AstroHita یا رویای کاوش در جهان از لامانچا

Anonim

لا هیتا یا رویای کاوش در جهان… از لامانچا

لا هیتا یا رویای کاوش در جهان… از لامانچا

اگر قرار بود این داستان را به عنوان یک داستان واقعی شروع کنیم، میگفتیم «روزی روزگاری در شهر کوچکی در لامانچا...». بله، کمی کیشوت به نظر می رسد، درست است؟ اما در اعماق وجود، اینطور است. زیرا این داستان رویاهای به حقیقت پیوسته است . از چالش هایی که می توانند دست نیافتنی باشند و به لطف پشتکار، ملموس می شوند. و این است که برای کسانی که نمی دانند، استقامت سلاحی عالی برای رویارویی با ترس ها، نگرانی ها و خیالات است: داستان فاوستینو ارگانرو, همسایه La Villa de Don Fadrique و علاقه مند به هر چیزی که به نظر علم می رسد، گواه آن است.

معلوم شد که آنجا خانه اش را می سازد. رصدخانه نجومی لا هیتا: AstroHita ، برای دوستان. پروژه ای که سال ها پیش در تخیل یک کودک شروع شد و امروز، سه گنبد، چندین تلسکوپ، انواع مکانیسم های اندازه گیری نجومی و مشارکت های مختلف در مطالعات علمی بعدها، واقعیت دارد. خاستگاه؟ این یکی که الان بهت میگیم

یک ذره بین روی سقف

این میکروب همه چیز بود. فاوستینو این را از آن طرف تلفن به ما اعتراف می کند که صبح اول وقت با او مصاحبه می کنیم و او قبلاً او در رصدخانه مشغول است . او حدود 16 سال داشت که یک روز خوب، در حالی که با دوستانش فوتبال بازی می کرد، توپ در پشت بام موسسه گیر کرد. او که تا حدودی "کوهنورد" بود، همانطور که خودش تعریف می کند، در نهایت برای بازیابی آن به ارتفاعات صعود کرد. وقتی بین کاشی ها تعجب کرد یک ذره بین به اندازه دستش پیدا کرد . آن گنج آنجا چه می کرد؟ او می گوید: «او منتظر من بود.

این که اولین فکر او بود توضیح واضحی دارد: معلوم می شود که در کودکی به دست او افتاده است کتابی که در آن صورت های فلکی شرح داده شده است و چگونه اینها از طریق یک نگاه کردند تلسکوپ کوچک . او شب های زیادی با یکی از دوستانش به حومه شهر رفته بود تا به ستاره ها خیره شود. به محض اینکه آن ذره بین در دستانش بود، او می دانست که با آن ابزار مشاهده خود را خواهد ساخت.

و او انجام داد. به خانگی ترین شکلی که می توان تصور کرد، اما او این کار را کرد: با ذره بین خود، و همچنین با لوله های پلاستیکی، لوله های لوله کشی، یک دستشویی قدیمی، نوار برق و چسب. البته اعتراف می کند: «البته تا زمانی که چسب ماندگار شد». تشویق او باعث شد که بخواهد یک بزرگتر و بهتر بسازد، اما "میلی" قدیمی سر راه او قرار گرفت و آن رویا فراموش شد.

خیلی دیرتر بود، با 35 سال و پس از ایجاد یک زندگی کاری بسیار کامل که او را به سمت کسب و کار خود را در شهر راه اندازی کنید ، برای تبدیل شدن به یک نقاش خانه و در نهایت هدایت حرفه خود را در دنیای طراحی گرافیک ، زمانی که تصمیم گرفت آن چالش را انجام دهد. بنابراین او یک آینه بازتابنده 30 سانتی متری را در دست گرفت و هیچ زباله دانی در آن منطقه وجود نداشت که از او خبر نداشته باشد: او به دنبال قطعاتی رفت که هیچ کس نمی خواست و مسئولیت استفاده مجدد از آنها را بر عهده داشت.

اما فاوستینو همیشه بلند نظر بود. نباید با چیزی معطل شد بنابراین روزی که تصمیم گرفت تلسکوپی که در نهایت میسازد 1000 پوند وزن داشته باشد، تنها یک مشکل کوچک داشت: آن را کجا قرار دهد؟ و چارهای گذاشت: زمینی در حومه شهر خرید و ریشههای چیزی را کاشت. مجتمع نجومی لا هیتا.

عشق به علم

موتور این بوده و هست پروژه زیبا و به طور کلی، زندگی این مانچگو که میلش به کشف، دانستن و یادگیری هرگز محدودیتی نداشته است. او با عشق به یاد می آورد که 3 مه 1999 یک جعبه کار قدیمی را با یک پتک در جایی که یکی از سه گنبد که رصدخانه را تشکیل می دهند . او با خنده می گوید: «در آن سال ها همه چیز را در مورد اختر-مکانیک، نجوم-ساختمان، علوم کامپیوتر برای کنترل تلسکوپ ها یاد گرفتم.

با گذشت زمان آن پروژه به حدی رشد کرد که تبدیل به نقطه مرجع شد : هرکسی که از آن منطقه رد می شد متوجه آن شد، آن مکان وسط ناکجاآباد که یک نفر قبلاً دو گنبد ساخته بود و مردم شروع به آمدن کردند. این، به این واقعیت افزوده شد که سازهایی که او خلق می کرد در حال افزایش بود، فاوستینو نیاز به فرافکنی آن را احساس کرد: دانش را به دیگران منتقل کند ، کاری که شروع به انجامش کرد سازماندهی گفتگوها در مورد نجوم و رصدها که به این موضوع علاقه مند شدند. او اینگونه با کسانی که امروز نیز بخشی از پروژه هستند ملاقات کرد: فرناندو آلفونسکا - مهندس - و لئونور آنا - پخش کننده - آنها در نهایت زندگی خود را در مادرید ترک کردند و بخشی از این رویا برای مردم شدند.

به لطف آن پشتکار قدرتمندی که در ابتدا در مورد آن صحبت کردیم، رصدخانه به عنوان یک چالش دست یافتنی متوقف شد و به یک معیار در این موضوع تبدیل شد. امروز از آنجا در چهار خط کار می کنند، اول، افشای ن: هر آخر هفته سازماندهی گروه های بازدیدکننده برای آموزش کیهان . بسیار زیبا.

مورد دوم بر مدارس متمرکز است ، که دانش آموزانش زیبایی کیهان را از طریق فعالیت های فوق برنامه به تصویر می کشند.

راه سوم در حوزه فناوری است : "هر کاری که ما در AstroHita انجام داده ایم، به نوعی از روی فانتزی به وجود آمده است، اما ما همچنین در حال توسعه یک ظرفیت فنی بسیار مهم . برای مدتی فکر میکردیم که شاید دادههایی که جمعآوری کردیم میتواند برای علم جالب باشد.» و همینطور هم شد: سالهاست که آنها با محققانی از این کشور همکاری میکنند موسسه اخترفیزیک اندلس در دو مطالعه، یکی از آنها بر گلوله های آتشین و شهاب سنگ ها - یعنی در هر چیزی که در جو متلاشی می شود - و دیگری به نام MIDAS، که ضربات روی سطح ماه را ثبت می کند.

دقیقاً به لطف دومی و این واقعیت بود که محقق مسئول این مطالعه بزرگترین تأثیر تاریخ را بر روی ماهواره به طور زنده از رصدخانه ثبت کرد. حتی ناسا برای درخواست داده ها با او تماس گرفت . این یکی از سه باری بود که رصدخانه نجومی لا هیتا در مجله علمی معتبر نامگذاری شد. طبیعت ، اگرچه مهمترین آنها در سال 2017 بود: به لطف مجموعه ای از اندازه گیری های انجام شده از AstroHita، حلقه هایی برای اولین بار در تاریخ در اطراف یک سیاره کوتوله کشف شد: Haumea. فاوستینو هیجان زده به ما می گوید.

سرانجام، راه چهارم کار که در حال حاضر در آن تلاش زیادی می کنند، منتظر است تا بحران سلامت به آنها اجازه دهد تا به آن ادامه دهند. در مورد چیست؟ برای گشودن مجموعه نجومی به روی گردشگری . یعنی هرکسی که از این گوشه لامانچا بگذرد، این امکان را دارد که توقف کند، از آنها دیدن کند و دنیای هیجان انگیزی را کشف کند که مطمئناً آنها را بی تفاوت نخواهد گذاشت.

و این کار را نخواهد کرد زیرا همان طور که فاوستینو به خوبی تعریف می کند، اندیشیدن به جهان به صورت زنده است: یک فعالیت بسیار احساسی”. با کائنات ارتباط برقرار کنید او به ما میگوید: «حتی برای لحظهای کوتاه میتوانید درک کنید که کسانی که از ما دیدن میکنند، بزرگی چیزی را که تجربه میکنند، احساس میکنند.»

وقتی نوبت اوست که تمام مسیری را که تاکنون طی کرده به خاطر بیاورد، مرد اهل لامانچا اعتراف می کند که اصلاً آسان نبوده است. و این است که همه چیز، مطلقاً هر چیزی که عملاً خانه او را تشکیل می دهد، با دستان خود به سنتی ترین شکل بزرگ شده است . من همیشه به کسانی که در رصدخانه از ما دیدن میکنند میگویم که این داستان در خدمت این است که بدانند رویاها به حقیقت میپیوندند. اینکه نباید امیدوار باشید: باید پشتکار داشته باشید . هیچ کس آموزش دیده به دنیا نمی آید و باید قدم به قدم پیش رفت. داستان باید اعمال شود.

ادامه مطلب