"ویلا در توسکانی" که همه چیز را درمان می کند

Anonim

ویلا در توسکانی

ویلایی در توسکانی که همه چیز را درمان می کند.

شخصیتی که او بازی می کند با دلیل تاریخی و واضحی بسیار می گوید: «توسکانی بسیار خلاق است». لیام نیسون که در ویلا در توسکانی (اکران تئاتر جمعه 15 مرداد). بازیگری که برای لحظهای ژانر فرعی انتقامجویی شخصی را رها میکند، وارد پوست یک نقاش انتزاعی و مادی میشود که پس از مرگ همسرش به شدت گمشده و افسرده شده است.

به عنوان یک نقاش، او می داند که در مورد چه چیزی صحبت می کند: او زندگی کرد در قلب توسکانی، در یکی از زیباترین مناطق، Val d'Orcia، در خانه / ویلا / پالاتزو متعلق به خانواده همسرش. آنجا آفرید و آفرید و آفرید. در مقابل آن تپه ها، زیر آن درختان سرو، چنان آفرید که وقتی از آنجا رفت، خلاقیتش خشکید. و همچنین عشق به پسرش که او را عملاً بدون اینکه بداند پس از مرگ مادرش چه کند، رها کرد.

اما اکنون پسر به او نیاز دارد و بیش از همه به آن ویلایی در توسکانی که دو دهه است در آن نبوده اند نیاز دارد. او می خواهد آن را بفروشد تا به جاه طلبی های دست نیافتنی خود در شیک ترین و گران ترین لندن ادامه دهد. با هم، در یک ون ضرب و شتم، "در خسته کننده ترین جاده اروپا"، آنها به Val d'Orcia سفر می کنند تا دوباره با شهر خود و خاطرات خود ارتباط برقرار کنند. با درد.

ویلا در توسکانی

مایکل ریچاردسون، پسر نیسون، در ویلا.

ویرانه خانه کنایه از دل و سر آنهاست. متلاشی شد. خشمگین. غمگین. در برابر آن انحطاط، زیبایی بینهایت و آرام چشمانداز توسکانی. یک زیبایی شفابخش از موج های ظریف و درختان عمودی. رنگ های گرم و غروب های امیدوار کننده. و همیشه یک رستوران کوچک با یک غذای پاستا که حواس و نوستالژی را برمی انگیزد.

بازیگر جیمز دارسی (دانکرکه، میهن، لئوناردو...) او یک ویلا در توسکانی (به انگلیسی ساخت ایتالیا) را نوشت، دقیقاً در حالی که در تعطیلات در این منطقه ایتالیایی بود که در پرده نمایش مورد استثمار قرار گرفت. او با نوشتن داستانی از کینه و کینه بین پدر و پسر شروع کرد که تنها "تپه های باشکوه توسکانی می توانند ذوب شوند تا عشق واقعی بین آنها را آشکار کنند." برای مثال، چشم انداز تاریخ را ساخته است.

ویلا در توسکانی

تپه ها و سرو: توسکانی.

و همینطور می شود. آنها برای یافتن مکان دقیق، ویلای درست، مشکل داشتند. آنها او را در Val d'Orcia (جایی که گلادیاتور و بیمار انگلیسی نیز فیلمبرداری می کردند) در نزدیکی شهر کشف کردند. فکر، شهرت به خاطر دوومو خود که از سال 1996 در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است. ویلا فونتانل، یک ویلای خصوصی، متعلق به یک معمار هشت ساله که آن را تقریباً دست نخورده از زمان بازسازی در دهه 1980 حفظ کرده است. ویلا که گاهی اوقات می توان آن را اجاره کرد.

شهری که قهرمانان داستان از طریق آن گم می شوند روستای همسایه آن است مونتیچیلو از خیابان های سنگفرش، منحنی و شیب دار. در رستوران شهرداری، Il Bronzino، به آنها اجازه داده شد رستورانی را بسازند که در آن می روند تا عاشق بهترین ریزوتو شوند. در میدان برایشان سازماندهی کردند یک سینمای فضای باز، همانطور که معمولا هر تابستان انجام می دهند.

لیام نیسون در ویلا در توسکانی

تراتوریای عالی توسکانی.

پدر و پسر

یک ویلا در توسکانی نیز علاقه اضافی دیگری دارد. بازیگران اصلی آن لیام نیسون مثل پدر و پسرش در زندگی واقعی، مایکل ریچاردسون، مثل پسر فیلم واقعیت و تخیل فقط به آنجا نمی رسند. همسر نیسون، مادر ریچاردسون، بازیگر ناتاشا ریچاردسون، در سال 2009 در یک تصادف اسکی درگذشت. زمانی که مایکل تنها 13 سال داشت.

این تیراندازی برای آنها بوده است "یک تجربه کاتارتیک" بازیگر فهرست شیندلر می گوید. این بازیگر جوان (که قبلاً مصادف شده بود) اعتراف می کند: «وقتی آن را خواندم، داستانی بود که به ما نزدیک بود و عجیب بود که چگونه در آن زمان که تازه 10 سال از مرگ مادر می گذشت، به ذهنمان رسید. پدرش در انتقام زیر صفر). دوئل را دوباره پخش کنید، همه چیز را بیرون بیاورید، بخش هایی از آنها را باز کنید. و مطمئناً این دیدگاه ها کمک کردند.

"نمایش ها؟ این چیزی است که شما صدا می کنید یکی از دیدنی ترین همگرایی ها در طبیعت؟ رابرت (نیسون) با عصبانیت می پرسد. جک (ریچاردسون) پاسخ می دهد: "شما حتی به آنها نگاه نکرده اید." شما به آن نیاز ندارید. آنها را به یاد می آورد. دو درخت سرو ترکیب بندی را قاب می کنند و چشم را از فضای منفی به نقطه کانونی ویلایی کاملاً متمرکز می کشاند. همه با این تپه های توسکانی متحرک با شکوه متحد شده اند. ** غروب، یادتان هست؟ نوری که از آن پنجره ها می گذرد، نفس شما را بند می آورد.» این است افسانه عاشقانه توسکانی که توسط پوچینی تنظیم شده است و خانه ای که همه چیز را شفا می دهد.

لیام نیسون در ویلا در توسکانی

لیام نیسون در «ویلا در توسکانی».

ادامه مطلب