ماریا سیبیلا مریان: سفر بانوی پروانه

Anonim

ماریا سیبیلا مریان

ماریا سیبیلا مریان: سفر بانوی پروانه

آلمانی ماریا سیبیلا مریان یکی از آن است زنان که کمتر کسی به یاد می آورد یکی از بسیاری از مواردی که تاریخ، با وجود عالی بودن، فراموش کرده است دستاوردهای بزرگ در زمینه علم . در عوض، آن را در مورد پیشرو حشره شناسی مدرن خوب، بدون مشارکت آنها، در آنجا، بین قرن های 17 و 18، این شاخه از جانورشناسی آن چیزی که امروز است، نخواهد بود.

در قرن 16 و 17 بود که انقلاب علمی که باعث ظهور علم مدرن شد شروع به شکل گیری کرد . پس از سفرهای فتح یا بشارت در قرون گذشته، اکنون مهم است اکسپدیشن ها آنها در جستجوی دانش در دریاها پرسه می زدند. ماجراهایی که در آن زنان به طور کلی حذف می شدند، همانطور که در مورد دانشگاه ها و آکادمی ها نیز وجود داشت.

زمانی بود که برای درک طبیعت، باید آن را ترسیم می کرد. به طوری که، برای دانشمند شدن، تا حدی باید هنرمند و ماهر با قلم مو بود . ماریا سیبیلا مریان این مفهوم را یک قدم جلوتر برد و توانست با علم هنر بسازد.

ماریا سیبیلا مریان توانست علم را به هنر تبدیل کند

ماریا سیبیلا مریان توانست علم را به هنر تبدیل کند

در سال 1647 در فرانکفورت متولد شد. ماریا دختر ماتئوس مریان، حکاکی و ناشر معروف سوئیسی بود. به همین دلیل بود که از کودکی با هنر ارتباط نزدیک داشت. ماتئوس صاحب یک انتشارات مرفه بود که در این زمینه تخصص داشت کتاب های مصور با حکاکی های شخصی . در سال 1641، او یکی از اولین مجموعه های چاپ گونه های گل را منتشر کرد. ماتئوس زمانی که ماریا سه ساله بود درگذشت.

اندکی پس از مرگ ماتئوس، بیوه او، یوهانا سیبیلا هیم، با نقاش طبیعت بی جان، یعقوب مارل، ازدواج کرد که مانند پدرش استعداد ماریا را تشخیص داد و به او طراحی و نقاشی آموخت. ماریا تکنیک های طراحی، مخلوط کردن رنگ ها یا حکاکی روی صفحات مسی را برای نشان دادن گل ها، میوه ها، پرندگان و حتی حشرات آموخت. - که در آن زمان شهرت بسیار بدی داشت، حتی به عنوان موجودات شرور مربوط به خود شیطان به حساب می آمد.

ماریا و نسل خود به خود

این علاقه به حشرات چیزی غیرعادی بود، زیرا زمانی بود که مردم هنوز، در ارزش اسمی، به فرضیه تولید خود به خود باور داشتند که بر اساس آن برخی از گیاهان و حیوانات; مانند سوسک، کرم، لارو، کرم و حتی دوزیستان یا موش آنها از مخلوطی از مواد آلی در حال تجزیه و گل تشکیل شدند. این باور از دوران باستان ریشه عمیقی داشت، از آنجایی که توسط ارسطو توصیف شد و توسط نویسندگانی مانند رنه دکارت، فرانسیس بیکن، آیزاک نیوتن یا یان باپتیست ون هلمونت حمایت شد..

چاپ حشرات توسط ماریا سیبیلا مریان

حشرات موجودات شیطانی مربوط به خود شیطان محسوب می شدند

در دوران نوجوانی، ماریا در قرن هفدهم به چیزی کاملاً غیرعادی در میان زنان علاقه مند شد. . سرگرمی ای که تا آخر عمر حفظ می کنم: کاترپیلارها را در خانه جمع آوری و پرورش دهید تا تغییر شکل آنها را مشاهده کنید . به قول خودش " او از جامعه بازنشسته شد و خود را وقف این تحقیقات کرد برای بازتولید آنها در اولین نقاشی ها و آبرنگ های خود، جایی که او مراحل مختلف چرخه زندگی خود را ثبت کرد ، در حال حاضر ظرفیت بالایی برای مشاهده و هنری نشان می دهد. ماریا عادت داشت حشرات را شکار و پرورش دهد، اما او نه تنها به این روند فکر می کرد، بلکه همه چیزهایی را که شاهد بود در دفترچه یادداشت خود با جزئیات یادداشت می کرد. او نوشت: «تنها رویکرد قابل اعتماد برای مطالعه پدیده های طبیعی از طریق مشاهده است.

ماریا با استعداد غیرقابل انکار تصویری خود، تمام عناصر لازم برای تبدیل شدن به یکی از نقاشان بزرگ زمان خود را داشت. با این اوصاف، کنجکاو، بی باک و علاقه مند به طبیعت و به خصوص برای بندپایان ، هنر را با علم ترکیب کرد و شد در یکی از بزرگترین طبیعت شناسان، کاشفان و یکی از پیشگامان حشره شناسی مدرن.

در 18 سالگی با نقاش، حکاکی و شاگرد ناپدری اش ازدواج کرد. یوهان آندریاس گراف ، که با او یوهانا هلنا داشت. خانواده نقل مکان کردند نورنبرگ ، جایی که دختر دوم این زوج به دنیا آمد، دوروتیا مری - با ژن های مشابه، هر دو خواهر نیز به دو نقاش برجسته تبدیل شدند - در آنجا بود، در شهر جدیدشان، جایی که ماریا ماجراجویی تجاری خود را انجام داد. راه اندازی کارگاه خود برای کارآموزان - از جمله دخترانش و دانش آموزان جوانش از خانواده های ثروتمند که به او امکان دسترسی به بهترین باغ های گیاه شناسی در منطقه را دادند-، جایی که او تکنیک ها و پارچه های مختلف را آزمایش کرد. نوع جدیدی از آبرنگ را توسعه داده است که می تواند چندین بار شستشو را بدون آسیب رساندن به نقاشی ها تحمل کند.

مسخ یک پروانه اثر ماریا سیبیلا مریان

مسخ یک پروانه، اثر ماریا سیبیلا مریان

تغییر شکل شگفت انگیز کاترپیلارها

اما علاقه ماریا فراتر از کارگاه بود و او می دانست که چگونه زمان خود را برای ادامه تحقیقاتش سازماندهی کند. نادیده گرفتن نظریه تولید خود به خود ، تعجب کرد چگونه کرم های کوچک می توانند به پروانه های زیبا تبدیل شوند . او به تولید مثل خود نگاه کرد، جزئیات گل داودی، فرآیند دگردیسی Y چگونه پروانه ها و پروانه ها از پیله بیرون آمدند . هر مرحله را ضبط و ترسیم می کرد در دفترچه طراحی شما، تمرکز بر دگرگونی بیولوژیکی آن و نه روی پروانه را به عنوان استعاره ای از رستاخیز روح نشان می دهد -چیزی رایج در زمان خودش-. این مطالعات باعث شد که او در سال 1675 اولین کتاب خود را منتشر کند Neues Blumenbuch (کتاب گل جدید ) که در آن فقط تصاویر گل ها گنجانده شده است. او با این کار طرح هایی برای نقاشی و گلدوزی در اختیار هنرمندان صنف قرار داد تا بتواند از مد جدید گل هایی که در آن زمان در اروپا ساکن شده بود استفاده کند.

کتاب دوم او، Der Raupen wunderbarer Verwandlung (کاترپیلار، تحول شگفت انگیز و تغذیه گل عجیب ) در سال 1679 ظاهر شد. پس از دو دهه تحقیق دقیق در مورد دگردیسی کاترپیلارها. با این اثر، که به وفور با چاپ های رنگی به تصویر کشیده شده است، این تئوری رایج مبنی بر اینکه این حیوانات خود به خود از گل پدید آمده اند را در هم شکست و اولین را ساخت شرح کامل چرخه زندگی برخی از حشرات و روابط اکولوژیکی آنها با سایر گیاهان و جانوران . برخلاف دانشمندان همکارش در آن زمان که گونه ها را صرفاً به دسته های جداگانه طبقه بندی می کردند. اولین بار بود که با هم عکس می گرفتند.

من وقتم را صرف تحقیق در مورد حشرات کردم. در ابتدا با کرم ابریشم در زادگاهم فرانکفورت شروع کردم. متوجه شدم که کاترپیلارهای دیگر پروانه ها یا پروانه های زیبایی تولید کردند و کرم های ابریشم نیز همین کار را کردند . این باعث شد تا همه کرمهایی را که میتوانم پیدا کنم جمعآوری کنم تا ببینم چگونه تغییر میکنند.» او در پیشگفتار این اثر دوم نوشت.

ماریا سیبیلا مریان

پرتره ماریا سیبیلا مریان

دگرگونی حشرات سورینام

پس از یک دهه ازدواج، در سال 1685، ماریا از شوهرش جدا شد، به هلند نقل مکان کرد و در آنجا به همراه دخترانش و برادر شوهرش به این گروه پیوست. جامعه مذهبی سخت گیر لابادی - مستعمره ای متشکل از پروتستان های پیوریتن -. در مدت اقامت خود با این گروه، در قلعه والتا، متعلق به Cornelis van Sommelsdijk ، فرماندار سورینام - مستعمره هلند -، که به او اجازه داد تا جانوران و گیاهان آمریکای جنوبی را مطالعه کند.

شیفتگی او به طبیعت استوایی به این معنی بود که در سال 1699 در سن 52 سالگی، ماریا به همراه دخترش دوروتیا عازم سورینام ناشناخته شد ; جایی که آنها دو سال را صرف جمع آوری، مطالعه، ترسیم و ثبت گیاهان و حشرات منطقه کردند که برخی از آنها قبلاً دیده نشده بود. با این حال، او به مالاریا بیمار شد و تحقیقاتش مجبور شد متوقف شود و مجبور شد شتابزده به هلند بازگردد.. بین سال های 1701 تا 1705، او یک سری حکاکی های مسی برای نشان دادن پیشرفت بندپایان ساخت. در اطراف گیاهانی که در طول سفر استوایی خود پیدا کرده بود مرتب شده بود. بنابراین، در سال 1705، او سرانجام برجسته ترین اثر خود را منتشر کرد: Metamorphosis insectorum Surinamensium (دگردیسی حشرات سورینام).

تصویری از دگردیسی حشرات سورینام توسط ماریا سیبیلا مریان

تصویری از «دگردیسی حشرات سورینام»، اثر ماریا سیبیلا مریان

کتابی با جزئیات کامل و مصور که از طریق آن زندگی همه نوع حیوانات و گیاهان کاملاً ناشناخته در آن قسمت از کره زمین . آبرنگ های باورنکردنی که آن را تشکیل می دهند، مشاهده تجربی را با تخیلی رویایی ترکیب می کنند. در این اثر او یک ترکیب اکولوژیکی ، که در نهایت بسیار نماینده خلاقیت های او خواهد بود، ترکیب تصاویر حشرات با زیستگاه و منبع غذایی آنها. این اثر که به زبانهای هلندی و لاتین نوشته شده بود، در قاره کهن احساسی بود و اولین اثری بود که تاریخ طبیعی آن کشور را افشا کرد. وقف محقق آلمانی به عنوان اولین حشره شناس تجربی که به بررسی حشرات زنده اختصاص دارد.

اقامت در سورینام منجر به حشره شناس شد برای مشاهده، همچنین، جمعیت محلی، که شامل تعداد زیادی بردگان بومی و بردگانی بود که از آفریقا آورده شده بودند، که در مزارع قند شهرک نشینان کار می کرد. ماریا در متنی که همراه یکی از تصاویرش بود اشاره مستقیمی به آنها کرد: « سرخپوستانی که اربابان هلندیشان با آنها بدرفتاری میکنند. آنها از دانه ها برای سقط جنین کودکان خود استفاده می کنند ، تا در نهایت مانند آنها برده نشوند. بردگان سیاه پوست در گینه و آنگولا با تهدید به امتناع از بچه دار شدن خواستار رفتار خوب با آنها شده اند. . در واقع گاهی به دلیل بدرفتاری و به این دلیل که معتقدند در سرزمین خودشان آزادانه متولد می شوند، تصمیم می گیرند به زندگی خود پایان دهند. خودشان به من گفتند.» در این قسمت، حشره شناس از بی عدالتی های برده داری و استعمار صحبت می کند ، در عین حال استفاده دارویی از نوعی گیاه توسط زنان برده را به قصد تسلط بر بدن خود ذکر می کند.

سورینام از نگاه ماریا سیبیلا مریان

سورینام از نگاه ماریا سیبیلا مریان

میراثی برای هنر و علم

در سال 1711، ماریا دچار سکته مغزی شد که او را تا حدی فلج کرد، اما این مانع از ادامه کار او تا زمان مرگش در سال 1717 نشد.

میراث او توسط بسیاری از جمله گوته وی اظهار داشت که حشره شناس می تواند "بین هنر و علم، بین مشاهده طبیعت و نیت هنری" حرکت کند. هندل، که کنسرتو گروسو اوپ. 3، شماره 3 را ساخت. 2 ماریا سیبیلا مریان، به افتخار او . علیرغم شناختی که در زمان خود دریافت کرد، در قرون بعدی همه چیز از بین رفت. کار او به عنوان نادرست مورد انتقاد قرار گرفت و نوشته او خیالی توصیف شد، از جمله اصرار او بر این واقعیت که عنکبوت ها قادر به خوردن پرندگان هستند. اواخر قرن بیستم طول کشید تا نام او دوباره طنین انداز شد ، قطعات تصویرسازی او هستند کلکسیون های نفیس و با ارزش . تا به امروز، ثابت شده است که مشاهدات او درست بوده و میراث او راه را برای مطالعات جانورشناسی و زیست محیطی آینده نشان می دهد.

ماریا سیبیلا مریان

اکنون آثار او از اقلام کلکسیونی نفیس و با ارزش است

او در طول کار خود چرخه زندگی 186 نوع حشره را توصیف کرد و علاوه بر این، ماریا چندین گونه جدید از حشرات و گیاهان را کشف کرد. در حال حاضر برخی از اعضای پادشاهی گیاهی و جانوری مانند مارمولک Salvator merianae یا پروانه Catasticta sibyllae Lepidoptera از پاناما ، به نام زنی که با علم هنر ساخت. اشتیاقی که به خوبی در این عبارت از نویسندگی آن خلاصه می شود: هنر و طبیعت همیشه با هم می جنگند تا سرانجام همدیگر را فتح کنند تا پیروزی همان ضرب و خط باشد”.

ادامه مطلب