جاده زامبی با «مردگان متحرک»

Anonim

ریک سوار زامبی آتلانتا می شود

ریک سوار زامبی آتلانتا می شود

این راهنمای ژست گرفتن به سبک مردان دیوانه، 50 سایه خاکستری یا وودی آلن برای یک شهر نخواهد بود. نه. اینجا ما به کافه یا مغازه نخواهیم رفت. ما حتی در هیچ هتلی نمی خوابیم. این راهنما فقط برای با انگیزه ، اینکه آنها آدم های عجیب و غریب نیستند، می دانند چگونه در سفر بعدی خود به آمریکا این فرصت را ببینند که به طور عالی در مکان های سریال زامبی ها قدم بگذارند (علاوه بر مجموعه مرده ). بنابراین ما در گرجستان فرود آمدیم. و بوی پوسیدگی.

تعداد کمی از سریالهایی که شروع میکنند اینقدر ناامیدکننده هستند. یک روز در بیمارستان از خواب بیدار می شوی و دنیا دیگر یک دنیا نیست. شما بدون اینکه بدانید در یک حباب امنیتی در محیطی جنون آمیز و غیرانسانی زندگی کرده اید. و با ردای باز در پایین متوجه می شوید که تنها شرکت شما زامبی ها هستند. اینطوری کلانتر ریک گرایمز بعد از مدتی در کما از خواب بیدار می شود بدون اینکه بداند چه بر سر دنیا آمده است و اینگونه گرفتار شدیم مرده متحرک , در یک بیمارستان کینگ کانتی ، GA. چنین شهری وجود ندارد. این مجوز شاعرانه سازندگان سریال (به جای کمیک اصلی) است، اما بیمارستانی که قسمت ضبط شده وجود دارد، که در واقعیت به نظر می رسد. ماموریت اتحادیه آتلانتا (از قضا، یک مرکز اجتماعی مسیحی برای بی خانمان های شهر آتلانتا).

بیمارستان ادعایی کینگ کانتی

ریک در حال بیدار شدن با دنیای جدید در ماموریت اتحادیه آتلانتا

دانستن اینکه شما یکی از معدود افراد زنده (سالم) در این دنیا هستید آسان نیست. بنابراین زمانی که ریک میفهمد که آتلانتا خانهای است CDC (مرکز کنترل بیماری، مرکز کنترل بیماری) احساس می کند که خانواده او (و نجات او) را می توان در شهر پیدا کرد. او به شهر ویران شده می رسد که بر پشت اسبی سوار شده است (بیش از همه ریک حماسی است) توسط بزرگراه 85 و متوجه می شود که آتلانتا اصلا امن نیست.

آتلانتا را هدف بگیرید

هدف: آتلانتا

ریک توسط (اوه، تصادفی) گروهی از بازماندگان همسر و پسرش و به رهبری شین، شریک سابق کلانتری ریک و در آن زمان معشوق همسرش، لوری، از دست انبوهی از زامبی ها نجات می یابد (کسانی هستند که این کار را نمی کنند. با دختر بچه ها قدم بزنید...) . او آنها را ملاقات می کند (لحظه عالی، وقت آن رسیده بود که مرد فقیر کمی شادی کند) در اردوگاهی که آنها در حومه آتلانتا زندگی می کنند. در پارک وست ساید، معدن بلوود ) . البته در حین نجات ریک، مرل دیکسون در راه رها می شود (به لوله ای در پشت بام ساختمان بسته شده است. نورفولک جنوبی از شهر) . ماموریت نجات بعدی یک شکست کامل است که شامل حمله به کمپ اصلی نیز می شود. این زمانی است که رسیدن به CDC به هدف گروه و یکی از دوئل های تایتان ها بین ریک و شین تبدیل می شود.

رسیدن به CDC (و ترک محل با درک اینکه کاری برای انجام دادن وجود ندارد و ساختمان برنامه ریزی شده است تا خود ویران شود) یک اودیسه است. در واقع، این ساختمان است مرکز هنرهای نمایشی انرژی کاب ، یک مرکز هنری، آموزشی و فرهنگی آتلانتا. و هنوز زنده است و در حال برنامه نویسی است.

مرل و شرکت در پشت بام ساختمان نورفولک آتلانتا جنوبی

مرل و شرکت در پشت بام ساختمان جنوبی نورفولک، آتلانتا

مرکز هنرهای نمایشی انرژی کاب

رستگاری فرضی فصل اول

همه اشتباه یا اینطور به نظر می رسد که پایان فصل دوم زمانی که هدف دیگری را ملاقات می کنیم: فورت بنینگ ، یک تاسیسات ارتش ایالات متحده که در آن شایع شده است که آنها می توانند مکانی امن برای پناه گرفتن پیدا کنند، با دو رودخانه که از مرزهای آن عبور می کنند و آن را به مکانی کاملا مطلوب تبدیل می کنند. اما آنها هرگز نمی توانند به فورت بنینگ برسند ... به دلیل ترافیک!

در بزرگراه 20 در شهرستان هنری تودهای از ماشینها در دو طرف جاده جمع میشوند و اجازه عبور کاروان زندگی ما را نمیدهند. آنها اتومبیل های خانواده هایی هستند که سعی کردند از آتلانتا به فورت بنینگ فرار کنند و هرگز موفق نشدند. زمانی که داریل با موتور سیکلت برادر گمشده خود مرل راهی برای خروج از بن بست پیدا می کند، کاروان گروه از هم می پاشد. همانطور که آنها سعی می کنند ماشین های رها شده را برای یافتن قطعات جستجو کنند، انبوهی از زامبی ها از راه می رسند. وحشت. گروه از هم جدا می شود. سوفیای کوچک ناپدید می شود. تغییر طرح ها: فورت بنینگ بدون سوفیا وجود ندارد.

بزرگراه 20 شهرستان هنری

بزرگراه 20 شهرستان هنری: قلمرو زامبی

آن زمان است جنگل مهم می شود ، زمانی که گروه به آن پناه می برد مرکز طبیعت کوکران میل در پالمتو ، جورجیا، و از جایی که آنها سعی می کنند سوفیا را پیدا کنند، همیشه به قبرستان ماشین برمی گردد تا بررسی کند که او خودش برنگشته است. این جنگل باتلاقی به دلیل زمین درهم تنیدهاش یک تله طبیعی است و مملو از کشاورزان زامبی است که بیهدف در جستجوی گوشت انسان سرگردان هستند. خوب! در طول جستجو (بعضی از افراد حتی در مورد مدت زمان آن شوخی می کنند) آنها به مکان هایی به کنجکاوی می رسند کلیسای باپتیست نور مقدس که در واقعیت آن است کلیسای متحد متدیست بتل که در جاده لوتر بیلی در سنویا . آنها صدای ناقوس کلیسا را می شنوند و به این فکر می کنند که این می تواند تماس ناامیدانه سوفیا باشد، به ملاقات او می دوند تا چند نفر از مردم محله پیدا کنند... البته آلوده. اما لباس های یکشنبه.

داریل به دنبال سوفیا به جنگل می افتد.

داریل در جنگل به دنبال سوفیا می گردد

فورت بنینگ بدون سوفیا وجود ندارد و با پسر لری و ریک مجروح نیز وجود ندارد. جهان اوتیس مقصر است، مردی که با درک اشتباه خود، آنها را به خانه ای که با خانواده اش زندگی می کند می برد تا او را شفا دهد. مزرعه هرشل گرین

این "بهشت صلح" جایی است که کارل به آرامی بهبود می یابد زیرا دو گروه سعی می کنند اعتماد یکدیگر را جلب کنند و استراحت کنند تا به نوبت به دنبال سوفیا بگردند. مرکز طبیعت کوکران میل (مخصوصا داریل که در یافتن او وسواس زیادی پیدا می کند). معلوم می شود که مزرعه در واقع وجود دارد: یک ملک خصوصی است (واقع بین بزرگراه 85 و جاده چستلهورست در سنویا ) که طرفداران سریال را از جست و جوی لوکیشن ها با دوربین در دست منصرف نکرده است.

مزرعه خانواده گرین

مزرعه خانواده گرین

اما این پناهگاه دور از جمعیت مرده فایده چندانی ندارد... **(اسپویل) ** زیرا انبار قدیمی هرشل بیش از چند آلپاکا نگهداری می کند: همه زامبی ها-دوستان-بستگان سبزها را نگه می دارد که به آنها غذا می دهند. هر روز منتظر زنده شدن آنها به عنوان انسان هستیم. و **(اسپویل بزرگ) ** سوفیا در میان آنهاست. پس از یک رفت و برگشت و یک شوت و سوت بی وقفه، ریک کسی است که در نهایت زامبی کوچک را می کشد. و شکاف بین اعضای گروه شروع می شود. البته زمان زیادی برای سرزنش وجود ندارد زیرا سر و صدای زیاد کنجکاوی زامبی های اطراف را برانگیخته است که به مزرعه حمله می کنند و باعث می شوند گروه (افزایش یافته) ما با تقسیم پاها بیرون بروند. این "هر مردی برای خودش" است . و شین البته نجات پیدا نمی کند.

جنگل بار دیگر مرکز زلزله است، محل فرار زامبی ها و دیدار مجدد زنده هایی که به دنبال قبرستان ماشین ها هستند تا همه را دوباره متحد کنند. اما همه نمی رسند: آندریا گم شده است. بقیه گروه در آن استراحت می کنند جاده الدرز میل، سنویا، کنار یک آبشار در پس زمینه، یک زندان.

جاده میل بزرگان

جاده Elders Mill: بعد از طوفان آرامش فرا می رسد

بنابراین با نگاه انتقادی به فصل سوم می رسیم زندان مرکزی غربی در زبولون . این استعاره بومی سازی است: رستگاری در دنیای زامبی یک زندان است. حبس و از دست دادن آزادی به عنوان شکلی از بقا . و در مقابل این زندان، محله یهودی نشین دشمن: وودبری . این جمعیت ساختگی (به رهبری "فرماندار") نوعی دنیای متمدن و منظم خارج از زامبی ها است که به مدت 24 ساعت توسط ساکنان آن محافظت می شود که سعی در حفظ نظم در هرج و مرج دارند. آنها به آنجا می رسند ** آندریا و میشون (که او را از جنگل نجات می دهد). Woodbury در واقع Senoia است (فیلمبرداری اساساً بین خیابان اصلی، خیابان سیوی، خیابان تراویس و خیابان جانسون انجام می شود). ساکنان سنویا به زندگی با شخصیت های مطلوب (و نه چندان زیاد) عادت کرده اند. مرده متحرک.

زندان مرکزی غرب

زندان، صحنه اصلی فصل سوم

بین جنگ ها و تهاجمات بین زندان و گتو، جمعیت دیگری وجود دارد که قهرمان این فصل آخر است. یکی دیگر از شهرهای گرجستان که درگیر ضبط فراطبیعی شده است : گرانت ویل مانند کینگ کانتی عمل می کند، ما به شهر شروع باز می گردیم، جایی که شخصیت های زندان در نهایت به دنبال غذا، خاطره ای دیگر از زمان گذشته و مهمتر از همه مهمات می گردند. آنها باید برای جنگ بزرگ آماده شوند. و نه دقیقاً در برابر زامبی ها.

نبرد بزرگ نهایی به آرامی بین گتو وودبری، سنویا و زندان زبولون در حال وقوع است. چه اتفاقی خواهد افتاد در پایان ? در هر صورت... جورجیا را بسوزانید! _* مسیرهایی وجود دارد که توسط طرفدارانی که با دوربین در دست به جستجوی مکانها رفتهاند و تمام پینهای هر فصل را روی نقشه علامتگذاری میکنند، مانند Google Maps of The Walking Dead یا این Foursquare.

*** شما همچنین ممکن است علاقه مند باشید: ** - نیویورک مردان دیوانه

- پورتلند و سیاتل فراتر از 50 سایه خاکستری

- بروکلین دختران

- تمام مقالات María F. Carballo

وودبری

"فرماندار" وودبری: در واقع سنویا

ادامه مطلب