Anonim

همه چیز را رها کردم و رفتم در کیمن زندگی کنم

"من همه چیز را ترک کردم و رفتم در کیمن زندگی کنم"

نیاز به تغییر میل به ماجراجویی و اشتیاق من به سفر به من کمک کرد تا بر ترسهایم غلبه کنم و قدم بردارم. در سی و هشت چشمه من من در بخش بازاریابی یک شرکت چندملیتی در مادرید آیندهای با ثبات به جا گذاشتم به عنوان کار کردن maître d' در رستورانی مجلل ده هزار مایل دورتر ، به طور خاص در کایمن بزرگ.

برای کسانی که نمی دانند چگونه آن را دقیقاً مکان یابی کنند، این مجمع الجزایر از سه جزیره کوچک تشکیل شده است. گراند کیمن، کیمن کوچک و کیمن براک ) بین کوبا و جامائیکا قرار دارد. یک بهشت کوچک - همچنین مالی - که به دلیل داشتن شرکت های ثبت شده بیشتر از ساکنان شهرت دارد. صد هزار در مقابل شصت هزار تقریبا . در سال های اخیر شنیدن نام او در اخبار رایج است، نه بدون بحث، زیرا مقر بسیاری از شرکت های فراساحلی است.

آنچه در خبرها از آن صحبت نمی شود مهربانی ساکنان آن است ، ترکیبی غنی از بومیان و مهاجران از همه گوشه های کره زمین، از آبی فیروزه ای آب و شن های سفید سواحل شگفت انگیز آن.

همه چیز را رها کردم و رفتم در کیمن زندگی کنم

"من همه چیز را ترک کردم و رفتم در کیمن زندگی کنم"

"کشف" توسط کلمب در چهارمین سفر خود به قاره آمریکا در سال 1503 و تحت حاکمیت انگلیس از قرن هفدهم، در اینجا کمی از میراث بریتانیا فراتر از زبان باقی مانده است (انگلیسی رسمی است)، تصویر ملکه الیزابت دوم روی سکه او ( دلار کیمن ، که ارزش آن تقریباً معادل یورو است) و آن شما در سمت چپ رانندگی می کنید.

از طرفی موقعیت مکانی آن، کمتر از یک ساعت با هواپیما از میامی، گردشگری را -نه انبوه- عمدتاً آمریکایی می کند . تعداد کمی از اسپانیایی ها را در اینجا خواهید دید. و به طور کلی، با یک مسافر آرام و دوست کوچک وضعیت بدن مواجه خواهید شد اگرچه از قدرت خرید بالایی برخوردار است. دیدن بازدیدکنندگانی که با هواپیمای شخصی وارد میشوند و در صورت اجازه محل برگزاری، با پیراهن و شلوار کتان یا شورت به شام میروند، معمول است.

با چشم انداز در گراند کیمن غذا بخورید

با چشم انداز در گراند کیمن غذا بخورید

واهو، ماهی و اسنپر نام ماهیهای بومی است که رستورانهای زیبا با چشمانداز دریا یا یکی از کانالهای جزیره را پر میکند. در میان آنها، آب و مورگان از جمله مواردی هستند که بیشتر برای آنها توصیه می شود سرویچه، تارتار ماهی تن، گوش ماهی یا غذاهای خوشمزه ماکارونی خرچنگ را میل کنید . کمتر پر زرق و برق، اما با جذابیت زیاد، اینطور است آشپزخانه میراث ، یک رستوران کوچک و جذاب در خلیج غربی، همچنین با چشم اندازی از دریا و جایی که ستاره آن ماهی روز با برنج و لوبیا است.

بعد از شام، ساکنان و بازدیدکنندگان برای نوشیدنی در هم مینشینند جک های کالیکو ، یک بار ساحلی واقع در ساحل هفت مایلی یکی از زیباترین سواحل کیمن و جایی که جشن گرفته می شود جشن ماه کامل هر ماه.

آشپزخانه میراث

آشپزخانه میراث

ریتم اینجا کند است، بسیار کند ، بنابراین وقت آن است که در سوپرمارکت، در کارهای روزمره یا هنگام پردازش هر گونه مدیریت بوروکراتیک خود را با صبر و حوصله مسلح کنید. در ابتدا ناامید کننده است ، اما به زودی به آن عادت می کنید و احساس خوشایندی را در کاهش سرعت دیوانه کننده ای که ما به آن عادت کرده ایم، به خود می گیرید. آنها کسانی نیستند که اشتباه می کنند. با این اوصاف، هتل ها و رستوران ها عمدتا توسط مهاجران اداره می شوند، بنابراین سرعت آن مشابه اروپا است.

ساحل گورستان در گراند کیمن

ساحل گورستان، گراند کیمن

قمار و فحشا در مجمع الجزایر ممنوع است اما جالب تر این است که او در حال تمرین برهنه نیز است، چیزی که به نظر می رسد هیچ کس به آن اهمیت نمی دهد. تمام شده است... بدون بیشتر. در سوپرمارکت ها نیز مشروبات الکلی پیدا نخواهید کرد، زیرا فقط در فروشگاه های خاص، مشروب فروشی ها، از دوشنبه تا شنبه فروخته می شوند. یکشنبه ها خرید هر چیزی برای شما سخت خواهد بود، به طور کلی، زیرا همه چیز تعطیل است . بنابراین، روز عالی برای لذت بردن از یک باربیکیو در ساحل یا یک برانچ با صدف، فیله ولینگتون، میوه و یک غذای طولانی دیگر (به قول خودشان با حباب های نامحدود شسته شده) در یکی از هتل های جزیره، ریتز-کارلتون گرند کیمن، کیمپتون سیفایر توچال یا Westin Grand Cayman.

البته، اگر ترجیح می دهید با جامعه کایمانرا ادغام شوید، قرار اجباری هر یکشنبه شامل با بهترین لباس ها به کلیسا بروید، آنها با کت و شلوار و کلاه و آنها در تاریکی و با روسری . این باور نکردنی است که فقط در 196 کیلومتر مربع تأیید شود تعداد زیادی کلیسا وجود دارد، حدود دویست کلیسا بین انگلیکان، باپتیست، لوتری و کاتولیک ، فقط به نام چند. فداکاری اهل محله کنجکاو است در حالی که واعظ فریاد می زند، آواز می خواند و اشاره می کند... گویی صحنه ای از یک فیلم است.

رفت و آمد در جزیره آسان است . اتوبوسهای شهرداری، وانتهای کوچکی هستند که اگرچه مسیرهای مشخص خود را دارند، اما میتوانند بدون هیچ مزاحمتی مسیر خود را تغییر دهند. در جایی که به آنها می گویید توقف کنید . بیش از یک بار خواهید دید که چگونه راننده خانمی را که با کیسه های خرید بار کرده بود به درب خانه اش -به معنای واقعی کلمه- می برد. تعجب نکنید: مردم محلی دوستانه و مودب هستند و اگرچه درک انگلیسی آنها بسیار دشوار است، اما با خوشحالی به مانع زبان لبخند می زنند و این مسری است. در آنجا زندگی با سرعت دیگری جریان دارد. آیا این آب و هوا است یا اینکه همه می توانند به فلسفه امیدوار باشند که زندگی در اینجا کمی آسان تر به نظر برسد؟

النا کانالز در گرند کیمن

کایمن بزرگ

خداحافظی با سال در ساحل، شنا در آبهای وحشی با لاکپشتها و پرتوهای مانتا، غواصی در یکی از ممتازترین مکانهای دنیا، شنا با دلفینها و کایتسوار کردن با دوستانی از سراسر جهان هستند. تجربه های فراموش نشدنی که به جنون ترک همه چیز و تغییر زندگی برای مدتی معنا می بخشد.

ماجراجویی من دو سال و نیم طول کشید تا اینکه به هیاهو و هجوم مادرید بازگشتم. اما من دوست دارم فکر کنم که تکه ای از آن مکان و هر چیزی که به من آموخته را با خود آورده ام . برای من، آن بهشت کوچک همیشه خانه دوم من خواهد بود.

النا کانالز در گرند کیمن

"برای من، آن بهشت کوچک همیشه خانه دوم من خواهد بود"

ادامه مطلب