سوررئال ترین داستان های هواپیما که توسط خدمه پروازشان گفته می شود

Anonim

صحنه هواپیمای عروسی بهترین دوستم

اون مسافر مستی که میخواد بره درجه یک...

آنها به چندین زبان می گویند صبح بخیر، به شما توضیح می دهند - ** در حالی که به تلفن همراه خود نگاه می کنید - چگونه در مواقع اضطراری جان خود را نجات دهید ** و مطمئن می شوند که در طول سفر هیدراته و شاد باشید. مهمانداران هواپیما بخشی ضروری از هر برنامه تعطیلات هستند، و به همین دلیل، آنها داستان های رنگارنگ زیادی در مورد چیزهایی که در هوا اتفاق می افتد دارند. برخی از آنها به ما هشدار داده اند ...

در زمان سفر می کند

یادم می آید یک پرواز داخلی ارزان قیمت که در آن خانمی از من پرسید کی قرار است بلند شویم... قبلاً پرواز کرده بودیم یک ساعت پرواز

زانو نوشیدن

در راه یکی از شهرهای آلمان، مسافری مسلح به یوکلل از ما میپرسد که آیا اجازه میدهیم برای دوست دخترش آهنگی بخواند تا از او بخواهد با او ازدواج کند. می گوییم بله، با ما در جلو بیا. پرده را می کشیم، او زانو می زند و شروع به خواندن آهنگی به آلمانی می کند که ترسناک بود. او گفت نه.

آیا دکتری در اتاق هست؟

یک بار، در دبی-جاکارتا، یک مسافر فوت کرد روی صندلی، نمی دانم چیست؛ اینجوری پیداش کردیم مجبور شدیم آن را کنار بگذاریم و بپوشانیم. او تنها کسی بود که به آن افراط رسید، اما حرکات پزشکی بسیار مکرر است. در واقع، چند نوع کابینت دارویی با انواع داروها وجود دارد (در نروژی، جایی که من الان هستم، ما سه عدد داریم). هر چه پرواز طولانی تر باشد، بدتر، مانند یک بمب ساعتی است. به ندرت پیش می آید که داستانی وجود نداشته باشد، به خصوص در زمستان، زمانی که اسکاندیناویایی های قدیمی به اسپانیا می آیند تا گلف بازی کنند و با همه چیز جذاب شوند. پروازهایی وجود دارد که میانگین سنی آنها می تواند 70/80 سال باشد. تصور کنید، بین چند سال آنها و آنچه که میل می کنند ... به نظر می رسد یک اتاق اورژانس است. اما نگاه کنید، موضوعی که تقریباً همیشه برآورده می شود، موضوع پزشک است، یا اگر نه، حداقل امدادگران، پرستاران...

چرخش را متوقف کنید!

در وسط یک تیراندازی - لحظه ای که از روی زمین سر خوردیم - یک مسافر زن دیوانه وار از ما خواست که برگردیم زیرا حلقه اش را جا گذاشته بود در کنترل امنیتی

بیشتر از ادب

به یاد می آورم که چگونه یک خلبان یک شرکت چارتر اسپانیایی که در آن کار می کرد، مسافران را یک به یک در کل هواپیما -یک ATR 72-500 با 68 صندلی- پذیرایی کرد. این نگرشی بود که همه را متعجب و خوشحال کرد، اما در عین حال، هدفی دوگانه داشت: نگرش احتمالی مشکوک یک مسافر را ارزیابی کنید و لذا در این زمینه اقدام نمایند.

صحنه هواپیما از خانه به تنهایی

اون لحظه ای که میفهمی "چیزی" رو پشت سر گذاشتی...

چطوری به آنجا رسیدی؟

مسافری را به یاد می آورم که یک ساعت بعد از رسیدن به اسلو متوجه این موضوع شد او هواپیمای اشتباهی گرفته بود. چگونه آن مرد با همه «اقدامات امنیتی» به آنجا رسید؟ هیچکس نمیداند.

چیزهای عاشقانه

من مسافران یک پرواز ارزان قیمت از منچستر به پالما را ملاقات کرده ام، در ردیف آخر، با یک پتو، "کارهای عاشقانه" خود را انجام می دهد.

جی پی اس داخلی

بارها پیش می آید که مسافران از ما می پرسند: آن جزیره چیست؟ یا این کوه ها متعلق به کدام کشور است؟ گاهی اوقات میتوانیم با خوشحالی به آنها پاسخ دهیم، اما نه همیشه، زیرا در حال انجام کارهای دیگری هستیم که به ما اجازه نمیدهد برای تجزیه و تحلیل مسیر پشت پنجره منتظر بمانیم. که مردم نمی فهمند. آنها فکر می کنند ما یک جی پی اس درون خود داریم.

هاکس بله

در پروازهای امارات دیدن صحنه زیر غیرعادی نیست: یک کابین کامل پر از اعراب در لباس های سفید خود، هر کدام با لباس های سفید یک شاهین روی بازو . دلیل؟ شاهین حیوان مقدسی است، خانواده هایی هستند که صدها خانواده دارند. در آن خط هوایی در واقع حیوانات را نمی توان در کابین برد... اما شاهین ها را می توان.

مارها در صحنه هواپیما

شاهین ها، بله. مارها...بهتر نیست

حداقل در کیف...

اخیراً در ارتفاع کروز مسافری تصمیم گرفت کوتاه کردن ناخن، همچنین آنها را در راهرو، بدون برداشتن، به تعجب مسافرانی که در اطراف بودند، رها کرد. مجبور شدیم یک کیسه بیماری دریا به او بدهیم تا آنها را بردارد...

تصفیه فوری

در حالی که در راهرو قدم می زدم، ناخواسته با یک مسافر برخورد کردم و او مرا مورد سرزنش قرار داد. ما به جده پرواز کردیم (از آنجا به مکه می روند) و زائران باید شسته و پاک شده فرود آیند. اگر آنها را لمس کنی، آنها باید دوباره شسته شوند.

خداحافظ GLAMOR

هزاران اتفاق دیوانه وار در روز رخ می دهد، از مسافری که معتقد است هواپیما یک بار است و از شما برای نوشیدنی لیوان لوله ای، برای قهوه شیر سویا یا لیموی تازه می خواهد تا خوردن. به دعوا بر سر اینکه باید کیف های دستی ام را زمین بگذارم، چون دیگر جا نمی شوند. در واقع، اگر فضای کابین تمام شود، عملاً پایان دنیاست. کسانی هم هستند که دستت را بد می کنند تا توجهت را جلب کنند، آنهایی که تو را با «تسس» معمولی صدا می زنند، انگار که آبپاش هستند، آنهایی که وقتی غذا می خوری، حرفت را قطع می کنند و آشغال هایشان را درست کنار می گذارند. غذای شما بدون آن ها اهمیتی نمی دهند که آن موقع نمی توانید آن را بردارید... من با شرکت های مختلف چه در اسپانیا و چه در خارج از کشور پرواز کرده ام. در خطوط هوایی کم هزینه و در خطوط هوایی که همه چیز در آن گنجانده شده است، که در آن شما مسافر را به نام صدا می کنید، و بعد از چند سال که خودم را وقف این کار کردم، می توانم به شما بگویم که ** زرق و برق دهه 60 و 70 **، مدت هاست ناپدید شده است. پیش…

ترسیدن مهماندار هواپیما از مارها

مهماندار هواپیما وقتی میبیند که دیگر چمدانی در کابین جا نمیشود، تهویه هوا میکند

ادامه مطلب