'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد

Anonim

'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد 11914_1

'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد

یک گروه در واتس اپ غیر قابل مذاکره من وجود دارد. این فعال ترین نیست، فقط چند اعلان همزمان با مهمانی ها، تولدها، هر از گاهی یک "چه خبر" برای اطمینان از اینکه همه چیز به خوبی پیش می رود و اگر چیزی را پیدا کنیم که تجربه ای را که با هم زندگی کرده ایم به ما یادآوری کند، یک لینک است. این گروه من از Camino de Santiago و چهار دوستی هستند که من آنها را بازگرداندم. و از آن، از پیوندهای غیر منتظره و ماندگاری که با زیارت ایجاد می شود، سریال می رود 3 مسیر که باز می شود این 22 ژانویه که در آمازون پرایم ویدئو.

"این را نمی توان توضیح داد، نمی توان گفت" ایوان فریرو و آندرس سوارز در مضمونی می خوانند که هر هشت قسمت آن پایان می یابد. عقل کم نیست زیرا چگونه می توانی کسی را بفهمد اهمیتی که افرادی که تنها چند روز با آنها اشتراک داشته اید در زندگی شما به دست می آورند. کسی که آن را زندگی کرده است، آن را می داند. کسی که اینطور نیست، از باور کردنش امتناع می ورزد، اما می تواند با هر قدمی که برمی دارد، نوازشش کند روبرتو، راکل، جانا، لوکا و یون سو، قهرمانان 3 Caminos.

'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد 11914_2

این سفر چیزی فراتر از جمع آوری تمبر است

"Camino خاص تر از چیزی است که من تصور می کردم، Camino با شما صحبت می کند. پیوند با افرادی که ما در حال فیلمبرداری بودیم ایجاد شد و ما می خواستیم آنچه را که توضیح دادن آن بسیار دشوار است به افرادی که Camino را احساس نکرده اند یا آن را انجام نداده اند منتقل کنیم. یک پیوند برای زندگی ایجاد می شود و این چیزی است که سریال می گوید، چگونه آنها دوستی را در طول زندگی حفظ می کنند.» او به Traveler.es توضیح می دهد. نوربرتو لوپز آمادو، مدیر، همراه با ایناکی مرسرو، از 3 مسیر

در این سری، Camino de Santiago متحد می شود یک مکزیکی (الکس گونزالس)، یک اسپانیایی (ورونیکا اچگی)، یک آلمانی (آنا شیمریگ)، یک ایتالیایی (آندره آ بوسکا) و یک کره جنوبی (آلبرتو جو لی) در سال 2000، آنها را به دوستانی بی قید و شرط تبدیل کرد که در سال 2006 و 2021 دوباره برای زیارت ملاقات خواهند کرد. اورسولا (سسیلیا سوارز) پیوستن به گروه در سال گذشته

سه لحظه خاص که در خدمت ما هستند در مراحل مختلف به زندگی آنها نگاه کنید و تکامل آنها را به اشتراک بگذارید، از رویاها و آرزوهای جوانی در راه اول تا بلوغ و پذیرش راه سوم، عبور از ناامیدی ها و تلاطم های حیاتی راه دوم.

'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد 11914_3

اهمیتی که افرادی که تنها چند روز با آنها مشترک بوده اید در زندگی شما به دست می آورند

«گذر زمان خیلی خوب به نظر می رسد. زندگی اتفاق می افتد، به نظر می رسد که چیزها اتفاق نمی افتد، اما بسیاری اتفاق می افتد: افرادی که اینجا نیستند، اما هستند. انعکاسی از زندگی است. چیزهای زیادی برای گفتن دارد و به اعماق روح می رسد.»

همه اینها با راه فرانسوی، نه تنها به عنوان یک صحنه، بلکه به عنوان یک قهرمان دیگر از Roncesvalles به Finisterre، با توقف های بسیاری در بین. بیشتر از چیزی که بتوانیم نام ببریم. پامپلونا، لوگرونو، بورگوس و میدان کلیسای جامع آن، آستورگا، کاستریو د پولوارازالس، کروز دل فیرو و جاده تا بالاترین نقطه مسیر، مولیناسکا، ورودی گالیسیا، پدرافیتا دو سبریرو، تریاکاستلا، ساموس، سانتیاگو د کامپوستلا و آن ورود…

El Camino یک شخصیت دیگر است و علاوه بر این، دیدن اینکه چگونه رنگها را تغییر میدهد بسیار زیباست. با پیشروی و رسیدن به سانتیاگو، چشم انداز به شما چیزهایی می گوید. احساس رسیدن به گالیسیا، سرسبزی، باران. شما خود را در جایی می یابید که به نظر می رسد سنگ ها با شما صحبت می کنند. شما هر لحظه احساس می کنید که راه با شما چگونه صحبت می کند.» نوربرت توصیف می کند.

و همین است 3 Caminos یک سریال زیبا است، اما واقعا زیبا، یکی از آنهایی که حتی به ذهنتان خطور نمی کند که برای مدتی به موبایل خود نگاه کنید، از ترس از دست دادن برخی منظره ها، یک شهر کوچک عشوه گر تا زمانی که بگویید بس است یا کلیسایی که در طبیعت گم شده است.

'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد 11914_4

"اینجا چه میکنی؟ و بعد به راه رفتن ادامه می دهی اونی که جلوی تو بود الان کنارت راه میره."

ما تیمی داشتیم که به موازات هم پیش رفتند و از منظره ای که ما را همراهی می کرد، عکس گرفتند، که نه تنها آن تصاویر هواپیماهای بدون سرنشین است، بلکه آن تصاویر سنگ هایی که با شما صحبت می کنند، مجسمه ها، حیوانات... من فکر می کنم Camino پر از چیزهایی است که شما را غنی می کند. چون زمان زیادی برای فکر کردن دارید.»

و برای گوش دادن و یادگیری. به هر حال، این یکی از معدود کارهایی است که می توان در حین راه رفتن انجام داد. «این سریالی است که عجله ندارد و شما را آرام می کند. چیزی که بیشتر از همه در مورد پروژه دوست داشتم این است که داستان از ساده ترین آنها روایت می شود: قدم بزن و کشف کن خود را کشف کنید و دیگران را کشف کنید. این سادگی یکی از کلیدهاست.»

اینگونه بخوانید به نظر آسان است، اما چگونه می توان با آن کنار آمد قدرت دگرگونی عظیمی را که Camino de Santiago دارد به دست آورید از طریق چیزی به ظاهر ساده مانند راه رفتن.

«یکی از چالشها این بود که سفر را حس کردی، در حال پیشروی بودی، به گالیسیا، به سانتیاگو نزدیک میشوی، حس پیادهروی را حس میکردی. بنابراین، آنها هستند دنباله های حرکتی، تمام مدتی که در حال حرکت هستیم خیلی به ندرت متوقف می شوند. نوربرتو توضیح می دهد که دوربین همیشه حرکت می کند و شما این احساس را دارید که با آنها سفر کنید.

انگار یک ماتریوشکا بود، آن چالش بخشی از یک چالش بزرگتر بود: همهگیری و نحوه تیراندازی در زمان کووید-19.

'3 Caminos' یا اینکه چگونه یک سریال می تواند شما را به زیارت ببرد 11914_5

"وقتی به انتهای Camino میرسی، متوجه میشوی که پایان این نیست. این فقط شروع یک چیز جدید است."

ما فیلمبرداری را قبل از همه گیری شروع کردیم و مجبور شدیم آن را متوقف کنیم. ما ابتدا کامینو دوم و سپس اولین و آخرین را همزمان شلیک کردیم.(…) ما باید خودمان را از نو اختراع می کردیم که چگونه تیراندازی کنیم. ما با ماسک تمرین کردیم، اما پس از آن مجبور شدیم آن را برای عکاسی برداریم. یکی از صحنه هایی که در آخرین کامینو هزینه زیادی برای ما داشت، کنسرت ها بود زیرا نتوانستیم مردم را دور هم جمع کنیم. بنابراین، افراد بسیار کمی بودند، اگرچه به نظر میرسد بیشتر برای دوربین وجود دارد.» کارگردان میگوید.

"زیباترین چیز این است که مردم چگونه پس از همه گیری از ما استقبال کردند، چگونه در هتل ها با ما رفتار کردند. به عنوان مثال، در هتل Tres Reyes در پامپلونا، سرآشپزی که فقط برای ما آشپزی می کرد، هر روز ما را با یک دسر متفاوت غافلگیر کرد، دسرهای باورنکردنی، لذیذها. مردم طوری با ما رفتار می کردند که انگار به دنیا برای بازگشت به حالت عادی نیاز دارند. این با این واقعیت که Camino شما را بسیار به فکر میاندازد، مناظر جذاب، افراد باورنکردنی و داستانی که ما میگفتیم، درآمیخته است. تو را پر از احساسات کرد.»

زیرا حتی اگر ندانید چگونه، در Camino همه چیز جریان دارد، کار می کند و در نهایت جا دارد. همچنین در درون شما. سه فینال، پس از ورود به سانتیاگو، برای من بسیار مهم بود که احساس را بگویم "ما آن را انجام دادیم، به آن دست یافتیم". نه تنها به دلیل تلاش فیزیکی، بلکه به دلیل سفر ذهنی که فرض می کند چون وقتی دوستان می خواهند صحبت کنند آنها کسی را دارند که بگوید چه اتفاقی برای آنها می افتد، آنها در آنجا دنبال چه می گردند." نوربرت منعکس می کند.

می توان فکر کرد که آنچه او به دنبال آن است رسیدن است، تا به خود نشان دهد که می تواند به سانتیاگو برسد. اما همانطور که روبرتو به جانا می گوید، این سفر چیزی فراتر از جمع آوری تمبر است. بله، رسیدن به آنجا سخت است، اما بازگشت به زندگی واقعی هزینه بسیار بیشتری دارد.

"وقتی به انتهای Camino میرسی، متوجه میشوی که پایان این نیست. این تازه شروع چیز جدیدی است. زمان خداحافظی فرا رسیده است تا از افرادی که در طول سفر شما را همراهی می کردند جدا شوید. آسان نیست. با گذشت زمان، آثاری را که آنها برای شما گذاشتند، با گفتار و اعمالشان به یاد خواهید آورد. راه به شما می گوید که زندگی یک راز است و هر اتفاقی بیفتد، باید بدانید که هیچ چیز تمام نمی شود و همه چیز دوباره شروع می شود.

ادامه مطلب