"کارن": خاطرات آفریقا در اکسترمادورا

Anonim

کارن

از الهی و انسانی: از سرنوشت.

"من مزرعه ای در اکسترمادورا، در پای قله سانتا کروز داشتم." تا بتوانم شروع کنم کارن، اولین ویژگی کارگردان از اکسترمادورا ماریا پرز سانز. کارن پرتره است آخرین سالهای کارن بلیکسن، «نویسنده دانمارکی با هزار نام». زنی که در بسیاری از نقاط جهان از طریق تعبیرش با او آشنا شدیم مریل استریپ در فیلم سیدنی پولاک، خاطرات آفریقا

این فیلمساز نیز او را که با تمایل به نویسندگی و کارگردانی به سراغش آمده بود، شناخت طولی که اکسترمادورا خود را از آفریقا می گذراند. «خانواده من مزرعه ای در نزدیکی تروخیلو، مرتع خالص دارند. ماریا پرز سانز میگوید: «من دوران کودکی زیادی را در آنجا گذراندهام، تابستانها، و همیشه فانتزی بازی در نقش کاشفان را داشتم. سالها پیش شروع کردم به فیلمبرداری مجموعهای از شورتهای کوتاه که خودم را با ماساییها، با مهاجران به آن منظره معرفی میکردم... کم کم متوجه شدم که چیزی بسیار قدرتمند وجود دارد و باید بیشتر از آن بهرهبرداری کنم. من اولین کسی نیستم که این را می گویم، اما درست است که برخی از ارتباطات وجود دارد که بعدها، وقتی به کنیا سفر کردم تا راه کارن را دنبال کنم، تأیید کردم: بلوط ها می توانند اقاقیا باشند، مهاجرت پرندگانی که تازه به آفریقا می روند، غروب خورشید. این ایده کهن الگویی بود که آن منظره آفریقایی به من منتقل کرد.»

کارن

مشرف به سرنگتی.

در ایده فیلمبرداری اکسترمادورا به عنوان آفریقا، کارن بلیکسن به توصیه پدرش ظاهر می شود. او توضیح میدهد: «این کار برای من جالب بود زیرا او شخصیتی بود که برای عموم شناخته شده بود و نیازی نداشت که کل داستانش را از ابتدا تعریف کند. در واقع کارن داستان است، برگرفته از اعمال روزمره و گفتگوهای عمیق بین نویسنده و وفادارترین خدمتکارش، فرح سومالیایی، سال های اخیر در مزرعه خود در کنیا. «منظره شروع فیلم است، اما در نهایت یک منظره انسانی تر می شود: او و خدمتکارش که مهمترین چیز در فیلم هستند.

یک شخصیت ایده آل

ماریا پرز سانز با خواندن «خارج از آفریقا» شروع کرد و از آنجا به سراغ بقیه آثار دیرهنگام اما گسترده ادبی خود رفت. "سایه های روی چمن، که در نزدیکی مرگش می نویسد و در آن فرح را برجسته می کند (با بازی آلیتو راجرز) به عنوان مهمترین شخصیت» اولین خوانشی بود که او کلید فیلمنامه خود را در آن یافت. بعد از، نامه هایی از آفریقا: او میگوید: «این زندگی روزمره است، چیزهای کوچک، چیزهایی که قرار نیست منتشر شوند، خطاب به برادرش یا مادرش در دانمارک، آن نامهها به صحنههای زیادی در فیلم دامن زد، آنها نقطه شروع بسیاری از سکانسها بودند. "

کارن

صحرا یا چمنزار؟

بقیه اضافه شده با سفر به کنیا او قبل از شروع فیلمبرداری با مدیر تولیدش این کار را انجام داد. بود در کارن، محله نایروبی، حومه ای از سفیدپوستان و درآمدهای بالا که به آن می گویند چون مزرعه او آنجا بود، آنجا زندگی می کرد و آنجاست. خانه نویسنده که اکنون خانه-موزه است. او به یاد می آورد: «این که خیلی سخت نیست، همه چیز کمی پراکنده است، چکمه های کارن و در کنار آن چیزی از مریل استریپ». داستان و واقعیت کمی گیج شده اند. آنها همچنین با نوادگان کیکویو و مهاجرانی که بلیکسن را میشناختند صحبت کردند تا به شکلگیری پرتره این زن مرموز "که رنج زیادی کشیده است" ادامه دهند.

شاید به خاطر فیلم پولاک، کارن بلیکسن کاملا ایده آل شده است. "اما در نامه های او می توانید ببینید که او چه رنجی کشید، او بسیار بیمار بود و تقریباً خانواده دانمارکی خود را خراب کرد ماریا میگوید و او میخواست خانواده آفریقاییاش را به جهنم بفرستد. فیلم ما بیشتر از فیلم پولاک به وجود واقعی خود در آفریقا نزدیک است. زمان او در آنجا زیاد از چرخیدن، عاشقان و سافاری نبود، او همیشه با شکست روبرو بود. داستان کارن داستان یک شکست است که شما را به یافتن سرنوشت آغازین خود هدایت می کند. از همین رو، سرنوشت یک عنصر تکرار شونده است در گفتگوهای او و فرح.

کارن

مزرعه Extremadura به جای مزرعه در آفریقا.

کارگردان میگوید، او زنی نبود که تصور کنید درباره چیزهای پیش پا افتاده و پیش پا افتاده صحبت کند. و به همین دلیل سرنوشت و خدا یواشکی وارد روال این دو شخصیت می شود. تمرینی که ما انجام داده ایم این است رمانتیسم را پاک کنید، شخصیت های مرد را پاک کنید، اما ایده آل نکردن او غیرممکن است زیرا دنیای او بسیار مرموز است. در تمام ادبیات و زندگی نامه او لایه های زیادی وجود دارد و تشخیص افسانه و واقعیت بسیار دشوار است. او چندین بار نام خود را تغییر داد، لباس پوشید و تمام زندگی خود را فریب داد."

خانه من در آفریقا/EXTREMUDURA

سفر به کنیا بیش از همه به آنها کمک کرد تا خانه کارن در اکسترمادورا را بازسازی کنند. نه به دنبال دقیق بودن در نقشه ها، بلکه برانگیختن فضا، با مبلمان، صندلی (صندلی که روی آن کار می کند از روزنوینگ است، ارثی از مادربزرگ دانمارکی اش، همان چیزی که بلیکسن در کنیا داشت)... آسان نبود. برای پیدا کردن یک خانه به سبک استعماری و باز کردن به حومه شهر در Extremadura. او می گوید: «این نقطه مقابل معماری آنجاست. با این حال، آنها موفق شدند، املاک خانوادگی همسر تهیه کننده فیلم: واقع شده است در منطقه ای به نام لاس ویناس، یک منطقه مرتفع، "که به شما این منظره ها را می دهد انگار در سرنگتی بودی».

کارن

بازیگران با کارگردان ماریا پرز.

و وقتی تصاویر خانه واقعی کارن بلیکسن در کنیا را درج می کنید خانه را فقط از بیرون در انتهای فیلم می بینید. یک جهش در زمان، یک پایان مبهم، تقریباً شبحآلود. کجا بودیم؟ ما کجا هستیم؟ «در منظره یا خانه تغییرات زیادی صورت نگرفته است اطمینان داشته باشید که بیننده این پیمان را می پذیرد و بهتر از چیزی که انتظار داشتم کار می کند.» کارگردان می گوید. "من فکر کردم: "هیچ اتفاقی نمی افتد، اگر چند خوک از یکدیگر عبور کنند". این فیلم به زبان اسپانیایی فیلمبرداری شده است تعلیق اعتبار وجود دارد و دوره، هیچ حیوان وحشی وجود ندارد، اما وقتی آن دو شخصیت کارن و فرح را قرار می دهید، ناگهان منتقل می شوید، این جادوی سینماست و آن پیمان سفر با بیننده فوق العاده است».

کارن

کریستینا روزنوینگ در نقش کارن در علفزار.

ادامه مطلب