راهنمای آتن (توسط یک متخصص آتنی)

Anonim

آتن

آریان در یک میخانه سنتی در خیابان آیسخولوس، در محله پسیری

"پرتقال، درخت زیتون، سیگار، ماشین." چهار کلمه، چهار حس بویایی که با آن آریان لبد شهری را توصیف می کند که در سال 1984 در آن متولد شد، جایی که تا شش سالگی و سپس سه سال به عنوان بزرگسال در آنجا زندگی کرد.

از جمله خاطرات اوست نت های گلی با دود سیگارهای همه جا حاضر مخلوط شده است (توجه داشته باشید: در یونان سیگار کشیدن در مکان های عمومی بسته ممنوع است، اما مردم از قانون به گاوباز می گذرند).

" درختان پرتقال در شکوفه من آنها را دوست دارم، مخلوط عطر شیرین و ملایم آنها باورنکردنی است لوله اگزوز وسایل نقلیه یا گوشت سوولاکی ها». از بین تمام کشورهای جهان، آریان با یونان محبوبش و آمیخته ها و تضادهای آن می ماند.

او با خنده به شوخی می گوید: "البته که همه آنها را دیده ام." "من ارتباط بسیار خوبی با این کشور دارم، بسیار عمیق و خاص. گاهی سعی می کنم به جاهای دیگر بروم و در نهایت به اینجا می رسم. یه چیزی هست که نمیدونم چطوری تعریفش کنم...مثل عاشق بودن از من قوی تره. و آتن به نوعی با احساس من ارتباط برقرار می کند."

آتن

آریان بازاری را در کنار بازار مرکزی، در موناستیراکی میچرخد

آریان همچنین در آلمان زندگی کرده است، سالها در پاریس و اکنون در لندن، بنابراین ما گمان می کنیم که تصویر عطر Nomade توسط Chloé به ذهنمان خطور کند.

او که روی یک مبل در سوئیت ریاست جمهوری نشسته به ما می گوید: "من با این ایده بزرگ شدم که می توانی سفر کنی و در جاهای دیگر زندگی کنی." NJV آتن پلازا ، هتل کهنه کار خانوادگی در میدان تاریخی سینتاگما

در نمای اول، این اتاق باشکوه با تراس مشرف به آکروپلیس و زیبایی شناسی دهه نود یک هتل تجاری برای ما به عنوان محیطی برای گپ زدن با او مناسب نیست. آریان بوهمی و روشنفکری پاریسی را از طریق تمام منافذ خود می تاباند.

اما بعد از اینکه دیدم او در میان اثاثیه این هتل پنج ستاره حرکت میکند، بیوقفه بخار میکشد – «۲۰ روز پیش سیگار را ترک کردم» – با لباسی مشکی از جنس گونی و کفشهای مردانه. ما مغناطیس تا حدی عجیب آن را می شناسیم.

آتن

محله پانگراتی، یکی از مناطق شیک جدید آتن

همان چیزی که او در **فیلم هایی مانند آلپ (2011)** به نمایش می گذارد - بسیار توصیه می شود صحنه رقص او را در گوگل جستجو کنید، اگر نتوانسته اید آن را ببینید - ** یا خرچنگ معروف دیستوپیا (2015)* * با بازی کالین فارل.

در هر دو آن را کارگردانی کرد همسرش، یورگوس لانتیموس، اکنون بر لبان همه برای مورد علاقه تحسین شده خود La. آریان و یورگوس سر صحنه فیلمبرداری آتنبرگ، فیلمی از آتینا تسانگاری، که تهیه کننده فیلم Canino نیز بود، ملاقات کردند، موفقیت دیگری برای لانتیموس.

در آتنبرگ، هر دو نقش آفرینی کردند و از آن زمان به بعد، آن دو بخشی از چیزی بودند که برخی آن را آن می نامیدند موج عجیب یونانی، مجموعهای از سینمای یونان با رنگهای سورئالیستی، طنز سیاه و انتقاد اجتماعی، در ابتدا با بودجه کم به دلیل بحران، و لانتیموس بزرگترین نماینده آن است.

پس از پایان تحصیلاتم در فرانسه به آتن برگشتم و با گروهم در تئاتر ملی اجرا کردم. آریان در مورد Vasistas به ما می گوید، یک شرکت تجربی که عاشق دراماتورژی هایی است که با یک روایت مرسوم تعریف نشده اند.

آتن

آریان در باغ ملی آتن، با لباسی کاملاً کلوئه

من درست زمانی آمدم که بحران اینجا شروع شد و ظهور راست افراطی، زمانی که همه یونانی ها می خواستند یونان را ترک کنند. جایی برای یک بازیگر وجود نداشت، اما این کاری بود که می خواستم انجام دهم و آن را انجام دادم. چیزی خشن اما در عین حال بسیار پرانرژی در جو شناور بود، همه در خیابان بودند هنرمندان بسیار فعال بودند، هیجان انگیز بود. بعد از دانشگاه در فرانسه، این مانند یک پرش به زندگی بود، به یک زندگی تا حدی تاریک. من معتقدم که باعث شد خیلی رشد کنم و به من کمک کرد تا آنچه را که می خواستم دوباره تأیید کنم، در میان هرج و مرج بحران از این نظر برای من چیز مثبتی بود، اما روندی طولانی و دشوار بوده است. بسیاری از دوستان روزگار بسیار بدی را سپری کردهاند و حتی امروز هم هنوز».

شرایطی که او به ما اطمینان می دهد، فرهنگ ریشه دار استقبال از خارجی ها تغییر نکرده است، که از یونان باستان می آید، زمانی که فکر می کردند هر کسی می تواند در مقطعی خارجی باشد و پشت سر یک انسان می تواند خدایان باشد. این مفهوم از سخاوت باقی می ماند، اما بسیاری از مردم احساس بی عدالتی قابل درک دارند.»

اکنون یورگوس و آریان در لندن مستقر هستند و به طرز عجیبی، او که تمام عمرش را در یونان زندگی کرد، اطمینان می دهد که آریان بیشتر دلتنگ آتن است. اما این زوج بسیار مشغول گسترش مفهوم خاص خود از هنرهای تجسمی در سراسر جهان هستند (و سبکی فساد ناپذیر بر روی فرش های قرمز نیمی از کره زمین).

من ارتباط خاصی با هیچ کشوری ندارم، من خارجی بودن را دوست دارم.» آریان به ما اطمینان می دهد. "از "بیرون" بودن احساس راحتی بیشتری می کنم. به نوعی وقتی در خانه نیستم بیشتر احساس می کنم در خانه هستم.»

آتن

تراس یک میخانه سنتی در Monastriraki

البته، این شهر پر هرج و مرج و تا حدودی منحط اروپای قدیم، که در آن رانندگان تاکسی هرازگاهی سعی میکنند به شما ضربه بزنند – مراقب باشید اگر میبینید که کنتور را روشن نمیکنند – بسیاری از رانندگان بدون کلاه ایمنی رانندگی میکنند. شگفتانگیزترین ویرانهها و جذابترین کلیساهای ارتدکس با کمترین جذابترین مغازههای دنیا ترکیب میشوند، مثل یک دستکش به آریان می آید (بدون هیچ نقصی، کاملا برعکس، جذابیت پاریسی او).

ادعا کردن ترکیبی از فرهنگ ها و ملیت های آریان به عنوان توجیه جذابیت او به کلیشه می افتد، اما موازی بودن شخصیت جذاب آن با پایتخت یونان اجتناب ناپذیر است. او، این بازیگر از انتخاب محله امتناع می کند.

"خوبی در مورد آتن این است که به نوعی کوچک است، می توانید به مکان های زیادی بروید. به عنوان مثال، به اگزارشیا ، منطقه آنارشیستی، دانشجویی و درگیر سیاسی. سپس وجود دارد کولوناکی ، منطقه بورژوازی، شیک تر، که دنیای دیگری است. مکان های زیادی در این مناطق وجود دارد که من آنها را دوست دارم، اما، حتی در توریستیترین مناطق، میتوانید خیابانهای بسیار ساکتی را در نزدیکی پیدا کنید که در آنها میتوانید بدون افرادی که در اطرافتان هستند قهوه بنوشید. به همین دلیل برای من خیلی سخت است که تصمیم بگیرم محله مورد علاقه من کدام است، چیزی که مرا تسخیر می کند دقیقاً ترکیبی از فضاهای مختلف است. این چیزی است که آتن را خاص می کند.»

و این دقیقاً همان چیزی است که وقتی می چشیم احساس می کنیم چند تاپاس معمولی در دگزامنی، دور از شلوغی توریستی و احاطه شده توسط سبز، قبل از قدم زدن در اطراف فروشگاه های جایگزین پسیری یا کافه های شیک پانگراتی، محله دانشجویی نوظهور که در آن جوانه های طراحی، روحیه قدیمی و موسیقی خوب غالب است، به خصوص در غروب آفتاب.

آتن

آریان در حال قدم زدن در خیابان آیلو

غروب با او قدم زدیم تپه موسیون، جایی که بنای یادبود فیلوپاپو در آن قرار دارد. از این نقطه به سمت جنوب غربی آکروپولیس، یکی از بهترین مناظر از بقایای معروف باستانشناسی بخش (به معنای واقعی کلمه) بالای شهر را مشاهده میکنید.

«چند سال پیش زمانی که اینجا زندگی می کردم زیاد به اینجا می آمدم و سگ یکی از دوستانم را برای پیاده روی می آوردم. خیلی توریستی نیست و من آن را دوست دارم. شاید او یک سگ دارد؟ نه، اما دوست داشتن با سگ ها و بچه ها خیلی خوب است. من دوست دارم سگ و بچه در اطراف داشته باشم.» بین خنده اضافه می کند: چه مقایسه ای...!.

هنگامی که به مقصدهایی برای فرار فکر می کند، می گوید: تینوس، آمورگوس، فولگاندروس... «این جزایر یونانی چهرههای متفاوتی دارند: یک سمت وحشیتر و دیگری با دهکدههای کوچک. همچنین، در آنجا پیدا می کنید کلیساهای زیبا در میانه ناکجاآباد آنها مرا دیوانه می کنند مناظر آن، آن معماری باورنکردنی درون صخره ها و انرژی شما را دوست دارم عاشقشم احساس محاصره شدن توسط دریا که به هر کجا که نگاه می کنی می توانی آن را ببینی، آنقدر با او در ارتباط باش.»

سفر با قایق یکی از علایق اوست و تا حدی به همین دلیل، او با یادآوری نقش اصلی خود در فیلم Fidelio (2014) هیجان زده می شود که داستان آلیس را روایت می کند، زنی که به عنوان مکانیک در یک کشتی باری کار می کند.

"من او را می پرستم! خیلی زیاد! وقتی کارگردان، Lucie Borleteau، در مورد پروژه به من گفت، بسیار هیجان زده شدم. زنی که در کشتی کار می کند، مسافرت... محیط معمولی برای زنان نیست و تضاد این ماشین غولپیکر که تقریباً زنده است، با یکی از نابترین مناظر موجود، یعنی دریا، شگفتانگیز است.

آتن

گربه روی میز در رستوران پانگراتی

آریان در فیلم شناسی خود شجاعت زیادی به عنوان مجری از خود نشان داده است. اگر چه وقتی از او در مورد سخت ترین چیزی که او به عنوان یک بازیگر تجربه کرده است سؤال می شود، برهنه کامل یا عناوینی مانند تاریک و نگران کننده Malgré la nuit (2015) در مورد صنعت پورن، یا La escala (2016)، در مورد دوره رفع فشار برخی از سربازان بازگشت از افغانستان.

او توضیح می دهد که سخت ترین فیلمی که ساخته است Assassin's Creed است. اقتباسی از بازی ویدیویی که در سال 2016 با مایکل فاسبندر همبازی شد، برای فعالیت بدنی.

به هر حال، وقتی آن را تمام کردید، فراموش می کنید که کاری سخت بوده است من معمولاً با جنبه های مثبت چیزها می مانم.» او اضافه می کند. یک شانس، ما هدف.

"من سعی می کنم. برای من سخت است، اما سعی می کنم. من معمولاً کاری را که انجام می دهم انتخاب می کنم، بسیار خواستار هستم و با افراد و پروژه های جالبی کار می کنم که احساس می کنم با آنها درگیر هستم. من دوست ندارم با درد کار کنم."

آتن

آکروپولیس که توسط آریان با دوربین آنالوگ دست دومی که در موناستیراکی خریده به تصویر کشیده است.

ناهار را با آریان و بقیه اعضای تیم در رستوران NJV Athens Plaza به اشتراک می گذاریم که به ما امکان می دهد دو چیز مهم در مورد او کشف کنیم: او عاشق غذاهای یونانی است (و آن را به خوبی می داند) و علاقه زیادی به صحبت های دیگران دارد. به خصوص اگر عشق خود را به تئاتر، موسیقی یا هر رشته هنری ابراز کنند.

با گوش دادن به جزئیات او از تجربیاتش روی صحنه، تعجب می کنیم که آیا او یک هنرپیشه متد است. "من دوست دارم آماده شوم و سپس در طول فیلمبرداری یا بازی شهودی و درونی باشم. ترجیح می دهم موقعیت ها را روشنفکری نکنم. من ایده صحبت کردن یا فکر کردن زیاد روی مجموعه فیلم را دوست ندارم. نه اینکه کارگردان ها زیاد حرف بزنند. به نظر من برای پریدن به یک صحنه هرگز نباید دو بار فکر کرد، البته برای رسیدن به آن حالت، به آمادگی زیادی نیاز است.»

دوست دارید در فیلم بعدی چه کسی شما را کارگردانی کند؟ "اوه خدای من، صبر کن. من یک لیست دارم: آلیس رورواچر، (سرزمین عجایب، 2014)، کلی ریچارد، (زنان خاص، 2016)، کلر دنیس (یک خورشید درون، 2017). همچنین می خواهم با اولین کارگردانی که با او کار کردم، آتینا سانگری، تکرار کنم. و در اینجا این بخش تبلیغاتی برای زنان به پایان می رسد!» او با لحنی کنایه آمیز فریاد می زند.

تعهد او به فمینیسم قابل بحث نیست. «البته من کاملاً احساس هویت می کنم. نه تنها در این بخش، به طور کلی».

با این اوصاف، تجربه او در هالیوود چندان متفاوت از اروپا نبوده است. "در فیلمبرداری این اتفاق می افتد همانطور که در زندگی واقعی، هر یک از یک مکان متفاوت است، از استرالیا، آمریکای شمالی، اسپانیا... عالی است، مانند یک عالم کوچک. بسته به بودجه، تجربه تا حدودی تغییر می کند، اما من تفاوت های زیادی نمی بینم یا شاید نمی خواهم آنها را ببینم زیرا نمی خواهم متفاوت کار کنم.

آتن

تاپاس یونانی در میدان دگزامنی، در محله کولوناکی

در حال حاضر اولین کوتاه او به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان در مرحله پس از تولید است. «این در مورد زنانگی، دشواری برقراری ارتباط، تمایلات جنسی و معنای کنترل زندگی خود است. به نظر من این یک فیلم فمینیستی است. امیدوارم. این چیزی است که من می خواهم».

بودن تصویر مزون خانه ای مانند کلوئه نقطه عطفی در حرفه یک بازیگر است. اما با قدرت زیاد مسئولیت بزرگی به همراه دارد. «اگر فکر میکردم الگوی دیگران هستم، میترسیدم. اما آن زن، تصویر Nomade، کاملاً من نیستم. من به عنوان یک شخصیت به او نزدیک شدم، اگرچه او مطمئناً یک الهام بخش است.»

او در شبکههای اجتماعی هیچ نوع رسالتی انجام نمیدهد، چون اصلاً از آنها استفاده نمیکند – «بهتر است آن را ننویسید، این چیزی نیست که معمولاً شرکتها دوستش دارند...»، او به شوخی میگوید. مفتخر است که بخشی از یک کمپین در مورد زنان و برای زنان است.

این یک سورپرایز خوشایند بود، این شرکتی است که من آن را تحسین می کنم و با آن ارتباط برقرار می کنم. من نماینده زنی هستم که به مرزها اهمیت نمی دهد، به روی دنیا، به روی مردم باز است و می تواند ریسک کند. و بهترین چیز این است که هیچ مردی وجود ندارد که مجبور به آن باشد. تعمیم دادن خوب نیست، اما اغلب زیبایی در این تبلیغات با اغواگری همراه است. این مورد نیست".

فیلمبرداری آن نقطه نیز یک هدیه بود: اولین سفر او به هند رنگهای جودپور باورنکردنی است و من از طرز لباس پوشیدن آنها در روستاها تحت تأثیر قرار گرفتم، حتی برای کار در مزارع که پارچههای گرانبها، آرایش و جواهرات میپوشند.»

او دیگر مثل چند سال پیش «کولهپشتی» نیست – «من دیگر بدون برنامهریزی به مقصدی نمیروم» – و او همیشه با یک یا دو کتاب، یک لباس شنا -«هرگز نمیدانی!»، لپتاپ، یک دفترچه یادداشت و یک خودکار، سفر میکند.

"اگر ایده هایی دارم، دوست دارم آنها را بنویسم." یک اعتراف؟ " من زمان زیادی را در فرودگاه ها می گذرانم اما آنها را دوست ندارم، همه جا یکسان هستند. خیلی جهانی و شما نمی توانید سیگار بکشید. اینو هم نذار..."

آتن

آریان در حال قدم زدن در خیابان آیلو

کجا برای خوردن

گلکسی، هتل هیلتون: غذاهای بین المللی دیدنی با مناظر زیبا و جلسات دی جی. سوشی استثنایی است.

کوکووایا : فصلی، خانگی و محلی. پنج سرآشپز این مکان مدرن و دنج را در نزدیکی نماد هیلتون تضمین می کنند.

ویزن: در همان منطقه قبلی، این اغذیه فروشی و مشروب فروشی رویکردی معمولی و بدیع به سنت آشپزی یونان ارائه می دهد.

مرد پرنده (اسکوفو، 2): آریان عاشق این میخانه یاکیتوری از سرآشپز Vezene، یکی دیگر از موارد مورد علاقه اش است.

اوینوپلیون: میخانه سنتی دنج در پسیری. شراب خوب و غذای خانگی با قیمت بسیار خوب.

یا ثناسی: این مکان معتبر پر از گردشگران (و چه اهمیتی دارد) یک مکان کلاسیک است.

دگزامنی ( Plaza Dexamenis) : خوب، خوب و ارزان. ضروری در محله کلونکی.

جایی که برای نوشیدن

کایا (Voulis, 7) : آریان می گوید قهوه در آتن بهتر از قهوه پاریس است! اینجا (ایستاده) را بررسی کنید.

هتل چلسی (Proklou & Archimidous) : در محله نوپا پانگراتی، برای نوشیدنی در شب با بهترین موسیقی.

غذاخوری اجتماعی (Leokoriou, 6-8) : موسیقی جایگزین و فضای خوب تا ساعات اولیه صبح در محله پسیری. شرق

از کجا بخریم

سوابق زهاریاس (ایفستو، 20) : این فروشگاه سی دی و وینیل در گذرگاهی از بازار دستفروشی Monastiraki جایی است که می توانید برای مدتی گم شوید.

مد را به خاطر بسپار (اشیلو، 28) : لباس های دست دوم باورنکردنی و اسطوره های راک (که وقتی به تور می رفتند آنجا لباس می پوشیدند)، در پسیری.

آتن

نمایی از آکروپولیس از رستوران Sense هتل AthensWas

ادامه مطلب