به آن می گویند هتل بوتیک و اینطور نیست.

Anonim

هتل های بوتیک نیمه قابل کنترل و نیمی احساسات غیر قابل کنترل

هتل های بوتیک: نیمی اراده قابل کنترل، نیمی احساسات غیر قابل کنترل

هتل های بوتیک در اوایل دهه 1990 در ایالات متحده متولد شدند به عنوان واکنشی به هتل های زنجیره ای بزرگ . آنجا که بی شخصیتی بود، قول شخصیت می دادند، آنجا که یکنواختی بود، شخصی سازی را تضمین می کردند، جایی که مهمان بود، مهمان می خواستند. بخشی از مسئولیت این روند بر دوش است ایان شریگر . این مرد در سال 1990 از کف دست برداشته شد برترین ، در نیویورک و بازار را شکست. هتلی بود با اتاقهای زیاد اما کوچک (شاید خیلی کوچک، ایان)، با زیباییشناسی بسیار معاصر (بخوانید استارک) و هیلتون، شرایتون و شرکت را به چالش کشید . هتلی که هدفش همه نبود، خیلی ها را هدف گرفته بود. جایی که لابی در مرکز صحنه قرار گرفت و به شهر باز شد.

مشکل، چون این یک مشکل بزرگ است، این است که همه میخواستند هتل بوتیک خود را داشته باشند. و همه ما می خواستیم در یک بخوابیم. این ما را به مسافران پیشرفته تبدیل کرد، بدون اثری از شوره سر. اما، اوه، آنچه انتظار می رفت اتفاق افتاد. بوتیک هتل ها در برخی موارد رفتاری بداخلاق شده و بسیاری از آنها تقلبی شده اند. این کلمه به دلیل استفاده زیاد از بین رفت، همانطور که برای دیگران مانند آبگرم، اقامتگاه یا سالن استراحت اتفاق افتاد . و جستجو برای نمونه واقعی یک هتل بوتیک آغاز شد.

چگونه آن را تشخیص دهیم؟ هتلی مانند این، ملموس و ناملموس را متعادل می کند و با هم ادغام می کند. آنها با زیبایی شناسی لحظه ارتباط برقرار می کنند: در دهه 90، استارک بود و اکنون وینتج، التقاط بازی می کند. آنها شهری به دنیا آمدهاند، اما بیشتر و بیشتر هستند که نیستند، مانند مقصدهای کشور و ساحل. و واقعیت مهم، ایده صمیمیت را ترویج دهید . کار آسانی نیست. بعضی ها خوب تقلید می کنند. اینها چند نکته برای جلوگیری از ناامیدی، یکی از دشمنان بزرگ مسافر است.

- یک هتل بوتیک (همیشه) یک هتل کوچک نیست . همانطور که یک فروشگاه کوچک یک بوتیک نیست. Santa Eulalia یک بوتیک است و سه طبقه دارد. اندازه مهم نیست. نکته مهم بسته بندی احساسی و متنی آنهاست. و این ما را به نقطه 2 می رساند.

- یک هتل بوتیک دارای شخصیت است. شخصیت چیزی نیست که متصرف شود زیرا گفته می شود: چیزی است که به رخ می کشد و سپس حساب می شود. یا حتی نیازی به گفتن آن نیست: شما آن را دارید و از اوج بالایی که می دهد لذت می برید. شخصیت تا حدی برنامه ریزی شده است و تا حدودی توسط اتفاقاتی که در درون دیوارهای آن اتفاق می افتد ایجاد می شود. آنها آن را دارند، هر کدام برای خودشان، واترهاوس در ساوت بوند در شانگهای یا تاون هاوس در میامی یا شماره 16 در لندن. هتل های بوتیک آنها غرق در شخصیت کسانی هستند که آنها را طراحی و حرکت می دهند : چه طراح داخلی باشد، مثلاً هند مهدوی، چه مدیری، مثل خود شراگر. یا می توانند حول یک موضوع بچرخند مثلاً هنر یا شراب، اما مجبور نیستند. اصالت بیش از حد ارزیابی می شود.

- خط باریکی وجود دارد که بوتیک هتل را از تخت و صبحانه لوکس جدا می کند. مثلا راف لوکس چیست؟ بحث ارائه شده است. در هر صورت ما آن را دوست داریم.

- قرار دادن یک مبلمان کلاسیک از قرن بیستم شما را به یک هتل بوتیک تبدیل نمی کند. و حتی اگر اصل نباشد. اگر نمیتوانید یک قو یا لامپ پولسن تهیه کنید، خوب است، اما لامپهای کوبنده نخرید. که باعث غم و اندوه بی نهایت می شود. لوکوربوزیه بیچاره مقصر نیست که روح او هتل های خاصی را در نسخه اصلی یا نادرست تسخیر می کند. با این حال، این نمادها در هتل های بوتیک تکرار می شوند. به عنوان مثال، 129 در سنگاپور از آنها استفاده می کند و این کار را به خوبی انجام می دهد. اگر نه، ایکیا می تواند رای را به خوبی حل کند. یک هتل بوتیک خودآگاه نیست یا از هر تصمیم زیبایی عذرخواهی می کند.

- "اتاق چطور بود؟ باحاله؟" جواب منفی. آن نه. کارکنان بوتیک هتل با مشتری مانند باند دبیرستان خود رفتار نمی کنند. مدیریت از راه دور، آن راز بزرگ روابط انسانی، در اینجا نیز مانند همه هتل ها باید تا حد میلی متر مراقبت شود. صمیمیت، انسانیت و احترام . که تقریبا برای همه چیز کار می کند.

- یک هتل بوتیک لوکس را در مقیاس کوچکتر یا بزرگتر تبلیغ می کند. این امری تجملی است که به آرمانها مربوط میشود، نه به ساقیها، به راحتی و موقعیت مکانی زیباییشناختی، تا مهمان احساس کند بخشی از یک جامعه است. با این حال، یک هتل مجلل نباید یک هتل بوتیک باشد. ژرژ پنجم در پاریس یا Dolder Grand در زوریخ چنین نیستند. آنها نیازی ندارند.

- پذیرایی تاریک، داشتن سیب در لابی یا کوزه هایی با آب نارنجی، اینکه مبل ها دارای پشتی بزرگ، زوایای کشنده شیرها و سیاه بودن دیوارها شما را تبدیل نمی کند، گویی چوب جادویی شما را در هتل لمس کرده است. فروشگاه. ببینید، چگونه می توانیم آن را برای شما توضیح دهیم: آن عنوان با تیک های تزئینی به دست نمی آید. تصمیمی است که در مبانی است و بعداً داده می شود یا خیر. مثل عشق است، نیمه اراده قابل کنترل، نیمی احساسات غیر قابل کنترل

ادامه مطلب