بیایید در مورد لذت های گناهکار (غذاشناسی) صحبت کنیم

Anonim

همه ما چیزهایی می خوریم که نباید در یک مقطع زمانی بخوریم

همه ما چیزهایی می خوریم که نباید در یک مقطع زمانی بخوریم

لذت های گناهکار "لذت های گناهکار" که بهتر است. لذتهای گناهآمیز مانند گوش دادن به آهنگ Call Me maybe اثر Carly Rae Jepsen، تماشای The Expendables یا ادرار کردن زیر دوش . آن شوخیهای کوچک که در مقادیر کوچکی از تخلفات محصور شدهاند، روز به روز ما را کمی قابل تحملتر میکنند. لذت گناه نیز غیبت کردن (با لباس بیکینی) دوست دختر دوست صمیمی خود در فیس بوک، فراموش کردن لباس زیر در خانه یا دزدیدن شکلات از کافه است. تو بدی ولی کم اوه، و کارائوکه. کارائوکه به عنوان یک مفهوم در حال حاضر یک معبد بزرگ از لذت گناه است، اما ما اینجا هستیم. همه رو دادن

همچنین وجود دارد (و اگر نه، باید وجود داشته باشد) لذت های GastroGuilty. لذت های گناه آلود معده . میدونی که اشتباهه، میدونی که نباید اون رو تو دهنت بذاری (اوه) اما وای، "خیلی خوشمزه"ه... حواست باشه، نمیگم بعضیاشون غذای عالی نیستن (بعضی اون پایین هستند، در واقع ) اما چیزی در درون شما می گوید که نباید انجام دهید. شما نباید آن لاگ Comté را بخرید، نباید جین و تونیک دیگری سفارش دهید (سه شنبه است) شما نباید وان بزرگ ماکادمیا Häagen-Dazs را در سبد خرید قرار دهید خیلی کمتر باید کیسه چیپس 150 گرمی را باز می کردید. فقط برای تو. اما تو این کار را کردی.

لذت ها گناهکار. از همه بدتر اینه برای هر لحظه مهم زندگی شما، یک لذت معده گناهکار وجود دارد که مانند یک دستکش مناسب است . جدایی؟ ترویج؟ فیلم جدید پل توماس اندرسون؟ در آنجا شما یک یانتا شیطانی دارید که آن را جشن بگیرید. خلاصه اینکه هر چوبی شمعشو نگه میداره (مادربزرگم میگفت خیلی خوبه) چون فکر می کنم به تعداد خوانندگان این مجله "لذت گناه معده" وجود داره، اما این ستون منه دوستان. و اینها لذت های گناه (غذایی) من است:

1) سیب زمینی سیب زمینی سرخ کرده

شماره یک بی چون و چرا. من می توانم چیپس سیب زمینی بخورم و متأسفانه برای 'Operación chulazo 2013' عملاً تماشای یک فیلم خوب در خانه بدون بشقاب سیب زمینی مربوطه آن غیرممکن است. مورد علاقه های من؟ هفته آینده 10 بهترین چیپس سیب زمینی در اسپانیا را در اینجا منتشر خواهیم کرد.

**2) پنیر **

گفتم فیلم بدون چیپس؟ میخواستم بگم فیلم بدون چیپس یا تخته پنیر. پنیر بر قله مقدس هرم غذایی من است (لعنت به شما مربی شخصی) و آن این است که یک تخته چوبی با پنیرهای غنی و بزاق مانند یک مخلوط در مقابل پای بره ببینید. سه پنیر مورد علاقه من؟ اینها .

3) تنقلات فرودگاهی

سفر به معنای گذراندن ساعات بیکاری در ترمینال است و گذراندن ساعات بیکاری در ترمینال به معنی خواندن و غذا خوردن است. اینکه ما میتوانیم یک ساندویچ گیاهی از کافه تریا بخوریم (بله، میتوانیم) اما چه کسی میخواهد وقتی میتواند یک ساندویچ گیاهی پیچیده در فیلم غذای سرد پیچیده شود؟ سرقت از ماشین فروش ? (بله، آنهایی که شیطان اختراع کرد) ما میتوانیم ساعتها در مورد تنقلات فرودگاهی صحبت کنیم، اما **یکی بالاتر از همه آنها وجود دارد، Oreo. لعنت به مهر تو، ویلیام ا. تورنی **.

لعنت به مهرت ویلیام ا. تورنی.

لعنت به مهرت، ویلیام ای. تورنی.

**4) شامپاین **

پنیر و شامپاین. دوستان و شامپاین. شام و شامپاین. منوی طعم و شامپاین. باور کن حتی هر روز برای صبحانه شامپاین می خوردم. چون مادر دارم این کار را نمی کنم و چون روزهای تنهایی ام را با ده گربه، صدها وینیل Coltrane و مجموعه ای از لباس های ابریشمی طرح دار Brunschwig & Fils به پایان می بردم. و این برنامه نیست. اینجا، شامپاین سه سر من.

5) کوکی MAXIBON

و همیشه، همیشه، همیشه با قسمت شکلاتی شروع می شود. کوکی را برای آخر باقی می گذاریم.

6) پلنگ صورتی

آن هوگواش صنعتی در نوستالژی خوراکی ما سوخته است و راهی برای رهایی از آن وجود ندارد. . نکته اینجاست که سال هاست آن را امتحان نکرده ام، اما هر بار که پا به پمپ بنزین می گذارم، درد دل می کنم. یک شیطون چاق کوچولو که از کتف چپ من بیرون می زند (هیچ کس سمت راست) و به من توهین می کند. او بر سر من فریاد میزند: «بیتحرک!»، «کسلکننده!»، «مرغ!»، «مک فلای»، «Co co cocoococococo» و یک پلنگ صورتی را روی پیشخوان میکارد. همونطور که من میگم

7) بادام زمینی

من دوستانی دارم که طالبان پسته اصیل هستند (آنها با فرقه گرایی مرز دارند). همچنین زیتون و تراموسو کف شمالی خود را دارند. دنیای عطری که غیرقابل درک است. اما بادام زمینی چندین ویژگی دارد که باعث شکست ناپذیری آنها می شود: **باید پوست آنها را بکنید (اینقدر صحبت می کنید)، نسبتاً جویدنی هستند (این یکی برای شما پسته است) ** و در جزایر قناری گفته می شود که تأثیراتی دارد. داروهای مقوی . مراقب بادام زمینی باشید.

8) ربع پوند با پنیر

با کوکای رژیمی بزرگ (بله، چه خبر)، سیب زمینی سرخ شده بزرگ، مک ناگت و سس شیرین و ترش. چهار سال پیش با مشت بلند و با صدای بسیار بلند قسم خوردم که دیگر هرگز پا به مک دونالدز نخواهم گذاشت. . به طور جدی، این بود. خوب، من در 3 ژانویه (مجرم!) بودم که قبل از جلسه بعد از ظهر Wreck-It Ralph یک منوی غول پیکر را می خوردم! البته جلسه پاپ کورن.

9) پاپ کورن

گفته شده سینما سینمای پاپ کورن است و این نکته قابل بحث نیست . اینکه ممکن است ناچوهای کینهپولیس با پنیر نیز در این 9 تاپ باشد (در واقع بسیار ممکن است) اما سینما پاپ کورن است. همیشه. و علیرغم این واقعیت که در دو فیلم آخر من یک گوشه فرهنگی بد را متحمل شدم (در هر دو فیلم The Master و Zero Dark Thirty من تنها کسی بودم که پاپ کورن داشتم) من آنجا بودم، اشتباه کردم. یام

خدا را شکر من خیلی شکلاتی نیستم. چیزی که من درک میکنم (چه چیزی بیشتر، میدانم) لذت Gastro Gluilty بیش از یک خواننده است. و بیش از دو، بیش از حد. در هر صورت، خودتان را کوتاه نکنید:

مال شما چیه؟

پاپ کورن میان وعده 2013

پاپ کورن: میان وعده 2013

ادامه مطلب