مسافران در رایش سوم: یک تعطیلات دوست داشتنی در آلمان نازی

Anonim

گردشگران در زاکسن در سال 1937

مسافران در رایش سوم: یک تعطیلات دوست داشتنی در آلمان نازی

در میدان کوچک برلین bebelplatz ، آرام و دلپذیر امروز، اتفاق افتاد، 10 مه 1933 ، واقعه ای فجیع و غم انگیز که هنوز در خاطره بسیاری طنین انداز است. در آنجا، اسلحه ها را بالا برده و به دستور گوبلز ، جوانان هیتلر و اعضای پیراهن قهوه ای سوختند انبوهی از کتابها که آنها را برای دولت هیتلر خطرناک می دانستند.

هزاران نسخه برچسب "ضد آلمانی" داشتند ". آثار نویسندگانی مانند زیگموند فروید، کارل مارکس یا ارنست همینگوی آنها برای تغذیه آتش خدمت می کردند. سخنرانی آتشین وزیر تبلیغات او همین کار را با نفرت انجام داد، زیرا آنها را در آتش انداختند، نویسندگان آنها ذکر شد و تقصیر آنها چیست.

به یاد آن قتل عام عظیم، امروز در مرکز این میدان، یک تخته شیشه ای بنای یادبودی به یاد سوزاندن کتاب ها در 10 مه را پوشش می دهد : چند قفسه سفید و خالی که نشان می دهد چه چیزی در آنجا کم است: کتاب هایی که در آن شب غم انگیز سوختند.

پوستر مزایای آلمان در سال 1939

پوستر مزایای آلمان در سال 1939

در مقابل او، پلاکی به یاد این عبارت است که شاعر هاینریش هاین - با منشأ یهودی، و یکی از بسیاری از نویسندگانی که نازیها میخواستند از کتابخانهها ناپدید کنند، در سال 1817، بیش از صد سال قبل از وقوع این اتفاق نوشت: این فقط یک مقدمه بود، جایی که کتاب ها سوزانده می شوند، مردم نیز در نهایت سوزانده می شوند."

این عبارت شاعر پیشگویی غم انگیزی بود، علیرغم این واقعیت که، هر چند امروز کنجکاو به نظر می رسد، در آن سال ها، همه شاهد آمدن نازیسم نبودند حتی اگر درست جلوی چشمانم باشد.

در حقیقت، آلمان در دهه 1920 و 30 موفق به عاشق شدن با همه نوع از گردشگران و مسافران اگرچه امروز برای ما باورنکردنی به نظر می رسد، اما گردشگری خطرپذیر نبود، اما آنها بودند تعطیلات آرامش بخش ، تبدیل شدن به یک مقصدی بسیار مورد توجه برای ماه عسل تا اینکه جنگ جهانی دوم شروع شد.

مسافران در رایش سوم: یک تعطیلات دوست داشتنی در آلمان نازی 1428_3

مسافران رزمناو آلمانی "مونته روزا" در سال 1937

زیر وزن معاهده ورسای, برلین شهری بود در جوشش کامل و ساکنانش نشان دادند تحمل آرام نسبت به فاتحان خود که آرام راه می رفت در طول سالهای جمهوری وایمار، اوضاع سیاسی-اقتصادی کشور پیچیده بود و نارضایتی گسترده بود.

به لطف بود لغو سانسور که باکسهای صحنه و نمایشهای شبانه برلین جولانگاه نوآوریهایی بودند که با مسائل سیاسی و جنسی سروکار داشتند و پایتخت آلمان را به نماد بی چون و چرای کاباره های اروپایی . این یک دوره هیجان انگیز و شگرف در تئاتر، جنسی و هنری، یک مقصد توریستی رهایی بود. با این حال، و اگرچه یهودستیزی و کمونیسم قبلاً مشهود بود، چه کسی می تواند در یک بازدید جزئی با این کالیبر، چون یک سفر است، شری را که در کشور ژرمنی کشت می شد، پیش بینی کند؟

با به قدرت رسیدن هیتلر، گردشگری در اولویت قرار گرفت به همین دلیل است که در سال 1933، کمیته گردشگری رایش ، چون یک بود ابزار تبلیغاتی عالی که به مقابله با تصویر منفی آنها در خارج از کشور کمک کرد. اگر گردشگران با تجربههای فراموش نشدنی به کشورهای مبدأ خود بازگشتند، رژیم را می ستود در بازگشت کاملاً خودجوش

تبلیغات شهر آبگرم Hinterzarten در جنگل سیاه بالا

تبلیغات شهر آبگرم Hinterzarten در جنگل سیاه بالا

یکی از مهمترین وظایف برای Der Fuehrer این بود که افکار عمومی جهان را در مورد تمایل صلحطلبانهاش متقاعد کند و اینکه آلمان مانعی بود که ترمز گسترش بلشویکها را تضمین کرد، در حالی که او قدرت کل کشور را تسخیر کرد.

در یکی از بروشورها آمده است: "بروشورهای مسافرتی شامل شهرهای کوچک عجیب، لباس های رنگارنگ و پلیس های دوستانه بود و هزاران نسخه از آن به خارج از کشور فرستاده شد، عاری از هرگونه خشونت ضد یهود، اکنون فقط برای بازار داخلی محفوظ است." جولیا بوید نویسنده بریتانیایی در کتاب خود نقل می کند: آلمان پیشتاز است مسافران در رایش سوم: ظهور فاشیسم توسط مسافرانی که به آلمان نازی سفر کردند ( اتاق زیر شیروانی کتاب ) مقاله ای که در آن برداشتی را که برخی از بازدیدکنندگان از قلمرو مذکور داشتند، بررسی می کند در طول دهه های بین دو جنگ

نویسنده در صفحات خود به موارد مختلفی متوسل شده است خاطرات، نامه ها، بروشورها و مقالات مطبوعاتی نوشته شده توسط دیپلمات ها، سیاستمداران، دانشجویان و حتی نویسندگانی مانند ویرجینیا وولف یا فرانسیس بیکن ، اما همچنین شهادت های ناشناس برخی از افرادی را که بین سال های 1919 تا 1945 از کشور دیدن کرده اند جمع آوری می کند.

گردشگران در ساحل نوردرنی در جزایر فریز در سال 1937

گردشگران در ساحل نوردرنی، در جزایر فریز، در سال 1937

را تبلیغات سوسیالیستی ملی آنقدر مؤثر بود که توانست تمام سرکوب ها و خشونت هایی را که در خیابان ها به نمایش می گذاشت، با یک پتینه از عادی بودن پوشش دهد. اگرچه در برخی از روزنامه های انگلیسی آنها نازی ها را با کوکلوکس کلان مقایسه کردند. ، گردشگران به ورود به کشور ادامه دادند قصد لذت بردن از غذا و مناظر آن.

برخی از این مسافران فکر می کردند که مطبوعات اغراق می کنند زیرا با آنچه می دیدند مطابقت نداشت. حتی اگر آنچه دیدند با پوسترهای ضد یهود پر شده بود . این مورد است آچار اولین ، ریس جمهور، مدیر کل تماشاگر که به قصد "درک دیدگاه دیگری" به کشور هیتلر سفر کرد و با اینکه شاهد بود که برخی از جوانان در برلین چگونه فریاد می زدند. جودن ورک! -مرگ بر یهودیان!-، به زادگاهش انگلستان بازگشت و اظهار داشت که "بهترین کاری که می توانیم برای یهودیان آلمان انجام دهیم این است که تلاش کنیم تا نگرش بی طرفانه نسبت به آلمان و نشان دهیم که ما واقعاً می خواهیم آرزوهای این کشور را درک کنیم.

بسیاری از بریتانیاییهای متعلق به اشراف یا طبقات بالاتر، نمیتوانستند تسلیم شوند. طلسم کلمه هیتلر ، با توجه به تهدید دائمی معنای کمونیسم برای سبک زندگی آنها چیست. از سوی دیگر در مورد برخی از آمریکایی ها چشم بر آنچه نامیده می شد بستند "مسئله یهود" زیرا در ایالات متحده، شهروندان سیاه پوست از رفتاری مشابه با یهودیان در آنجا رنج می بردند، با این تفاوت که در آلمان به طور کامل قانونی شد و در خاک ایالات متحده وجود نداشت.

پوستر توریستی ساحل نوردرنی در جزایر فریز در سال 1936

پوستر توریستی نوردرنی، ساحلی در جزایر فریز، در سال 1936

اما مهمان نوازی گسترده بود، هتل ها تمیز بودند، طاقچه ها پر از گل های گلدانی بود، غذا عالی بود Y آبجو کف آلود و ارزان سرو شد در این کشور جدید بر اساس صلیب شکسته، تستوسترون و یونیفرم های زیبا زنده شد. بسیاری از بازدیدکنندگان یک برداشت مشتاق و مثبت از این آلمان فعال و خوش بین که از خاکستر خود با مدرنیته، میل به پیشرفت و بازیابی غرور ملی آن با رکود بزرگی که دموکراسی ها در ده سال گذشته تجربه کرده بودند، در تضاد بود. با این حال، بسیاری دیگر، آنها ترسیده بودند.

را مدینه فاضله نازی برخی را هیپنوتیزم کرد و به برخی دیگر سیلی زد با واقعیت فوق العاده اش کنستانتیا رامبولد دختر دیپلمات بریتانیایی سر آنتونی رامبولد یکی از افرادی بود که شاهد راهپیمایی مشعل در برلین بودیم ، در 30 ژانویه 1933، رویدادی که او را لرزاند و درباره آن نوشت هیچ کس که شاهد رژه روح آلمان در خیابان ها در آن شب بود، نمی توانست کوچکترین شکی در مورد آنچه قرار است اتفاق بیفتد داشته باشد.

بی شک یکی از مهیج ترین و مهیج ترین شهادت هایی که بوید در کتابش جمع آوری کرده است، ما را به تابستان 1936 در شهر فرانکفورت می برد. آنجا در ماه عسل بود یک زوج انگلیسی تازه ازدواج کرده زنی یهودی با ظاهر مضطرب به او نزدیک شد و دختری را که در دست گرفته بود، بدون اخطار تحویل داد. از آنها التماس کرد که او را از آلمان خارج کنند.

آنهالتر بانهوف برلین در سال 1939

آنهالتر بانهوف، برلین، در سال 1939

نویسنده در مقدمه کتاب، مستقیماً خواننده را با این داستان خطاب میکند: «تمام شایعات نگرانکنندهای که درباره نازیها شنیدهاید (آزار و اذیت یهودیان، اتانازی، شکنجه و زندان بدون محاکمه مخالفان) در آن لحظه متمرکز شده است. در مواجهه با آن مادر ناامید و او می پرسد: "چه کار کنم؟ آیا او به وحشتی که در آن غوطه ور است پشت می کند و می رود؟ آیا برای او متاسفید اما بگویید نمی توانید کاری انجام دهید؟ یا دختر را می برد تا نجاتش دهد؟"

انجام دادند.

تصویری از استراحتگاه پرورا در دریای بالتیک که توسط نازی ها در سال 1939 ساخته شد اما هرگز تکمیل نشد.

تصویری از استراحتگاه پرورا در دریای بالتیک که توسط نازی ها در سال 1939 ساخته شد، اگرچه هرگز تکمیل نشد.

تبلیغات تجاری دریاچه روتاچ اگرن در بایرن پایین

آگهی تجاری برای دریاچه روتاچ-اگرن در بایرن پایین

ادامه مطلب