'Tornaviaje': آمریکا به اتاق های موزه پرادو سفر می کند

Anonim

صدها هزار شیء از اقیانوس اطلس عبور کردند مقصد به سویل یا کادیز در ناوگان گالن بین قرن 16 و 18. این کشتیها تنها طلا و نقرهای را که قرار بود پرداخت کنند حمل نمیکردند جنگ های فلاندر, اما قطعات هنری و عبادی که تجلی کرد پیوند بین هر دو ساحل از اقیانوس

سرنوشت او بود کاخ های اشراف، مجموعه های سلطنتی، صومعه ها و پناهگاه ها ، یا محله های کوچک روستایی. به همان اندازه که اهداف کسانی که آنها را فرستاده بودند از نظر ماهیت متنوع بودند، آنها به زودی در زندگی روزمره جوامع شبه جزیره ادغام شدند. در بسیاری از موارد، اثری از منشا آن گم شد.

بچرخ. هنر ایبری-آمریکایی در اسپانیا

بچرخ. هنر ایبری-آمریکایی در اسپانیا

بچرخ، قرار گرفتن در معرض موزه پرادو ، بازدید از آرامگاه ها، کلیساها و ردیابی مجموعه موزه ها برای بازیابی خاطره آثار میوه اختلاط ، که تأثیر زیادی بر تخیل و عادات اسپانیایی ها گذاشت به مدت سه قرن موزه به این ترتیب او با هنر قائم مقامی قرض را تسویه می کند. به طور سنتی از اهمیت ثانویه برخوردار است.

با وجود این، صداهای منتقدی ظهور کرده اند که رویکردی را محکوم می کنند به واقعیت های استعماری نمی پردازد ، هم در مکانیسم های بشارت و هم در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی که ادامه داشت تولید آثار به نمایش گذاشته شده

قرار گرفتن در معرض ترویج می کند مشاهده مستقیم اشیاء برای دستیابی به واقعیت آن باید فاصله را شکست. هر کدام از آنها سفری را روایت می کنند.

شاید آزاردهنده ترین آنها این باشد که ملاتو از اسمرالداس. این منطقه از ساحل شمالی اکوادور, جمعیت بومی جنگجو، در برابر حکومت استعمار مقاومت کرد. بنابراین، مشروط بود که گروهی از بردگان فراری آفریقایی تبار پس از اینکه یک کشتی شکسته کنترل قلمرو را به دست گرفت. مارون ها (این همان چیزی است که ملاتوهای فراری نامیده می شدند) آنها دو حکومت را تأسیس کردند که با مردم بومی پیوندهای دوستی و اتحاد برقرار کرد. بدین ترتیب تاسیس شد "جمهوری زامبوس".

سه ملاتو اسمرالداس آندرس سنچز گالکه

«سه ملاتو اسمرالداس» (1599)، آندرس سانچز گالک

را مخاطبان کیتو، که منطقه به آن وابسته بود، از مذاکره با کاسیک ها دریغ نکرد: فرانسیسکو دی آروبه و آلونسو سباستین دی ایلسکاس. دومی در سویا زندگی می کرد و به زبان اسپانیایی صحبت می کرد. آئودینسیا پیشنهاد کرد در ازای اینها اختیارات او را بپذیرد به مذهب کاتولیک گروید و حاکمیت پادشاه اسپانیا را به رسمیت بشناسد، فیلیپ سوم . در سفر به کیتو که در آن آروبه و خانواده اش غسل تعمید گرفتند نقاشی به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه نقاشی شد. به عنوان نشانه به دادگاه ارسال شد صلح در منطقه اسمرالداس

در مواقعی، سفر شامل روشهای جدیدی برای انجام و خلق کردن بود، مانند گلوله خورده ، به اسپانیای جدید، فعلی مکزیک ، توسط صنعتگران شرقی وارد گالیون شد فیلیپین, که از اقیانوس آرام عبور کرد.

تکه های مروارید مادر بود در سطح چوبی تعبیه شده است در نظر گرفته شده برای نقاشی درخشش آن با لایههای رنگدانهای در یک طیف رنگی زنده کمرنگ شده بود که تسکین و عمق به بدنه ها و معماری ها.

آنها اشیاء گرانبها، جواهرات در نظر گرفته می شدند و به همین ترتیب آنها هدایایی بودند که شایسته فرستادن نایب السلطنه برای پادشاه خود بودند، همانطور که در مورد سریالی که نشان دهنده فتح مکزیک توسط کورتس ، ارائه شده توسط کنت موکتزوما به کارلوس دوم.

فرشته ماریان آرکوبیزیر

فرشته ماریان آرکوبیزیر

در یک هرمیتاژ ازکارای، در ریوخا, اختصاص داده شده به بانوی ما آلنده ، یک سری از وجود دارد 14 فرشته arquebusier از آنجا وارد شدند پرو. آنها توسط اسقف اعظم لیما که اصالتاً از شهر ریوجا بودند به آنجا فرستاده شدند.

آنها فرشتگان سربازی هستند که ذوب شدند باورهای عامیانه آند ، که در آن ارواح بالدار فراوان بود و فرشتگان مسیحی . یسوعی ها در این تصاویر چیز خوبی یافتند فرصتی برای تشویق عبادت و آنها را به ارتش دفاعی تبدیل کرد لقاح معصوم.

و بالاتر از همه، نقره گالون ها که توسط جوخه های مسلح از دزدان دریایی محافظت می شدند، هزاران فلز گرانبها را حمل می کردند. آنها فقط نبودند شمش و سکه، قصد داشت هزینه نبردهای سلطنت اسپانیایی را بپردازد، اما اشیای مجلل و مذهبی

Mancerinas نگه داشتن a فنجان شکلات با بیسکویت، منقل کوچک و صندوقچه، و صدها خیمه، هیولا، جام و صلیب عبادی.

در آغوش گرفتن مقابل گلدن گیت گمنام

آغوش مقابل دروازه طلایی، ناشناس (1676-1725).

دیگو مورسیلو ، اسقف اعظم و نایب السلطنه پرو فرستاد ویلاروبلدو، در آلباسته, از جایی که آمد، یک طاق در نقره برای باکره خیریه. امروز، در عرضه خود، نگاه ما به ازاره ای کشیده می شود که قرار است از تصویر باکره حمایت کند. تپه پوتوسی را بازتولید می کند. در سطح آن شخصیت هایی ظاهر می شوند که ترانزیت می کنند بین لاماها و پوشش گیاهی محلی ، زیر نظر باکره ویلاروبلدو.

عجیب نبود که یک افسانه محلی با صدای شی ساخته شد. این مورد در مورد تمساح است که از ویرجین محافظت می کند ارمیتاژ آنگوستیاس در Icod de los Vinos، که در سانتا کروز تنریف. یک آقایی از Icod در حال عبور رودخانه ای در مکزیک ، بود مورد حمله یک تمساح او که خود را در خطر دید، باکره را فراخواند و توانست بر این تهدید غلبه کند و حیوان را بکشد. آقا تصمیم گرفت تمساح را تشریح کرده و به گوشه نشین تحویل دهید.

همانطور که اغلب در مورد قطعات بیگانه برای جامعه ای که آنها را دریافت می کند، اتفاق می افتد، آیکود افسانه را تصاحب کرد ، در حال توسعه یک نسخه محلی است. بیان می کند که یک چوپان او هر روز به یک خزنده کوچک غذا می داد زمانی که با او بود او از گله بزهای خود مراقبت می کرد.

کایمان Icod de los Vinos

تمساح Icod de los Vinos.

زمان آن فرا رسیده است که این مارمولک او دیگر به پنیر و شیری که چوپان به او تعارف کرد راضی نبود، اما بزهایش را بلعید ، بنابراین تصمیم گرفت به تهدید پایان دهد. در دعوا فکر کرد که حیوان او را خواهد بلعید و آن را به Virgen de las Angustias سپرده شد. به طرز معجزه آسایی، او از آن گذشت، با نیزه به او ضربه زد و به عنوان پیشکش به آرامستان اهدا کرد.

بچرخ. خاطره ای که از اقیانوس گذشت، در هم تنیده، بافته، خاموش، دگرگون شده و بازیابی شده است.

ادامه مطلب