وتو شد . او خواندن و نوشتن را آموخت، شرایط کارگران را بهبود بخشید و پیشرفت های فنی را در تولید شراب Malvasia و Muscatel به کار برد.

در سال 1888 او با کشتی بخار خود، Nixe، به همراه آرشیدوک به نمایشگاه جهانی بارسلون سفر کرد تا فناوریهای جدید را در این عملیات بگنجاند. مانند بقیه سفرهایش، لباس روستایی را رها نکرد.

زیرا دهقانان وقتی عاشق هستند واقعاً عاشق می شوند

زیرا وقتی دهقانان عشق می ورزند، واقعاً عاشق می شوند

درباره ملاقاتش با سیسی، لوئیس سالوادور می نویسد: «امپراتور در آخرین دیدارش از مایورکا، به چوبه آمد. اندام باریک او کاتالینا را شگفت زده کرد. این موقعیت رفیع او نبود، بلکه لبخند شیرین او بود که همه کسانی را که او را می دیدند تحت تأثیر قرار داد. این دو زن طوری با هم حرف می زدند که انگار در تمام عمر همدیگر را می شناسند، زیرا در هر دوی آنها احساس انسانی به طور همزمان زنده بود. خورشید به اوج خود میرفت، دریا مثل طلا میدرخشید و ساعت دو را با هالهای احاطه میکرد. مثل یک تغییر شکل بود ".

در میرامار ما توسط یک ماژورکایی با لهجه ای غیرقابل کشف پذیرایی می شویم . وقتی هزینه بلیط ها را می پردازم، تعجب می کنم که کاتالینا با سیسی چه زبانی صحبت کرده است. ظهر نزدیک است. گرمه. بازی گوتیک بازسازی شده، j باغ بیزانسی ، بلاغت سنگ نوشته ها، منظره ای عاشقانه را می سازد که باید نسبت به زن دهقان بی تفاوت بوده باشد. قلمرو آن تاکستان ها و دهکده ماهیگیری بود که به دریا می افتاد.

آرشیدوک لوئیس سالوادور مالک و ارباب ترامونتانا

آرشیدوک لوئیس سالوادور، مالک و ارباب ترامونتانا

من به کوکا پیشنهاد می کنم که در آن حمام کند بانیالبوفر . دامنه های آن نیز متعلق به آرشیدوک بود. از روستا عبور می کنیم و به سمت دریا سرازیر می شویم. بدون اینکه به هم نگاه کنیم تو ماشین عوض شدیم. از پارکینگ، یک پلکان به یارو منتهی می شود. آب در انعکاس نوسان می کند.

حوله هایمان را کنار اسکار پهن می کنیم، غرفه هایی که ماهیگیران قایق هایشان را در آن نگهداری می کنند. نظر کوکا که شهر از S'Estaca همچنین بر روی یک یارو آویزان است. مایکل داگلاس مزرعه را خرید. او آن را چند ماه پیش به قیمتی ناپسند برای فروش گذاشت. من فکر می کنم طعنه آمیز است که تلاش های کشاورزی کاترین هومر به دست یک بازیگر هالیوود افتاده است.

کوکا دراز می کشد و به سختی سکوی بتنی اعتراض می کند. او به من می گوید که کاترین در یکی از سفرهای آرشیدوک درگذشت. . وقتی متوجه شد مداحی را به او تقدیم کرد که به بیش از پنجاه نشریه او اضافه شد. از او فرزندی نداشت. ممکنه بخاطر سیفلیس باشه

بانیالبوفر

بانیالبوفر

شایعات در مورد زندگی جنسی لوئیس سالوادور همچنان ادامه دارد الگوی اسطوره مهاجمی که قلمرو را با فرزندان خود بارور می کند . صحبت از دوجنس گرایی و تعداد زیادی از فرزندان نامشروع است که او به آنتونیو ویوز، منشی خود، وارث املاکش در جزیره نسبت می داد. دیگران می گویند او ناتوان بود.

روی صخره ها می افتم و سعی می کنم سر نخورم. به دریا می پرم و به سمت نهر آب شیرینی که از صخره می ریزد عبور می کنم. آبشار سرد است . از آن سوی یارو، نگاه کوکا را احساس می کنم و تعجب می کنم که کاتالینا چگونه به اولین نگاه آرشیدوک واکنش نشان داد.

پسر ماروگ یا داستان دوشس دهقان

پسر ماروگ یا داستان دوشس دهقان

ادامه مطلب