زمانی که پادشاه اسپانیا آندرس بود

Anonim

در دنیای مجازی مطمئناً نام آندرس رایج است، اما پادشاه اسپانیایی تنها یکی وجود دارد . به هر حال، افراد کمی در دهه 90 خود به اینفلوئنسرهای موفق تبدیل میشوند، در کمپینهای مد ستارهدار میشوند یا مخفیانه وارد بازار میشوند. موزیک ویدیو تانگانا.

در این مرحله، پروفایل رسانهای او نیازی به معرفی بیشتر ندارد، اما آندرس گارسیا کارو قبل از اینکه نوهاش یک حساب اینستاگرامی برای او ایجاد کند چه میکرد که امروز به آن میبالد. بیش از 40000 دنبال کننده?

خندان، عاشق زندگی، با سادگی، با کشیدن پیپ و یک قهوه خوب، آندرس چیزهای زیادی برای گفتن دارد و او آن را در طول چت با Condé Nast Traveler در تراس هتل ME مادرید که سی دقیقه به طول انجامید نشان داد. بیش از یک ساعت و نیم طول بکشد.

یکی از پست های پادشاه اسپانیا در اینستاگرام.

یکی از پست های پادشاه اسپانیا در اینستاگرام.

وقتی یک جلسه عکس همه چیز را تغییر داد

غیرممکن است که مکالمه را با پرسیدن اینکه ماجراجویی سایبری شما چگونه آغاز شده است، آغاز نکنید. با اخلاص، او این را اعتراف می کند نوه او، عکاس سلین ون هیل ، معمار همه چیز بود. او می گوید: «حتی او بود که نام پادشاه اسپانیا را به من داد.

بر اساس چند عکس گرفته شده در آستانه در خانه اش در کریسمس آندرس میگوید: برای مجله فرانسوی L'Officiel، «سلین از آمریکای شمالی پیشنهاد داد تا یک سرمقاله مدی که در آن یک پدربزرگ و نوهاش لباسهای همسان بپوشند، از آمریکای شمالی دریافت کند».

آ قلعه در فونتن بلو این جایی بود که او در اولین گرداب او از لباسها، فلاشها و برندهای لوکس شرکت داشت. ارزانترین آنها یک روسری 250 دلاری بود " خندیدن را به خاطر می آورد.

پرتره آندرس در سال 1972.

پرتره آندرس در سال 1972.

او هرگز در زندگی خود به انجام چنین کاری فکر نکرده بود، اما موفق شد. و لباس پوشید ایو سن لوران، دیور و "حتی با لباسی از شرکتی که رافا نادال با آن ازدواج کرد، یک کوسینلی"، که به عنوان یک بازنشستگی آرام دیگر وجود نداشت.

از آن عکس، حساب اینستاگرام متولد میشود، تماسی از یک کانال تلویزیونی، سپس یکی دیگر از «و یک گلوله برفی که پیمپو (آنطور که او با محبت نوهاش را صدا میکند) مسئول است. آنها به من می گویند که من عاشق دوربین شده ام، می دانید؟ مرد اهل کورونیا که تا همین اواخر هرگز فکر نمی کرد که آیا "چیزی" دارد، به شوخی می گوید.

اگرچه، با فکر کردن به آن، "من و خانواده ام در سفر دریایی در آرژانتین یادم می آید آنها ما را با قهرمانان فیلم اشتباه گرفتند مرگ در ونیز . چیزی باید وجود داشت، بله، "او تایید می کند.

علاوه بر این، مادر خودش یک بار به او گفت که چقدر شبیه است ایو سن لوران . در واقع، هرکسی که او را در شبکهها دنبال میکند، اخیراً پرترهای را دیده است که از برهنهی معروف کوتور تقلید میکند.

«این عکس به خاطر همین بود، چون مادرم به من گفت که شبیه او هستم. در سن 24 سالگی، او نامهای به بوئنوس آیرس ارسال کرد که در آن بریدههایی داشت که سن لوران در پاریس است و به من گفت: "نگفتی در بوئنوس آیرس هستی!" او ظاهراً هوای یک مرد جوان را به من داد . وقتی این داستان را به سلین گفتم، او در بازسازی پرتره تردیدی نکرد."

نیمه عمر در آرژانتین

آن نامه ای که درباره شباهت او به طراح شوخی می کرد، تنها یکی از نامه هایی بود که آندرس در شهری دریافت کرد که نیمی از عمر خود را در آن گذرانده است.

با 23 سال، ارثی او را به آن سوی دنیا برد ، به بوئنوس آیرس که در نهایت به عنوان در آن مشغول به کار شد وابسته فرهنگی و با روشنفکرانی مانند بورخس، گارسیا مارکز یا کامیلو خوزه سلا میگذرد. اما بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

آندرس در لاکرونیا در سال 1973.

آندرس در لاکرونیا در سال 1973.

ماجراهایی از همه نوع حافظه او را شلوغ می کند، زمان هایی که برای او دور به نظر می رسد. با این حال، برخی از آنها را با محبت خاصی به یاد می آورد، مانند شب هایی که در این شهر بود کلوپ شبانه مائو مائو، نمادی از زندگی اجتماعی بوئنوس آیرس که همچنین به مادرید آمد تا به یکی از منحصر به فرد ترین مکان های پایتخت تبدیل شود.

متأسفانه برخی دیگر وقتی به یاد می آورند که چگونه چشمان آبی خود را غمگین می کنند. دوستان زیادی در دوران دیکتاتوری ناپدید شدند”.

بدون پرداختن به جزئیات، وحشت از ویدلا آندرس چندین بار آن را از نزدیک زندگی کرد، برخی از آنها با پایانهای کمتر تلخی همراه بود، "مثل زمانی که یک دوست خوب که یک انتشارات داشت و یک دریانورد تجاری بود، پسرش را در کشتی ملاقات کرد... اما من هرگز نمی رسم "، یاد آوردن.

"همسایه ها دیدند که چگونه شخصی روی او کلاه گذاشت و او را برد. وقتی این موضوع را به من گفتند، به سراغ یکی از صاحبان کلارین رفتم و موضوع را به او گفتم. پست مطمئنا کمک کرد. . در نسخه بعد از ظهر آمد و دوستم ظاهر شد. دیگران چندان خوش شانس نبودند. من به شما می گویم که افراد زیادی در خانه من غذا می خوردند که من هرگز آنها را ندیدم.

آندرس با همسرش ماریا لوئیزا و فرزندانشان.

آندرس با همسرش ماریا لوئیزا و فرزندانشان. نقطه شرق، 1970.

با این حال، " دوران حضور در آرژانتین شادترین دوران زندگی من بود ". ملاقات ها، گفتگوها و غذاها با شخصیت های ادبی آن زمان، حکایت با نویسندگانی که از رکورد باقی خواهند ماند و جادوی قدم زدن در Recoleta برخی از بهترین لحظات آن هستند.

یادآوری اولین نسخه از صد سال تنهایی با امضای گارسیا مارکز که در بازگشت به مادرید از دست داده بود، او را به ویژه عصبانی می کند.

بازگشت به اسپانیا، اثر شگفت انگیز

دهه 1980 نشانه بازگشت آندرس به مادرید بود، جایی که در دوران جوانی حقوق خوانده بود و اکنون آن را خسته کننده می داند. "من الان یکی را ترجیح می دهم. آزادی ای که جوانان دارند چیزی است که من بیشتر دوست دارم از حال» صادق است.

مردی با تغییرات و ایدههای روشن، او خود را با سواری دوباره اختراع کرد یک املاک لوکس -از جمله مشتریانش ایزابل پریسلر بود که تقریباً تا یک دهه پیش روزهای او را مشغول کرده بود.

پایتخت که در سن هشتاد سالگی بازنشسته شده است، هنوز جایی است که او مرتباً به آنجا رفت و آمد می کند، به خصوص که بیشتر نوه هایش در آنجا زندگی می کنند، اما همچنین به این دلیل که بخش بزرگی از همکاری ها در مادرید برگزار می شود.

تازه ترین؟ به عنوان سفیر WOW، مفهوم جدید خرید فیگیتال در اولین ساختمان در Gran Vía بود. بیش از 5500 متر مربع در هفت طبقه پراکنده شده است که به تجربه ای معنا می دهد که در پنت هاوس غذا شناسی آن ... هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.

ادیسه ی همه گیر

قبل از صحبت در مورد امروز آن، در نیمه راه بین مادرید و زادگاهش کورونیا آندرس، جایی که با همسرش در صلح و آرامش زندگی می کند، «پس از بیش از 50 سال ازدواج شاد» اشاره می کند که هرگز از بازگشت به بوئنوس آیرس دست نکشید. قبلا این کار را انجام می دادم کشتی کروز که سفرش آخرین ماجراجویی او قبل از همه گیری بود.

من بوئنوس آیرس را در 2 مارس با یک کشتی ترک کردم تا به اسپانیا برگردم. من 15 رسیدم، اولین روز اعلام وضعیت هشدار. در تنریف نگذاشتند ما پیاده شویم. ما هم به لانزاروته رفتیم. مالاگا، والنسیا، بارسلونا... من حتی نمی دانم چطور می توانند به ما غذا بدهند، واقعا... ظاهراً بیست روز سفر بود و ما بیش از یک ماه را در کشتی گذراندیم”.

آندرس در قایق خود در سال 1977.

آندرس در قایق خود در سال 1977.

سرانجام، جنوا محل فرود بود «و یک هواپیما ما را از رم به اسپانیا آورد. من تنها سفر می کردم، بنابراین در حالی که منتظر هواپیما بودیم، گوشی را برای شارژ قرار دادم. در عجله فراموشش کردم و وقتی برگشتم آن را بردارم... رفته بود! در یک فرودگاه خالی چطور ممکن بود؟ امروزه تعداد کمی از مردم گوشی ها را از روی قلب می شناسند اما من دخترم را میشناختم و میتوانستم بفهمم که او چگونه به A Coruña میرود."

او به من گفت که یک پرواز برای من پیدا کرده است که روز بعد حرکت کرده است. و من مجبور شدم شب را در آنجا بگذرانم، زیرا شما نمی توانید ترمینال را ترک کنید. در T4، بدون تلفن همراه، روی یک نیمکت دراز کشیدم و رفت به خواب.به کورونا و همسرم مرا مجبور کرد پانزده روز را در قرنطینه بگذرانم !». با خنده، حتی این ماجرا را با شادی خاصی به یاد می آورد.

از تانگانا تا رزین: پرش به تلویزیون

این بیماری همه گیر زندگی آندرس را نیز فلج نکرده است. به محض بازگشت سفرها، چمدان منتظر او بود.

همچنین تجربه های جدید ، به عنوان گذر از برنامه به یادگار مانده است سرآشپز (جایی که او هیئت منصفه را با دستور تهیه دم گاو با چیپس به شکل هشتگ تسخیر کرد) یا ظاهرش در کلیپ ویدیویی سی تانگانا از دوست داشتن من دست کشیدی

پادشاه اسپانیا در کمپین کارولینا هررا.

پادشاه اسپانیا در کمپین کارولینا هررا.

«اینفلوئنسر بودن مزایا و معایب خود را دارد. اما من در این مرحله خوشحالم . من بسیار خوش شانس بوده ام که از تمام مشاغلی که داشته ام لذت برده ام. در واقع، من حتی باید برای لذت بردنم هزینه کنم! این راز واقعی زندگی است . من همیشه به نوه هایم می گویم: اگر چیزی را دوست دارید، بقیه مهم نیست. نه صبح زود یا هیچ چیز دیگری.»

آندرس شرکت اخیر خود را به عنوان مثال می آورد فیلم جدید پاکو لئون ، رنگین کمان: «سه روز فیلمبرداری بود، از ساعت هفت عصر تا هفت صبح. من و سلین از موارد اضافی خارج شدیم. در انتظار انتشار این بررسی از Leon's The Wizard of Oz برای نتفلیکس، پادشاه اسپانیا نیز در "متاسفم برای ناراحتی" ظاهر می شود (Movistar+) با آنتونیو رزین و میگل رلان.

«اینجا من یک بازیگر هستم، بازیگر. من بخشی از یک هستم ازدواج فوق العاده سالم که نه تنها غذای سالم می خورد و یوگا انجام می دهد، او همچنین پلی آموری را تمرین می کند . من حتی نمی دانستم آن چیست، اما صحنه بسیار خوبی است.»

بدون تجربه قبلی، «حداقل 9 سال در کارکرد مدرسه» هیچ چیزی نمی تواند در مقابل آندرس، چه در جنبه فیزیکی و چه در جنبه مجازی، مقاومت کند. البته شهرت حتی از راه دور روی او تاثیری نداشته است.

اگر چیزی روشن است، آن است چیزی که همیشه در کنارش می ماند، برندهای لوکس یا افراد مشهور نیستند، خانواده او هستند به خصوص نوه اش سلین. شخصی صادقانه می گوید: "من همیشه به او می گویم که همه اینها به لطف اوست، که او چیزی را دید که هیچ کس ندیده بود." بدون ترس از گذشت زمان.

این گزارش در نشریه شماره 151 مجله مسافرتی Condé Nast اسپانیا. در نسخه چاپی مشترک شوید (18.00 یورو، اشتراک سالانه، با تماس با 902 53 55 57 یا از وب سایت ما). شماره آوریل Condé Nast Traveler در نسخه دیجیتالی آن برای لذت بردن در دستگاه دلخواه شما موجود است

ادامه مطلب