راه دیگر: مسیرهای کومانو در ژاپن را طی می کنیم

Anonim

راه دیگر ما مسیرهای کومانو در ژاپن را طی می کنیم

راه دیگر: مسیرهای کومانو در ژاپن را طی می کنیم

موبایل بامبو در باد کمی تکان می خورد و در کشویی قبل از اینکه بتواند در را تا انتها باز کند، چند بار گیر کرد. پشت سر او آقا را پیدا کردم. یاسو شیبا ، آخرین صنعتگر از کلاه میناچی . روی زمین نشسته بود و دستانش با چابکی حیرت انگیزی می بافتند. او کاملاً می داند که 95 ساله است، اما دقیقاً به یاد نمی آورد که از چه زمانی شروع کرده است کار بافتن کلاه سنتی زائر . این یک چیز طبیعی در بین بچه های شهر بود. شروع به راه رفتن و شروع کار با صنعتگر همگی یکی بود، زیرا چند دهه پیش کل شهر میناچی به تولید کلاه اختصاص داشت. امروز فقط او باقی مانده است . هیچ نشانه ای از غم و اندوه در کلمات او وجود ندارد، حتی دلتنگی، بلکه نشان دهنده آرامش یک زندگی کامل در انجام کاری است که او دوست دارد.

از نوارهای نازکی از چوب سرو استفاده می کند ، به دلیل شکل پذیری آن، برای ساخت کل چارچوب. از طرفی روی نوک آن نوارهای گیلاسی قرار می گیرد که به دلیل سختی از هر ضربه احتمالی بهتر محافظت می کنند. بامبو، به عنوان یک زینت، کلاه را تکمیل می کند. با یک سری حرکات او توانست به من بفهماند که مواد با باران منبسط میشوند و از نفوذ آب جلوگیری میکنند و با خورشید منقبض میشوند تا تهویه هوا را تسهیل کند. . لیست انتظار بیش از 70 مشتری دارد و اگرچه او این را نمی گوید، اما می داند که هرگز دستورات را تحویل نخواهد داد، زیرا دیگر قدرت بالا رفتن از کوه برای جستجوی چوب را ندارد. او میگوید که مطالبی باقی مانده است تا ذهنش را سرگرم کند و علاقه روزنامهنگار کنجکاویی مثل من را برآورده کند. به همین دلیل آنقدر شجاع بود که یکی از کلاه هایش را به من داد. در حالی که داشتم آن را می پوشیدم، او از فرصت استفاده کرد و برایم آرزو کرد کومانو کودو خوبه.

یاسوپ شیبا آخرین صنعتگر میناچی با 95 سال

یاسوپ شیبا آخرین صنعتگر میناچی در 95 سالگی

من قصد داشتم مسیر شاهنشاهی را طی کنم یا ناکاهچی ، همانی که امپراتوران از آن عبور کرده بودند. ژاپنی ها معتقدند که خدایان در کوه ها زندگی می کنند و کوه های کومانو نیز خانه ارواح مردگان است. در اواخر دوره هیان اعتقاد بر این بود که پایان جهان نزدیک است و امپراطورها شروع کردند زیارت کومانو به دنبال نجات به قصد کفاره گناهان گذشته و تولد دوباره در انتهای راه.

آنها سفر را انجام دادند از کیوتو یا نارا ، پایتخت های باستانی، از رودخانه یودو به سمت اوزاکا و سپس در امتداد ساحل به شهر تانابه برای ورود به کوه ها. اولین نفر امپراتور اودا در قرن نهم بود. اصرارترین، با بیش از 30 سفر، گو-شیراکا در قرن دوازدهم . در آن زمان، آماده شدن برای یک سفر عبادی به معنای بسیار بیشتر از انداختن کوله پشتی بر روی شانه بود: این اخترشناسان بودند که تعیین کردند پیاده روی چه زمانی شروع شود و تا چند روز طهارت با غسل صبح و شب، پرهیز از خوردن غذاهای ممنوعه، ریاضت در راه و استحمام با آب رودخانه یا چاه بدون توجه به فصل سال لازم بود. آنها سفر می کنند با توجه به تعداد زیاد همراهان - تا 800 نفر امپراتور را همراهی می کردند - این بیان حالت ari no kumano ترجمه شده است "زیارت مورچه ها به کومانو".

توری که مسیر ناکاهچی کومانو کودو را آغاز می کند

توری (دروازه) که مسیر ناکاهچی کومانو کودو را آغاز می کند

من نمی خواهم بگویم که او راه را مانند یک امپراتور هموار کرد، اما او آنجا بود، قبل از یک توری سنگی ساده در تاکیجیری اوجی نقطه ورود به کوه های کومانو، طاق یا دروازه ای است که حرام را از مقدس جدا می کند. به یاد آوردم که چطور آقای شیبا در حالی که کلاه من را که اکنون پایین کشیده شده بود، به من تعظیم کرد و راه بهتری برای نشان دادن احترام خود به مکانی که چند روز آینده در آن قدم خواهم زد، فکر نکردم. با یک کمان ساده دیگر.

تعظیم در معبد Gotobikiiwa

تعظیم در معبد Gotobiki-iwa

این که زیارت قرار بود بین کوه ها باشد، بعد از طی چند صد متر برایم روشن شد: صعود شیب دار بین ریشه های عظیم که اعماق زمین را رها کرده بود و جاده را به مسیری با مانع تبدیل کرده بود. روز اول مسیر به سرعت و با غافلگیری به پایان رسید. پس از گذشت تنها چهار کیلومتر، به **ریوکان Kiri-no-Sato Takahara ** رسیدم و به جای دریافت هر یک از احوالپرسی های معمول، مانند مودبانه کونیچیوا یا گرم ایراشایماسه ، آنها من را متحیر و آشنا آزاد کردند: "سلام".

جیان شینو او خود را به عنوان مدیر آن اقامتگاه سنتی و علاقه مند به گیتار معرفی کرد، علاقه ای که باعث شد **سه سال در گرانادا** زندگی کند. هنگام شام به من گفت که اگرچه با دلتنگی روزهای خوش در شهر اندلس را به یاد می آورد، اما کاملاً واضح بود که جای او در این شهر است. کوه های کومانو ، در آن شهری که طلوع خورشید را در مه به شما می دهد - کیری-نو-ساتو به این معنی شهر در مه - و زائران از سراسر جهان به آن می رسند. ما آن را نان تست می کنیم چون هرکسی جای خود را در دنیا پیدا می کند ، با یک لیوان از زکاپا ، رام گواتمالایی که تنها نت ناهماهنگ را در آن قرار داده است یک آگاپه کاملا ژاپنی s، محصول مجاورت و با محیط زیست به عنوان یک پرچم.

از قبل در اتاق می خواستم با ویژگی ریوکان با تمام عواقب آن روبرو شوم. استخوان هایم قرار بود این کار را بکنند. وقت آن بود که فوتون را روی تاتامی پهن کنیم و در فاصله چند سانتی متری از زمین آماده شویم تا شب را سپری کنیم. چیز مهمی نبود و صبح زود، در حالی که در حال کشش بودم، متوجه شدم که نام مستعار تاکاهارا چقدر درست است: مه زیگزاگ بین کوه ها به طور کامل دره ها را سیل می کند و صورتم را خنک می کند.

KirinoSato به معنای شهر در مه است

Kiri-no-Sato به معنای شهر در مه است.

مسیر کومانو با ما به رسمیت شناخته شده است جاده سانتیاگو اما اینجاست که شباهت ها به پایان می رسد. اگر زیارت سانتیاگو در ساعت شلوغی به نوعی بزرگراه تبدیل شده است ، قدم زدن در میان کوه های کومانو به معنای قدم زدن در باغ است ، چنین مراقبتی است که با آن ژاپنی ها از جنگل های خود مراقبت می کنند . بین جنگل های انبوه پر از سرو، سرو و بامبو به دره حاصلخیز رسیدم. چیکاتسویو ، با چشم انداز پر از خانه های سنتی که با چوب و مزارع برنج ساخته شده اند و دانه های آن خشک می شود.

در ریوکان یک زوج مسن دوست داشتنی از من استقبال کردند. آنها یک کلمه انگلیسی صحبت نمی کردند ، اما آنها تلاش زیادی برای برقراری ارتباط کردند. خانمی که در آن سن و سال با سرعتی غیرعادی در خانه حرکت می کرد، یک فرهنگ لغت به همراه داشت ژاپنی-انگلیسی در دستش، به اشیاء اشاره کرد: لوبیا شمشیری، موبایل بامبو، فانوس کاغذی. پس از ترجمه تمام اشیاء در چشم، من را به بازدید از سنتو دعوت کرد ، حمام عمومی شهر که دارای یک onsen ، حمام چشمه آب گرم ژاپنی بسیار محبوب در این کشور است. دستورالعمل استفاده بسیار ساده است: یوکاتا می پوشی، شما عکس می گیرید و شما آن را در اینستاگرام آپلود کنید . البته با عبور درست اول سمت راست و بعد سمت چپ تا بچه های ژاپنیسمو در توییتر به شما اطلاع ندهند که مثل یک مرده لباس پوشیده اید. در مراسم تشییع جنازه عبور از کیمونویی که متوفی با آن لباس پوشیده است برعکس انجام می شود . در حالی که یوکاتا را به خوبی پوشیده بودم، به سمت سنتو، در حدود 500 متری محل اقامتم، قدم زدم.

قدم زدن در شهر با آن لباس نازک عادی بود. هیچ کس تعجب نمی کند به جز خودم که با مجتمع های شهری ام فکر می کنم من در مرکز توجه هستم در حالی که برای آنها فقط یک فرد هستم، تا حدودی دست و پا چلفتی وقتی با پاپوش راه می روم، که می خواهد حمام کند. به محض اینکه برای پیاده روی می روید، در خود شهر چیکاتسویو، از کنار کافه ماکروبیوتیک باکو رد شدم. این انتخاب من برای صبحانه بود. من سفارش دادم a چای شیر سویا و هندوانه نارگیل پخته شده چند دقیقه پیش بیرون ترد و داخلش پف دار، خوشمزه. ناکامین صاحب کافه به من گفت که در یک سالگی برای تحصیل و کار از شهر فرار کرد اوزاکا ، فراری که در بین جوانان روستایی طبیعی تلقی می شد. در شهر بزرگ به عنوان سرآشپز در یک رستوران ماکروبیوتیک کار می کردم، اما احساس می کردم چیزی کم است ، شهر او را خفه کرد، او باید چرخه را ببندد: بکارید، برداشت کنید، بپزید و سرو کنید. او به میدان روبروی کافه اشاره کرد تا نشان دهد محصول چقدر به بشقاب نزدیک است.

کافه بوکو فروشگاه ماکروبیوتیک جاده

کافه بوکو، فروشگاه ماکروبیوتیک در جاده

چیزی مشابه پس از ترکیدن حباب اقتصادی در ژاپن اتفاق افتاد. مردم متوجه شدند که پول درک را مختل می کند و او دوباره به مناطق روستایی، به طبیعت و جنبه معنوی خود روی آورد تا ببیند چگونه هستند، برای پیدا کردن چیزهایی که به جز پول وجود دارد . از آن جستجو متولد شد شینرین-یوکو ، حمام های جنگلی در مجموع 48 مرکز زیر نظر آژانس جنگلداری ژاپن آنها مجاز به تجویز آنها هستند. در مورد آن است چند ساعت پیاده روی در هفته در محیط طبیعی ، با یک سری تمرینات تحت نظارت مانیتورهایی که اول از همه به شما آموزش می دهند که موبایل را قطع کنید. من سخت ترین کار را انجام داده ام شما یاد می گیرید که چگونه درست نفس بکشید توجه به رنگ ها و شکل درختان، گوش دادن به آواز پرندگان یا خش خش برگ ها که توسط باد تکان می خورد، لمس خزه ها یا ناهمواری تنه درختان، شما از دم کرده ای که از گیاهان جنگلی درست شده استفاده می کنید... به طور خلاصه، شما بخشی از مکان هستید.

مزایای این درمان شگفت انگیز است: کاهش فشار خون، کاهش گلوکز، تثبیت منطقه عصبی خودمختار و سطح کورتیزول، شاخص استرس، کاهش می یابد . یک مطالعه علمی (در ژاپن همه چیز به طور جدی از نظر علمی اثبات شده است) به این نتیجه رسید مزایای سلامتی برای انجام مسیر کومانو نسبت به هر مسیر دیگری در ژاپن وجود دارد.

کومانو از هر مسیر دیگری در ژاپن مزایای بیشتری دارد

کومانو از هر مسیر دیگری در ژاپن مزایای بیشتری دارد

پشت سر گذاشته بود تسوگیزاکورا اوجی و عظیم آنها ipposugi که به "سدرهای یک طرفه" معروف هستند زیرا شاخه های آنها به سمت جنوب است، گویی توسط نیروی آبشار در پناهگاه کشیده شده است. ناچی تایشا ، یکی از مکان های مقدس بزرگ مسیر. چگونه یکی از آن غول ها را در آغوش نگیریم بیش از 800 سال قبل از ادامه پیاده روی به هونگو ، بیشتر دلیل می دانیم که این تلاش یک مرد خردمند بود که این کار را انجام داد اوجی - اوجی پناهگاه های فرعی یکی دیگر از اصلی - و آن از تاکاهارا.

در آغاز عصر میجی، امپراتور بار دیگر در راس هرم قرار گرفت، بودیسم از شینتوئیسم جدا شد و در عرض دو سال هزاران زیارتگاه در سراسر کشور ویران شد. بدیهی است که به عنوان یک مکان زیارتی، کل منطقه کومانو به شدت تحت تاثیر قرار گرفت . زمانی که بازرسان به تسوگیزاکورا رسیدند با مرد عجیب و غریب روبرو شدند میناکاتا کوماگوسو ، اولین دوستدار محیط زیست در ژاپن محسوب می شود که آنها را با تعدادی گیشا و مقادیر زیادی ساکه همراهی می کرد. معلوم است که راه خود را گم کرده اند و آن جفت زیارتگاه را از دست داده اند.

بین مزارع چای هندسی و کامل، من آقای دکتر را ملاقات کردم. ماتسوموتو در فوشیوگامی، که هر روز صبح زود ، بعد از صبحانه چند لیوان ساکه و یک آبجو ، بادبادک های کوهستانی را به پرواز در می آورد، نوعی سرخس که باعث می شود در جهت اویونوهارا ، محل سابق زیارتگاه هونگو. وقتی ماتسوموتو خداحافظی کرد، به شدت شروع به کشش کرد، گویی که این تظاهرات نشان میدهد که چه حس خوبی دارد که آن دو تاینتو را به این زودی جمع کردن.

جعبه ناهار زائر

جعبه ناهار زائر

وجود سه زیارتگاه بزرگ کومانو – هونگو، هایاتاما و ناچی - مدتها قبل از رسیدن به آنها شهود می شود. خوب به این دلیل که برخی از زنان تصمیم گرفته اند با لباس کلاسیک دوره آخر را راه بروند هیان ، یا به دلیل استحکام مکان - هر پناهگاه مربوط به یک عنصر طبیعی است، به همین دلیل است که آنها معمولا در مکان های طبیعی بسیار زیبایی هستند - یا به دلیل صدای یک تایکو - طبل ژاپنی-، کشیش که مسئول تشریفات سفارش شده توسط مردم بود دیوانه وار نواخت.

حرم از ناچی مربوط به آبشاری است که همراه با بتکده سانجودو ، یکی از شناخته شده ترین تصاویر جاده. اما بیشتر از نمای کارت پستال، من علاقه مند به ارتباط با آن بودم یامابوشی، راهبان کوهستانی که ادعا می کنند شوگندو ، کوکتل ادیان که در آن وجود دارد بودیسم، شینتوئیسم، سینکریتیسم و چند قطره شمنیسم . پس از اتمام مراسمی که بر عهده داشتم، این فرصت را پیدا کردم که با آن صحبت کنم تاکاگی، یک راهب 64 ساله که اخیراً به سانتیاگو د کامپوستلا رفته بود. در حالی که با غرور صدف زائر را به من نشان داد، به من توضیح داد که آنها همه انواع اعتقادات را درک می کنند و می پذیرند زیرا مهم جستجو و حق خوشبختی برای همه است. آنها دیگر مانند ابتدا گوشه نشین نیستند، اما برای آموزش خود به کوهستان می روند و سعی می کنند چیزی از نیروی طبیعت را درک کنند.

جزئیات لباس هیان یکی از زائران

جزئیات لباس هیان یکی از زائران

روز بعد شانس آوردم که یکی دیگر مرا همراهی کرد یامابوشی, سیرو ایکوما، در مرحله ملکه: صعود به ارتفاع 840 متر برای پایان تقریباً در سطح دریا در کوگوچی. سیرو خیلی زود ظاهر شد و آماده بود تا افسانه ها و حکایاتی درباره کومانو برای من تعریف کند. با آن ارائه شد هوراگای ، یک صدف دریایی که در کوه ها به عنوان ساز بادی برای هشدار در مورد مکان استفاده می شود. در مسیر رودخانه ای قدم می زدیم ، جایی که سنگ ها و کنده ها را با خزه پوشانده بودند. بخشی از راه بود مستعد هذل گویی ، به نثر آسان. حتی بیشتر از آن زمانی که سیرو شروع به خواندن یک کاکه کرد نمبوتسو – نوعی دعای خوانده شده – به این امید که همراه او باشد. ما در صعودها برای تشویق یکدیگر، با صدای بلند خواندیم: "Sange sange / rokkon shojo".

چهار قدم یا چهار قدم برای هر آیه، یکی اولی را راه انداخت و دیگری با دومی پاسخ داد. در آیه اول به یاد خانواده و اجداد خود می افتید، در نوعی اعتراف شخصی در دومی به دنبال تطهیر هستید از شش قسمتی که بدن را به آن تقسیم می کنند: بینایی، بویایی، شنوایی، لامسه، چشایی، و وجدان یا قلب.

از کنار ویرانه های دوران باستان می گذریم هاتاگو - مسافرخانه ها یا چایخانه ها - و در هر یک از آنها سیرو برای من داستانی تعریف کرد. مسافرخانه ها از ترفندهای مختلفی برای جذب مسافران استفاده می کردند: وقتی زائران را از دور دیدند شروع به پخت و پز کردند. کوله پشتیکیک های برنجی – و آب را می گذارند تا بجوشد تا چای آماده شود. یکی از جملات تکراری این بود: ما توفو داریم، حمام آماده است "، یا ادعا می کردند که آنها آخرین استقرار در این مسیر است. در آن مرحله تنها در چند کیلومتری ده هاتاگو وجود داشت . رقابت شدیدی بود. خاطرات مسافران می گویند که آنها مکان های بسیار مهمان نوازی هستند، اما گاهی اوقات، زیرا میمون ها و آهوها به باغ هجوم آورده بودند ، آنها فقط می توانستند سرخس های خشک شده را برای خوردن عرضه کنند.

واتاز اونسن

واتاز اونسن

روز با جایزه ای که سختی صحنه ایجاب می کرد، اسکان در یکی از شهرک ها با نام خانوادگی به پایان رسید. اونسن . جدیدترین ساخته شده، به سختی نیم قرن قدمت دارد واتاز اونسن با معروفش روتنبورو –_onse_n در فضای باز–. حمام ها در حوضچه های کوچک داخل رودخانه شهرت زیادی به آن داده است کاوایو اونسن ، اما من با آن موندم تاریخ 1800 ساله شهر کوچک Yunomine Onsen و حمام Tsuboyu آن، که برای شاهد عبور زائران برای یک هزار سال به عنوان میراث جهانی شناخته می شود. در ریوکان یامان، اوسامو و میاکو آنها برای من یک شام بر اساس برنج و سبزیجات پخته شده با آب اونسن تهیه کردند: "در Tsuboyu شما خود را از بیرون پاک کرده اید و با این غذاها این کار را در داخل انجام خواهید داد." ، به من گفته شد.

برای آخرین روز در جاده، او تصمیم گرفته بود به سمت بالا برود هیاککنگورا ، مکانی که رو به 3600 کوه . در واقع تعداد آنها زیاد نیست، اما در مقابل من همان دیدگاهی بود که زائران کومانو بیش از هزار سال است که دارند.

* این مقاله در شماره 82 مجله Condé Nast Traveler برای ماه مارس منتشر شده است. این شماره در نسخه دیجیتالی خود برای iPad در iTunes AppStore و در نسخه دیجیتال برای رایانه های شخصی، مک، تلفن های هوشمند و iPad در کیوسک مجازی Zinio (در دستگاه های تلفن هوشمند: Android، PC/Mac، Win8، WebOS، Rims، آی پد). همچنین، میتوانید ما را در دکه مطبوعاتی Google Play پیدا کنید.

*** شما همچنین ممکن است علاقه مند باشید ... **

- 14 نکته که باید قبل از اولین سفر خود به ژاپن بدانید

- اینگونه است که شما در یک مراسم چای واقعی در اوزاکا زندگی می کنید

- یک شب کابوکی در توکیو

- هر آنچه که باید در مورد ساکی بدانید

- چیزهایی برای دیدن و انجام در Camino de Santiago

- خماری در اوزاکا: درمان های شرقی برای اعمال در غرب

زائر و 267 پله

زائر و 267 پله

ادامه مطلب