بازدید از ماتاماتا، هابیتون در نیوزلند
در جزیره شمالی نیوزلند ، در نیمه راه بین شهر جهانی اوکلند و آبهای عظیم دریاچه تاوپو، یکی از آن مکان های جادویی است که شما را به دنیایی غیر واقعی می برد. تقریباً دو دهه پیش ماتاماتا دیگر چنین نبود و تبدیل به هابیتون شد ، یکی از محصورات اصلی رمان های بزرگ جی آر آر تالکین، هابیت Y ارباب حلقه ها .
تقریباً بیش از چهار دهه پیش، پیتر جکسون نوجوان - همسان نیوزلندی و رویاپرداز - تصمیم گرفت با قطار در کشورش گردش کند. او که ناامیدانه به یکی از شیشه های ماشینش چسبیده بود، از زیبایی که برایش ارزشمند بود شگفت زده شد. Aotearoa ، که مائوری های بومی به آن می گویند نیوزلند.
کوه های آلپ جنوبی، یکی از مناظر دیدنی نیوزلند
جکسون غرق شد تنوع چشمگیر مناظر که از کنارش گذشت کوه های با شکوه از آلپ جنوبی, یخچال های طبیعی فاکس و فرانتس یوزف ، جنگل های انبوه استوایی، رودخانه های سفید آب، زمین های مصرف شده توسط آتشفشان های رشته ای، غارهای روشن شده توسط حشرات نور و دریاچه های عظیمی که آب آنها به عنوان آینه ای با چنین زیبایی چشمگیر عمل می کند.
عاشق رمان و دنیای خلق شده توسط تالکین، پیتر جکسون او آرزو داشت که یک کارگردان سینما شود تا بتواند ماجراهای سرزمین میانه را به پرده بزرگ بیاورد. این داستان قبلاً توسط نویسنده آفریقای جنوبی طراحی شده بود. صحنه فیلمبرداری جلوی چشمان او بود. برای او، نیوزلند سرزمین میانه او بود.
برای چیزهایی که سرنوشت و سخت کوشی دارند، جکسون به آرزویش رسید و می گویند زمانی که کمپانی سازنده New Line Cinema از او درخواست کرد سه فیلم سه گانه ارباب حلقه ها را کارگردانی کند، از شدت احساسات اشک ریخت.
در مرحله انتخاب لوکیشن ها یکی از آنها در مقابل او مقاومت کرد: هابیتون.
برای نشان دادن صادقانه خانه صلح آمیز که در آن هابیت های کوچک - اما فوق العاده سرسخت - زندگی می کردند، جکسون به دنبال سرزمینی با تپه های نرم و کاملاً پوشیده از رنگ سبز بود . او ابتدا در انگلستان به دنبال آن ها می گشت، اما زیرساخت های بیش از حد جزایر بریتانیا باعث شد که دست از کار بکشد. من به چیزی بیشتر نیاز داشتم طبیعی و ایزوله.
تپه ملایم در نیوزلند فرود می آید
پشت در او نیوزلند بومی، یک هواپیمای کوچک اجاره کرد و مناطق وسیعی از جزیره شمالی را گشت. بدین ترتیب او مزرعه ای را پیدا کرد که متعلق به خانواده اسکندر بود. عالی بود، و بعد از کار سخت تا 37 سوراخ - یا خانه - هابیت، اصطبل، میخانه و بسیاری چیزهای دیگر ایجاد کرد، در نهایت این تبدیل به هابیتونی شد که تالکین آرزوی آن را داشت.
پس از پایان فیلمبرداری فیلم ها، قرارداد با شرکت سازنده مشخص شد که تمام دکورهای دقیق فیلمبرداری باید از بین می رفت. به این ترتیب بود که در عرض چند هفته، 14 خانه هابیت ناپدید شدند. با این حال، باران های شدید مجبور به توقف کار برای هفته ها شد.
در آن زمان برای اولین بار پخش شد یاران حلقه - اولین فیلم از این سه گانه - در همه سینماها، با چند نفر از نیوزیلندی ها که به پرده نفس نفس می زنند: "این مزرعه اسکندرهاست!".
اینگونه بود که مردم شروع به رسیدن کردند کشتن بکش برای دیدن جایی که یکی از موفق ترین رمان های فانتزی قرن بیستم شروع می شود.
ماتاماتا تبدیل به هابیتونی شد که تالکین آرزوی آن را داشت
اسکندرها امکان تجارت را دیدند و با نیو لاین سینما به توافق رسیدند تا بتوانند از آن بهره برداری کنند. و اینگونه بود که هابیتون از تخریب نجات یافت.
وقتی از دریاچه تاپو به ماتاماتا رسیدم، مجسمه ای از گولوم از من استقبال کرد. بهار 2011 بود و جکسون در آستانه شروع فیلمبرداری سه گانه جدید دیگری بود: هابیت . بنابراین، هابیتون به طور کامل بازسازی شده بود و بهترین لباس های خود را نشان می داد.
ماتاماتا شهر کوچکی است که کمتر از 8000 نفر جمعیت دارد که در آن مردم با پرورش و تربیت اسب و کشاورزی زندگی می کنند. یا زندگی کرد. امروزه اگرچه هر دو فعالیت موتور محرکه اقتصاد آن هستند، گردشگری نیز وزن بیشتری پیدا کرده است. و این همه است شهر غرق در هابیتون است.
بلیط های تور هابیتون در یک خانه چوبی کوچک خریداری می شود که در آن چندین سوغاتی ارباب حلقه ها فروخته می شود. از آنجا با اتوبوس به سمت مزرعه اسکندرها حرکت کردیم.
تمام شهر غرق در هابیتون است
ما هسته شهری را ترک می کنیم و شروع به عبور می کنیم مراتع سبز وسیع ، نقطهگذاری شده، اینجا و آنجا، توسط چند گروه از درختان کاملاً تراز شده.
همانطور که به مزرعه نزدیک می شویم، شروع به تشخیص تپه های آرامی می کنیم که کاملاً با روکش سبز پوشیده شده اند. در حال حاضر در مقصد ما، یک زن میانسال مشتاق این را به ما گفت قرار بود وارد دنیایی جادویی شویم ، اما قبل از آن مجبور شدیم یک توافقنامه محرمانه مهم امضا کنیم. فیلمبرداری فیلمهای هابیت تا چند هفته دیگر آغاز میشد و تا زمانی که آخرین فیلم در سینماها اکران نشد، نمیتوانستیم چیزی در جایی پست کنیم.
پس از امضای مطیعانه، وارد زمین میانه می شویم.
به سرزمین میانه خوش آمدید
برای یک عاشق تالکین – مثل من – این تور یک تجربه فراموش نشدنی است . ده ها سوراخ هابیت در سراسر تپه های اطراف ما پخش شده اند. گلدانهای گلهای رنگارنگ طاقچهها را تزئین میکردند و وسایل مزرعه به دیوارهای سولهها یا کنار گاریها تکیه داده بودند.
بالاتر از بقیه بود تپه بگ اند که توسط خانه بیلبو و فرودو تاج گذاری شده است . در مقابل او، درخت افسانه ای که بیلبو زیر آن سخنرانی تولد خود را در افتتاحیه سه گانه ایراد می کند، سایه ای شیرین در آن روز آفتابی انداخت.
همه چیز آنقدر عالی و واقعی بود که به نظر می رسید هر لحظه قرار است گندالف پیر خوب در حال رانندگی با یک گاری پر از آتش بازی ظاهر شود و آماده است تا دوستان عزیز هابیت خود را در شب تولد بیلبو و فرودو خوشحال کند.
در طرف دیگر رودخانه ای باریک، میخانه معروف اژدهای سبز ، جایی که هابیت های جشن لیوان های آل و مید خود را می نوشیدند.
یکی از خانههایی که برای «ارباب حلقهها» و «هابیت» ساختند.
با عبور از مسیرهای باریکی که بین تپه ها کشیده شده بود، به خانه سام رسیدیم - دوست وفادار فرودو تا آخر - یکی دیگر از مکان هایی که همه می خواستند در آن عکس بگیرند. صبح صاف و خنک بود و در دوردست می شد دید که چگونه گله بزرگی از گوسفندان بی توجه به هیاهوی گردشگران آرام می چریدند.
مزرعه همچنان به کار خود ادامه می دهد و همچنین توضیح می دهد که زندگی روزمره کارگران کوشا آن چگونه است. در میان فعالیت های خود، آنها باید گوسفندان را برش دهند. و این است که پشم نیوزلند یکی از گرانبهاترین پشم در نیمکره جنوبی است..
بازگشت به صحنه تالکین، راهنمای ما کنجکاوی های فیلمبرداری را توضیح می داد مثل اینکه درخت تولد طبیعی نبود بلکه برگ به برگ و شاخه به شاخه در کارگاهی در مالزی ساخته شده بود. مهم نبود، هیچ کدام از این دنیا نبود، بلکه مربوط به دیگری بود که در آن بود فانتزی حماسی همه چیز را در بر گرفت . دنیایی برای رویاپردازی
جایی که فانتزی حماسی همه چیز را در اختیار می گیرد