پالرمو، نمی توانم تو را از سرم بیرون کنم

Anonim

ترکیبی از شخصیت و عظمت

ترکیبی از شخصیت و عظمت

نیمی پونی، نیمی فنیقی، نیمی رومی، نیمی عرب... شهر پالرمو ترکیبی شدید است. دیدنی در محاصره اش، در خلیجی در پای کوه پلگرینو از سیسیل به نظر می رسد توسط یک کودک شاعر تصور شده است، همانطور که گاریبالدیان هنگام نزدیک شدن از دریا به او گفت. آثار تسلط اعراب با آثار سبک نورمن و باروک آمیخته شده است به گونه ای که ساختمانی از جلو هیچ ربطی به همان ساختمانی که از پشت دیده می شود ندارد. این پذیرش، این ادغام عمل گرایانه از سبک ها ، همیشه به نظر من شخصیت مهربان او را تعریف می کند. زیبایی، انحطاط و حفاظت. کاخ های رنسانس در کنار کلبه ها، 194 کلیسا با سقفهای طاقدار در بالای مساجد... همه ساختمان ها شاهد مهاجمان بی شماری بودند.

داستان او یکی از هرج و مرج مداوم است. با این انعکاسات یک روز بعد از ظهر روی یک صندلی در کنار استخر هتل بزرگ ویلا ایگیا، که ویرانه های بدون سقف معبد یونانی در کنار آن قرار دارد، آفتاب می گرفتم. و در حالی که به اطرافم فکر کردم مانند کسی که روی یک صندلی پلاستیکی روی یک پیاده رو می نشیند و تماشا می کند، متوجه شدم که شخصی در ستون های قدیمی آن سوراخ هایی ایجاد کرده است تا یک پریز برق برای مینی بار نصب کند. لحظه ای من خیلی عصبانی شدم. این آخرین نی بود! من آنجا بودم، یک زن انگلیسی عصبانی با سنجاق اعتماد ملی روی ژاکتش (سازمان حفاظت از بریتانیا).

اما همانطور که نیمه دراز کشیده بودم، ابری از روی من گذشت و زمان غلیظ شد آن شدت اعتیاد آور سیسیلی ، به نیرومندی آتش های غول پیکری که در کوه های اطراف روشن می شوند. و به این ترتیب، ناگهان، من تمام اثر خشم را از دست دادم.

نمایی از پالرمو از کوه پلگرینو

نمایی از پالرمو از کوه پلگرینو

سنگ

در پالرمو همه چیز به کندی اتفاق می افتد. فقط یک بار متوجه تغییر ناگهانی شدم . این زمانی بود که ناگهان، چهار سال پیش، همه به جای سیگارهای یارانه ای دولتی که یک شبه به طرز فجیعی گران شد، شروع به کشیدن سیگارهای رول خود کردند. اما حتی این تغییر بلافاصله ابدی به نظر می رسید . در هر صورت تنباکو رول شده با پالرمو بهتر می آید: فرآیند بیرون آوردن تنباکو از جعبه اش و کاغذ دفترچه مرطوب شده در گرمای مرداد. در ماه های آفتابی، فراز و نشیب های شهر بیشتر به چشم می خورد. در خیابانها و میادین مرکز تاریخی که پس از بمبگذاریهای سال 1943 هنوز آسیب دیده است. ، برخی از زباله ها شبیه بالش هایی هستند که احشاء آنها به بیرون پرتاب شده و ردهای کوچکی به جا گذاشته است.

این تصور حتی در بازار معروف Vucciria، با غرفههای رنگارنگ آن که همه چیز را از چشمههای رنگارنگ گرفته تا اسبهای ران خوک به فروش میرسانند، میرسد. در Piazza Garraffello کاملاً فرو ریخته، گرافیتی غول پیکری از آن را خواهید دید قلب تپنده ای که روی دیواری که زمانی بانکی شیک بود نقاشی شده بود . در ادامه، در Via Roma، در امتداد پرچین های مرت که درست در خارج از درب قرار دارد کنسرواتوار موسیقی وینچنزو بلینی دانشآموزان روی بلوکهای سنگی قرن هفدهمی مینشینند و جعبههای ابوا خود را در دست میگیرند، با هم غیبت می کنند، در گوش زمزمه می کنند.

الان کجا هستم؟ من گم شده ام . نقشه را برمی دارم. یک سادگی جذاب در نحوه چیدمان شهر از زمان های قدیم وجود دارد: دو خیابان عمود بر هم همه چیز را به چهار قسمت تقسیم می کنند. اما هر یک از سه نقشه من چیز دیگری می گوید ، به ویژه هنگامی که خیابان ها در جنوب شرقی، به سمت محله سخت قدیمی متراکم می شوند آلبرگریا ، در کوچه هایی که پسرها، تقریباً همگی در سنین نوجوانی، سگ های بوکسورشان را راه می اندازند و اسکوترشان را سوار می کنند. در اینجا یک بار مردی را دیدم که از گرمای شدید خسته شده بود (به سختی از شکوه سایه درخت اقاقیا آرام می گرفت) اسب خود را بدون مهار به سمت حیاط تاریک موری پوشیده در سایه ها برود.

تئاتر عروسکی کوتیکیو

تئاتر عروسکی کوتیکیو

در پالرمو اسب ها همه جا هستند. در ساعات اولیه صبح، مسابقات غیرقانونی را در بزرگراههای گمشده برگزار میکنند و کسانی که زنده میمانند به آرامی گردشگران را به سفرهای راحت به سمت و از دخمههای کاپوچین هدایت میکنند، جایی که اجساد مومیاییشده راهبان و پیشوایان شهر مانند عروسکهای کوبیده از قلابها آویزان هستند. یکی از آن سفرهایی که باید 30 دقیقه طول می کشید از میان عظمت فرسوده خیابانهای منتهی به کواترو کانتی - میدان بزرگی در محل تلاقی دو خیابان اصلی که ردیفی از بالکنها و قرنیزهای پیچیده دارد - به دلیل خیابانسازی Y، یک ساعت پیادهروی میشود. با سرعت کم عابران پیاده.

در طول تور ما شاهد یک مشاجره شدید بین راننده خود و برخی از گردشگران بودیم که در نهایت منجر به دخالت پلیس شد. عوامل آنها از موتورسیکلت خود پیاده شدند و حرکات اغراق آمیزی در همه جهات انجام دادند . یک لحظه فکر کردیم که آنها با هم برخورد خواهند کرد اما طبق معمول اینجا دعوا بی نتیجه ماند. نادیده گرفته شد، همانطور که در این شهر اتفاق می افتد، همیشه زیر نظر مقدسین سنگی و محراب های باکره که حتی در مغازه چاقو فروشی این شهر یافت می شود. پیازا کاراکیولو ، جایی که ویرجین در خلسه به بالا نگاه می کند و اطرافش را هاله ای از شمع ها و انواع چاقوها احاطه کرده است. با این حال، او به درخواست های ما پاسخ خواهد داد.

غذای رستوران پینا

غذای رستوران پینا

خون

دوستانم لوکا و دومنیکو به من می گویند که هر بار از کنار یک ساختمان متروکه در شهر می گذرند آنها احساس خشم زیادی می کنند . برای انگلیسی ها این چیزی بیش از یک اشاره پوچ و عاشقانه به گذشته نیست، اما برای یک سیسیلی بیان انحطاط اخلاقی است. به مافیا که هنوز بخش عمده ای از صنعت ساخت و ساز را در اینجا کنترل می کند، او فقط نگران پول آسانی است که با ساختن ساختمان های جدید به دست می آید ، و حفظ نکردن کهنه. دومنیکو خشمگین به من می گوید اگر می توانستند تمام شهر را با خاک یکسان می کردند و آسمان خراشی می ساختند که قبلاً در آن وجود داشت. جنگلی معطر از درختان زیتون و لیمو در کنار دیوارهای باستانی بود ". مافیا و فساد این شعار مخفیانه هر مبادله دیالکتیکی است.

بعد از ظهر، روبروی پیاتزا دلا کالسا ، چند دقیقه از اسکله ای که شاهزاده در ال گاتوپاردو در نور مهتاب سوار ماشینش می شود، برای تماشای غروب می ایستم: ساعت 4 بعد از ظهر پرستوها به سمت پایین می آیند، ساعت 5 بعد از ظهر مردی شروع به سرخ کردن کاکل ها می کند. یک دیگ، ساعت 18:00 سینیور سیچیو شروع به درست کردن پنکیک نخودی خود می کند که به قیمت 10 سنت می فروشد - مردم صف می کشند تا کیسه های کامل را روی وسپای خود ببرند -، ساعت 7 بعد از ظهر اره ماهی تازه را روی یخ می گذارد و منقل ها روشن می شوند. بیرون از رستوران ها، آماده برای اولین شام... از درهای باز کلیسای مجاور، صدای تمرین گروه کر می آید و پیشخدمتی به من می گوید که این گروه کر پدر ماریو است یک کشیش - حتی یک عارف - به دلیل توانایی او در شفا دادن با دست گذاشتن بسیار مورد قدردانی قرار می گیرد. ظاهراً او به تازگی از زندان آزاد شده و به دلیل امتناع از گفتن آنچه در اعترافات برخی از اوباش به پلیس فاش شده بود، فرستاده شده است. گارسون با جدیت می گوید: «تغییر شده است. " حالا او غمگین است ”.

یک تیر چراغ در نزدیکی کلیسای جامع

یک تیر چراغ در نزدیکی کلیسای جامع

من که تحت تأثیر جدیت سیسیلی در مقابل شلوغی ناپلی ها قرار گرفته بودم، یک بار از لوکا پرسیدم که آیا فکر می کند سیسیلی ها بدبین هستند؟ او با احتیاط سرش را تکان داد و گفت: "اوه نه!" " خرد ما در انتظار بدترین چیزهاست ". با فکر کردن به آن، می توانید این شدت را در سراسر شهر احساس کنید، که از سنت مسیحی نشأت می گیرد و را می توان در شکل یک مسیح زانو زده در سانتا ماریا دلا گانسیا، در Via Alloro مشاهده کرد. . یا در چند کلیسای بزرگتر، به بیان مجسمه نیم تنه مسیح از سال 1485 که در یک جعبه شیشه ای نگهداری می شود. به نظر می رسد که این علاقه در شخصیت شهر رخنه کرده است. حتی غذای اینجا طعم و رنگ احشایی تری دارد.

ساندویچ احشام یا یک بشقاب کاپوناتا (خورش بادمجان) رنگ بنفش تیره ای دارد... توت سیاه وحشی در بازار Ballarò، ماهی تن تازه، انجیر خرد شده و عسل تیره رنگ زنگار مانند حنا. یک بار، در خلال پرواز به شهر در ماه فوریه، زن روبهروی من از پرواز تا فرود فقط با یک استراحت برای خرید یک کارت خراش از مهماندار، دعای تسبیح خواند و وقتی او درخواست کرد، سرش را تکان داد. معلوم شد که خرید یک شکست بود. . به اختصار، دومنیکو می گوید که انگار در ناپل است "همه می دانستند که جهنم می تواند شکسته شود اما آنها اعتماد خواهند کرد که خوب خواهند شد، در حالی که در پالرمو از همان ابتدا دعا می کنند که جهنم از بین نرود. ”.

نمایی از Lido di Mondello

نمایی از Lido di Mondello

منجمد

در بهار 15 دقیقه تا دهکده ماهیگیری Sferracavallo رانندگی کردم. آنجا اسپاگتی با خارپشت دریایی خوردم همانطور که قایقهای ماهیگیری رنگارنگ را که در نزدیکی صخرههای دندانهدار میچرخیدند، تماشا میکردم و آنقدر دقیق تماشا میکردم که وقتی بالاخره از جایم بلند شدم در حال حرکت زیگزاگی بودم.

کمی نزدیکتر به شهر استراحتگاه است موندلو جایی که پالرمیتنهای ثروتمند در دهه 1920 آمدند و ویلاهای شیک آخر هفته ساختند، و جایی که از ژوئن تا اکتبر، انبوهی از نوجوانان در حال تعطیلات به کلبههای ساحلی میچسبند و آنها از بستنی فروشی لاته پا رو به دریا بستنی می خرند.

دختران 14 ساله با موهای ژولیده از آب بیرون می آیند. همه آنها لاغر نیستند (در جنوب ایتالیا به اندام و لاغر بودن آنقدر اهمیت داده نمی شود) اما همه آنها مغرور هستند . پسرها خجالتی تر رفتار می کنند و به این فکر می کنند که چگونه به آنها نزدیک شوند. لوکا می گوید در سیسیل، دختران یک کابوس هستند . "خدای من"، او آه می کشد، "لازم است به آنها تعظیم کنید، خواهش می کنم، شما باید عشق ابدی را به آنها اعلام کنید، آنها معتقدند که آنها فرشته هستند، تسخیر آنها بسیار پر زحمت است. ". با بستنی نوقا و کارامل دلداریش می دهم. بهتر از ناپل؟ لوکاس من را به چالش می کشد. سر تکان می دهم. زمزمه می کند: «بگذارید پیتزاهایشان را نگه دارند.

در پالرمو عاشق بستنی هستند. حتی بسیاری ادعا می کنند که در اینجا اختراع شده است. در خانههای شرطبندی، قماربازان سردرگم جلوی صفحههای تلویزیون توقف میکنند چشمان از اضطراب به هم ریخته و دیوانه وار مخروط را می لیسند.

بستنی در Piazza San Domnico

بستنی در پیاتزا سن دومنیکو

کافه پس از کافه می توانید کارآفرینان را پیدا کنید در حالی که از دمنوش های خود با خامه زده شده لذت می برند. در ایلاردو، چند دقیقه از پیاتزا سانتو اسپیریتو یا در لا پرفریتا، مادران و دختران، به دیوار تکیه دادهاند و بروش میخورند. پر شده با بستنی نعناع با کلوچه های شکلاتی بدون نگرانی بیشتر از هدر ندادن یک قطره بستنی. بعد از پرخوری دوباره درخشش گرم سنگ پالرمو به چشمانم می خورد.

این شهر به عنوان انبار غله روم باستان شناخته می شد . گندم در فضاهای وسیع بیرون از دیوارها کشت می شد و کل منطقه را به منظره ای زرد تبدیل می کرد. چیز زیادی از آن تصویر باقی نمانده است، اما پیاده روی به Piazza Magione -با باغ مشخصش- و کلیسایی به همین نام -که صومعه قرن دوازدهمی پر از گل است- بروید، ناگهان باعث می شود احساس کنید در یک روستای دورافتاده ایرانی هستید . و سپس، میتوانید از طریق کارگاهها و گاراژهای کابینتسازان، کاخهای قدیمی و فروشگاه های بزرگ پر از پاناماها و تریلی های انباشته شده (آنها اینجا کلاه را دوست دارند).

پیاتزا وردی در پالرمو

پیاتزا وردی در پالرمو

فقط در پالرمو و راجستان من فروشگاه هایی را دیده ام که به طور کامل به آنها اختصاص داده شده است تعمیر چرخ چمدان به عنوان مثال، یا تعمیر زیره اسپارتو کفش های برزنتی. اینجا تنها بوی قهوه برشته با بوی خرزهره هایی که بازارها را پر می کند مخلوط می شود ، و بازیکنان فوتبال در میادین و خیابان ها به شما اجازه عبور می دهند. فقط اینجا خانم های خانه دار از طبقه پنجم با ماهی فروش به طعنه چانه می زنند همانطور که سبدهای خود را با طناب پایین می آورند.

در نهایت، این این بهترین شهر دنیا برای گم شدن است ، بهترین مکان برای پرسه زدن بی هدف. دیر یا زود یک خیابان اصلی پیدا می کنید یا مرد خرمالو خشک یا موزه کشیک را می شناسید. این شهری است که به سرعت با آن آشنا خواهید شد، و با صمیمیت غیرقابل توضیحی زنده که انگار قبلا اینجا بوده ای . هر قدم و هر چرخش از قبل خاطره ای است که در حافظه حک شده است.

* این مقاله در شماره فوریه 81 مسافرتی Condé Nast منتشر شده است. این شماره در نسخه دیجیتالی خود برای iPad در iTunes AppStore و در نسخه دیجیتال برای رایانه های شخصی، مک، تلفن های هوشمند و iPad در کیوسک مجازی Zinio (در دستگاه های تلفن هوشمند: Android، PC/Mac، Win8، WebOS، Rims، آی پد). همچنین، میتوانید ما را در دکه مطبوعاتی Google Play پیدا کنید.

*** شما نیز ممکن است علاقه مند باشید...**

- صبحانه را در سیسیل میل کنید

- کاتانیا، لذت طلبی آرام در پای آتشفشان

- 10 دلیل برای عاشق شدن به سیسیل

- راهنمای سفر به سیسیل

- سیسیل در 10 روستا

- خوشمزه ترین پیتزاهای ایتالیا

- پنج چیز برای نوشیدن در سیسیل (و آنها کاساتا نیستند)

ماهی در بندر

ماهی در بندر

پالرمو همیشه باید برگردی

پالرمو، همیشه باید برگردی

ادامه مطلب