رمانی برای عاشق شدن در کوت دازور

Anonim

ساعت تابستانی در کوت دازور طبق یک پوستر توریستی آن زمان.

طبق یک پوستر توریستی آن زمان، زمان تابستانی در کوت دازور.

در سال 1925، زلدا فیتزجرالد در حالت حسادت، خود را از پلههای رستوران افسانهای La Colombe D'Or در سن پل دوونس به پایین پرت کرد. دلیل چنین واکنش نمایشی؟ شاهد اینکه چگونه اف. اسکات فیتزجرالد با مهربانی یک ایزدورا دانکن پیر و دارای اضافه وزن را نوازش می کند. این داستان توسط جوزپه اسکارافیا در رمان کوت دازور (پیرامونی) گردآوری شده است. مجموعه ای جذاب از وقایع واقعی -از آنهایی که از داستان پیشی می گیرند- که برای صدها شخصیت در ریویرا فرانسه رخ داده است: چخوف، موپاسان، تسوایگ، نیچه، پیکاسو، ناباکوف...

در میان همه کسانی که در صفحات آن رژه می روند و به افسانه این مقصد مدیترانه ای کمک می کنند، نویسنده تورینی شاید با اسکات فیتزجرالد و همسرش، "دو نفر زیبا و نفرین شده به مسابقه ای غیرقابل توقف به سوی خود ویرانگری تحویل داده شدند." علاوه بر این، زلدا یکی از اولین گردشگران (و پیچیده) در این شهرهای کوچک بود که توسط پشهها شکنجه میشد و نمیتوانست یخی برای نوشیدنیاش پیدا کند، که دیگر افراد اجتماعی را که مایل به کشف لذت خوشمزه سفر به آنجا بودند، دلسرد نکرد.

زلدا اسکات و اسکاتی فیتزجرالد در JuanLesPins.

زلدا، اسکات و اسکاتی فیتزجرالد در Juan-Les-Pins.

نویسندگان و هنرمندان آمدند جذابیت سکوت و طبیعت سرسبز جنوب فرانسه. مارینا تسوتایوا غرق در سال 1935 نوشت: "این حالت تحسین دائمی را وادار می کند." اگرچه او به افراط سامرست موام که پنجره اتاق کار خود را با آجر پوشانده بود تا از چشم انداز منحرف نشود نرفت.

که در ساناری که پایتخت ادبیات آلمان شد، لودویگ مارکوزه شش سال را در تبعید گذراند - "همه چیز آبی بود، به جز روح ما [...] ما برخلاف میل خود در بهشت بودیم" -، در حالی که پل الوارد این مالیخولیای نفسانی را در Mougins به تصویر کشید: "اگر می توانستم چیزهایی را بخرم که استاد هستند. خیلی وقت پیش بود که با آب و آفتاب و عشق ویران می شدم».

رمان نویس روزنامه نگار و هنرمند کولت در روزهای کوت دازور.

رماننویس، روزنامهنگار و هنرمند کولت در روزهای کوت دازور.

اما در جایی که کوکتو با یک امپراتور سابق اوژنی هشت ساله و اشراف از خورشید و دریا لذت می برد، همه از یک عامل جالب لذت بردند: «کوت دازور برای طبیعت دوگانه اش عالی بود. جوزپه توضیح می دهد که بهشت روی زمین و مکانی فارغ از تعصبات و قوانین شهر. فضایی مقاومت ناپذیر برای تزلزل وفاداری و حلول شدن زوج ها در زیر آفتاب ابدی و گرمای وسوسه.»

در پوسترها و بروشورهایی که خط راه آهنی را که از اواخر قرن نوزدهم پاریس و نیس را به هم پیوند میداد تبلیغ میکرد، نوشته شده بود: «فقط در یک شب، کشور رویاها». و آنها رویاهای خیس بودند... از آنجایی که ماشین ها پر از برخوردهای آتشین پوشیده از پیمان سکوت بودند.

پوسترهای توریستی قدیمی برای تبلیغ کوت دازور.

پوسترهای توریستی قدیمی برای تبلیغ کوت دازور.

اگر میل، همانطور که می گویند، مخالف مرگ است، منطقی است که داس در کوت دازور، یا در گورستان های بالای روستاها یا در لباس های سیاه ویونه ای که کاترین پوزی پوشیده بود، پنهان شده بود. بسیاری دیگر، یک خانه "زشت، احمقانه و بورژوایی" در آنجا خریداری شد.

بسیاری از مصرف کنندگان ثروتمندی بودند که به دنبال بهبود سلامت خود از طریق هوای تازه بودند (برای مثال، اوبری بردزلی و کاترین منسفیلد). دیگران می خواستند شکاف های زندگی عشقی یا جنسی خود را ترمیم کنند و انواع موقعیت های تخیلی را به وجود آوردند: عیاشی از مارکی دو ساد در مارسی که به دادگاه ختم شد تا زمان مبادله عاشقان برادران کلاوس و اریکا مان، در دهه 30.

افراد ثروتمند و با نفوذ در کوت دازور به دنبال بازیابی سلامتی خود بودند.

افراد ثروتمند و با نفوذ در کوت دازور به دنبال بازیابی سلامتی خود بودند.

در روکبرون-کاپ-مارتین بود که دومین دوک وست مینستر ویلایی را برای کوکو شانل از روی عشق ساخته بود که راه پله های یتیم خانه را بازتولید می کرد که او کودکی غمگین خود را در آنجا گذراند.

در آنجا گابریل برنزه کردن را مد کرد (کارگران کارخانه نور خورشید را نمی دیدند، بنابراین برشته کردن در سواحل فرانسه نشانی از موقعیت شد) و این نیز سهم خود را در رواج شلوارهای پالازو و اسپادری ها داشت. یک کنجکاوی: Juan-Les-Pins به Pijamópolis تغییر نام داد. با توجه به لباس سبک ساکنانش.

ایده جمع آوری این داستان های آبدار «از یک احساس تکراری به سراغ اسکارافیا آمد. وقتی از مکانی بازدید می کنم، معمولاً به این فکر می کنم که چه کسی از آنجا گذشته، زندگی کرده یا دوست داشته است. به نظرم میرسد که میتوانم در گوشهای به همینگوی کمی مست یا ژان کوکتو و گام رقصش برخورد کنم».

کوکو شانل برنزه کردن را در آنجا مد کرد، که نشانه ای از موقعیت اجتماعی شد.

کوکو شانل برنزه کردن را در آنجا مد کرد، که نشانه ای از موقعیت اجتماعی شد.

در قالب مقاله های خرد که بر اساس سناریوها تنظیم شده اند - Cap-Martin، Monte Carlo، Cap-D'Ail، Beaulieu، Villefranche-Sur-Mer، Cap-Ferrat، Vence، Nice، Vallauris، Cannes، Saint-Tropez، Hyères. ..–، حکایات موزاییکی را می سازند که خواننده می تواند آن را به دلخواه سفارش دهد.

من جذب این ایده خیانت به زمان با فضا شدم. از نشان دادن مرد جوانی در منتون تا همان نویسنده ای که بعداً در سن تروپه بالغ به نظر می رسد. از سیمنون عاشق زندگی بدوی در جزیره Porquerolles گرفته تا آن دیگری که بین کار و رابطه جنسی تقسیم شده است که با وسواس به همسرش خیانت کرده است. هر خیانت او را با یک کیف هرمس پاداش می داد، و مادام سیمنون به سرعت مجموعه خوبی به دست آورد.

آیا جای دیگری مانند این در جهان وجود خواهد داشت؟ "تنها کسی که می تواند رقابت کند کاپری است، جایی که تصادفی نیست که بعداً تقریباً همه این شخصیت ها را پیدا می کنیم." اما فرانسوا ساگان قبلاً این را گفته است: "مردم معمولاً داستان های حماسی آن سال ها را در سن تروپه می نویسند اما ... ما فقط مردم خوشحالی بودیم!»

***** _این گزارش در **شماره 130 مجله مسافرتی Condé Nast (تیر-مرداد)** منتشر شده است. با تماس با شماره 902 53 55 57 یا از طریق وب سایت ما، در نسخه چاپی (11 شماره چاپی و یک نسخه دیجیتال به قیمت 24.75 یورو) مشترک شوید. شماره جولای تا آگوست Condé Nast Traveler در نسخه دیجیتالی آن در دسترس است تا در دستگاه دلخواه خود از آن لذت ببرید. _

جلد رمان کوت دازور اثر جوزپه اسکارافیا.

جلد رمان کوت دازور (پیرامونی)، اثر جوزپه اسکارافیا.

ادامه مطلب